کتاب صوتی «سه گزارش کوتاه درباره‌ نوید و نگار» نوشته‌ مصطفی مستور با صدای نیما رئیسی، هوتن شکیبا و حمیرا افشار منتشر شد.

سه گزارش کوتاه درباره‌ نوید و نگار با صدای  نیما رئیسی هوتن شکیبا حمیرا افشار

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب صوتی با طراحی جلد ساعد مشکی از سوی نشر نوین کتاب (ناشر کتاب‌های صوتی) منتشر شده است.

در معرفی این کتاب آمده است: این داستان روایت‌گر سه روز از زندگی خواهر و برادری به اسم نوید و نگار است. «سه گزارش کوتاه درباره‌ی نوید و نگار» با خبر برنگشتن نگار به خانه آغاز می‌شود؛ خبری که پدر به نوید می‌دهد. شنونده در ذهن بی‌قرار نوید، که شروع به روایت‌های مختلفی از خود می‌کند، با گره داستان روبه‌رو می‌شود. این طور به نظر می‌آید که او تکیه‌گاه و حامی باقی اعضای خانواده است ولی در واقع خود نیازمند نجات‌دهنده‌ای‌ست که او را از سرگشتگی‌هایش برهاند.

مصطفی مستور متولد ۱۳۴۳ در اهواز، داستان‌نویس، نمایشنامه‌نویس و مترجم است. نخستین داستان او در سال ۱۳۷۰ و در مجله کیان منتشر شد. در فاصله‌های ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۶ چند داستان کوتاه دیگر در این مجله از او به چاپ رسید که همه‌ آن‌ها را در سال ۱۳۷۷ به عنوان نخستین اثر خود، با نام «عشق روی پیاده‌رو» منتشر کرد. آثار این نویسنده تاکنون جوایزی را کسب کرده‌اند.

از میان آثار مصطفی مستور تابه‌حال «عشق روی پیاده‌رو»، «چند روایت معتبر»، «حکایت عشقی بی‌قاف، بی‌شین، بی‌نقطه»، «سه گزارش کوتاه درباره‌ی نوید و نگار» و «بهترین شکل ممکن» از سوی نوین کتاب در قالب کتاب صوتی منتشر شده است.‌

«نوین کتاب» ناشر تخصصی کتاب‌های صوتی در ایران است که از سال ۱۳۸۶ فعالیت خود را آغاز کرده و تاکنون در حدود ۱۰۰۰ عنوان کتاب صوتی منتشر کرده است.‌

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...