سید جواد میرهاشمی کارگردان و تهیه کننده مستند «فرزانه فروتن ایران مدار ما» با انتشار یک استوری به اکران غیرقانونی این مستند در صفحه اینستاگرام خود اعتراض کرد.

به گزارش کتاب نیوز، پس از انتشار خبر اکران عمومی این مستند در کتابخانه ملی، این کارگردان باسابقه‌ی مستندهای فرهنگی با انتشار یک استوری به اکران غیرقانونی این مستند و عدم هماهگنی با تهیه کننده اعتراض کرد.

میرهاشمی در تماس خبرنگار ما گفت: امتیاز این مستند به هیچ جا واگذار نشده و حتی درخواستی هم برای اکران آن از من و یا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نشده است.

کارگردان مستند «فرزانه فروتن ایران مدار ما» همچنین اضافه کرد: این مستند در سال 95 و با حذف 6 دقیقه از شبکه مستند صداوسیما پخش شده و همین نسخه‌ی کوتاه شده با آرم شبکه مستند، بر روی وب موجود است. و لذا معلوم نیست روابط عمومی کتابخانه ملی نسخه‌ی کامل این مستند را از کجا تهیه کرده است؟

شایان ذکر است که پیگیری خبرنگار ما برای اطلاع از پاسخ روابط عمومی کتابخانه ملی علی‌رغم تماس‌های مکرر، بی‌نتیجه ماند.

ایرج افشار سید جواد میرهاشمی مستند

مستند «فرزانه فروتن ایران مدار ما» پرتره ای از مرحوم «ایرج افشار» محقق، مورخ، ایران شناس و پدر کتاب شناسی ایران است که در سال 1394 تولید شده است.
سید جواد میرهاشمی کارگردان و تهیه کننده‌ی این مستند، کارگردانی چند مستند دیگر درباره چهره‌های شاخص فرهنگی از قبیل: سیمین دانشور، ابراهیم باستانی پاریزی و منوچهر ستوده را در کارنامه خود دارد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...