شهره نورصالحی، مترجم ادبیات کودک و نوجوان، در ۷۲ سالگی از دنیا رفت.

شهره نورصالحی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا؛ شهره نور صالحی، متولد ۱۳۲۹ بود و زمانی که همسرش به ترجمه‌ کتاب‌های علمی مشغول بود او هم در ترجمه‌ قسمت‌های غیرعلمی کتاب‌ها به او کمک می کرد، مدتی بعد تصمیم گرفت که به طور جدی کار ترجمه را دنبال کند. زمانی که عضو شورای کتاب کودک شد، با ادبیات کودک و نوجوان آشنا شد و ترجمه برای کودکان و نوجوانان را آغاز کرد و چون به حوزه‌ روانشناسی علاقه‌مند بود چند کتاب نیز در این زمینه برای بزرگ‌سالان ترجمه کرد.

«دایناسور من و باورهایش» نوشته‌ هانا یوهانسون نخستین کتابی است که نورصالحی ترجمه کرد و سال ۱۳۸۱ توسط نشر چشمه منتشر شد و توانست لوح کتاب ویژه‌ی شورای کتاب کودک و نوجوان را هم از آن خود کرد.

از آثار او به «فرار به موزه نیویورک»، مجموعه‌ «رقص تاریکی»، «دانشمندان و آزمایش های حیرت انگیز»، «توتان خامون و گور گنجینه هایش»، «ناشناس: هویت مخفی»، «من موش بودم»، «جنگل جهنمی»، «دریای دلهره»، «آخرین گربه سیاه»، «هانس و گرتل برادران گریم»، «شاگرد ته کلاس»، «خانه افعی»، «جانور»، مجموعه «تررس و لرز» نوشته «آر.ال.استاین» با عنوان‌هایی چون «مدرسه جن‌زده»،«مترسک نیمه‌شب راه می‌افتد»، «مومیایی»، «هالووین عوضی»، «کابوس خیابان دلقک»، «لقب من هیولا»، «پیانو= مرگ»، «فریاد ماسک نفرین شده» و ... ، مجموعه‌ «شردرمن» نوشته وندلین وان درانن، «وحشت در اعماق»، «دایناسور من و باورهایش»، «راز دختر رام‌کننده شیر»، «چشم‌های آدم آهنی قاتل» و مجموعه «چه باید بکنم» می‌توان اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...