کتاب «مربی تریلیون دلاری» [Trillion-dollar coach : the leadership playbook from Silicon Valley's Bill Campbell] نوشته اریک اشمیت، جاناتان روزنبرگ و الن ایگل [Eric Schmidt, Jonathan Rosenberg, Alan Eagle] با صدای مهیار ستاری در قالب کتاب صوتی منتشر شد. این اثر درباره بیل کمپل، مربی چهره‌های معتبر حوزه کسب‌وکار از جمله استیو جابز، جک دورسی و… است.

مربی تریلیون دلاری» [Trillion-dollar coach : the leadership playbook from Silicon Valley's Bill Campbell] اریک اشمیت، جاناتان روزنبرگ و الن ایگل [Eric Schmidt, Jonathan Rosenberg, Alan Eagle

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، علاقمندان به حوزه کسب و کار با کتاب مشهور «گوگل چگونه کار می‌کند؟» با صدای منوچهر زنده‌دل، هنرمند و بازیگر، از پیش، آشنایی داشتند. اریک اشمیت، جاناتان روزنبرگ و الن ایگل در این اثر راهکارها و تجربه‌های مدیریتی خود در گوگل را در اختیار مخاطبان قرار داده بودند تا از این طریق بتوانند به جایگاه برتری در مدیریت دست پیدا کنند.

هم‌اکنون موقعیت دیگری برای علاقمندان به این سه نویسنده و مدیر موفق فراهم شده تا تجربیات آن‌ها را درباره مربی‌شان، بیل کمپل، بشنوند و از آن در زندگی کاری خود استفاده کنند. کتاب «مربی تریلیون دلاری» را که سرگذشت کمپل است، احمد آل احمد در انتشارات کتاب کوچه ترجمه کرده.

کتاب «مربی تریلیون دلاری» درباره اصول مربی‌گری بیل کمپل، یکی از مشهورترین کارآفرینان سیلیکون‌ولی و همچنین مشاور بزرگان تکنولوژی جهان است. او مربی چهره‌های سرشناسی مانند استیو جابز، لری پیج، جک دورسی و همچنین اریک اشمیت بوده است.

بیل کمپل گرچه مدیریت اجرایی در شرکت اپل را نیز در پرونده کاری خود دارد، اما توانست در نقش «مربی» افراد معتبری را در حوزه کسب و کار معرفی و راهنمایی کند. او نوابغ را شناسایی می‌کرد و آن‌ها را به اعتبار و شهرت می‌رساند اما هیچ گاه درصدد رسیدن به شهرت و معرفی خود نبود. کسانی که از سرگذشت ساخت شرکت‌های اپل و گوگل باخبر هستند، نقش کم‌نظیر بیل کمپل را در ایجاد این کمپانی‌های بزرگ نادیده نمی‌گیرند.

اهمیت کتاب «مربی تریلیون دلاری» آنقدر زیاد است که در لیست پرفروش‌ترین آثار نیویورک‌تایمز، آمازون، و وال‌استریت ژورنال قرار دارد و به مخاطبان خود کمک کرده تا مدیران بهتری برای مجموعه‌های کاری خود باشند.

کتاب «مربی تریلیون دلاری» نوشته اریک اشمیت، جاناتان روزنبرگ و آلن ایگل و ترجمه احمد آل احمد، با صدای مهیار ستاری و انتخاب موسیقی و میکس و مسترینگ بهنام کلاه‌بخش، آهنگساز و نوازنده، در ۷ ساعت و ۴۷ دقیقه در نوین کتاب گویا منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...