کتاب «مربای شیرین» هوشنگ مرادی کرمانی با صدای حسن علیکرمی منتشر شد.

مربای شیرین هوشنگ مرادی کرمانی با صدای حسن علیکرمی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب با زمان دو ساعت و ۲۴ دقیقه در سایت «نوین‌کتاب» منتشر شده است.

در خبر انتشار این کتاب آمده است: « مربای شیرین» از جمله داستان‌های جذاب هوشنگ مرادی کرمانی که عنوان کتاب برگزیده‌ کتابخانه بین‌المللی مونیخ آلمان را نیز در سال ۱۹۹۹ کسب کرده،‌ حالا به همت «موسسه نوین کتاب» با صدای حسن علیکرمی، نویسنده، کارگردان، بازیگر تئاتر و مدرس دانشگاه شنیدنی شده است.
گره داستان با یک مسئله‌ خیلی ساده و پیش پاافتاده یعنی باز نشدن در شیشه مربا و در قالب طنز و اغراق در رویدادها شروع می‌شود و تا مدتی سبب به‌هم‌ریختگی میان خانواده‌ها و اهالی شهر می‌شود.
درواقع مرادی کرمانی با طرح یک داستان به‌ظاهر ساده تلاش دارد مخاطبان اصلی کتابش یعنی نوجوانان را به پیگیری حق و حقوق خود و اصلاح ناهنجاری‌های حتی کوچک جامعه با مطالبه‌گری درست سوق دهد.
مرضیه برومند در سال ۱۳۸۰ فیلمی سینمایی را بر اساس داستان «مربای شیرین» ساخت.
انتخاب موسیقی، میکس و مسترینگ این اثر را بهنام کلاه‌بخش برعهده داشته است.
این کتاب به نشانی novinketab.com و پلتفرم‌های عرضه کتاب در دسترس علاقه‌مندان به کتاب گویا قرار گرفته است.
کتاب «مربای شیرین» برای نخستین‌بار در سال ۱۳۷۷ توسط انتشارات معین منتشر شد و تاکنون ۲۸ بار تجدید چاپ شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...