دفترهای هفتم و هشتم گاهنامه نقد کتاب کودک با گرامی‌داشت جهانگیر خسروشاهی، سید محمد کامرانی و رودابه کمالی منتشر شد و روی پیشخان آمد.

دفترهای هفتم و هشتم گاهنامه نقد کتاب کودک

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، دفترهای هفتم و هشتم گاهنامه‌ نقد کتاب کودک ویژه‌ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ توسط نشر آرون منتشر شد.

در این مجله، یادداشت‌هایی از رفیع افتخار، شهرام اقبال‌زاده، غلام‌رضا امامی، غلام‌رضا حیدری ابهری، سمیه سیدیان، مریم شیرازی، سید علی کاشفی خوانساری، سید سعید هاشمی و نیز انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، شورای کتاب کودک و گروه لاک‌پشت پرنده منتشر شده است.

همچنین نقدهایی از سودابه امینی، سمیه آورند، زهره بصیری، رامین جهان‌پور، سید احمد حسینی کازرونی، فرخنده حق‌شنو، پروین حمیلی، زهری حیدری شاهی‌سرایی، شهناز خلیلی، مرجان ریحانیان، الهام زارع، زیبا علی‌خانی، معصومه مرادی، شراره مسچیان جورشری و شراره هاشم دباغیان در این شماره به چشم می‌خورد.

گزارش‌هایی از سید مهدی میراسماییلی، نیره سادات هاشمی و زهره مسکنی درباره ادبیات کودک و نوجوان از دیگر مطالب این شماره گاهنامه است.

این مجله با ۲۶۸ صفحه و قیمت ۸۵۰۰۰ تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...