رمان نوجوان «عروسی نفرین‌شده» [The house on Stone's Throw Island] در شاخه ادبیات وحشت به قلم «دن پابلوکی» [Dan Poblocki] به بازار نشر و کتاب ایران رسید.

«عروسی نفرین‌شده» [The house on Stone's Throw Island] ددن پابلوکی» [Dan Poblocki]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، عروسی نفرین‌شده ماجرای جوسی و الی دو نوجوان است که برای شرکت در عروسی برادر و خواهرشان با کشتی راهی جزیره استونزترو می‌شوند.

در قسمتی از این کتاب میخوانیم:

تیم تدارکات در رسیدگی به آنجا عالی عمل کرده بود. چمن‌ها کوتاه شده بود و باغ پر بود از شکوفه گل‌های اواخر تابستان که انفجاری از رنگ‌های نارنجی، صورتی و ارغوانی را پدید آورده بودند. مارگو چند مرد را دید که با لباس‌های تیره یکدست روی چمن وسیع جزیره کنار هم بی‌حرکت ایستاده بودند و نزدیک شدن کشتی به اسکله را تماشا می‌کردند. برای شان دست تکان داد، مطمئن بود که میتوانند او را ببینند، اما هیچ کدامشان در جواب برایش دست تکان ندادند. (ص. ۱۵)

هنوز مهمانی شروع نشده که طوفانی شدید به پا می‌شود و برنامه‌هایشان به‌هم می‌ریزد. راه‌های ارتباطی با سرزمین اصلی مختل می‌شود و حاضران در عروسی روح‌شان هم خبر ندارد که نامردگان آنها را هدف انتقام خود قرار داده‌اند.

دستی خیس عرق پایین آمد و روی صورتش نشست. محکم دماغ و دهانش را پوشاند و فشار داد. مارگو سعی کرد فریاد بزند، اما آن قدر زیاد بود که اصلا صدایی نمی‌توانست از لای دستانش بگریزد. مارگو که چشمانش از وحشت گشاد شده بود به بالا نگاه کرد و تمام تلاشش را کرد که به هویت مهاجم پی‌ببرد ، اما سایه‌ها همچون چند لایه روبنده کورش کرده بودند.

مارگو با دست به سینه مهاجم زد، اما مهاجم دستش را کنار زد و این بار محکم تر از قبل دستش را به صورتش فشار داد. (ص. ۱۷۳)

جوسی و الی خیلی زود متوجه می‌شوند باید از تاریخ ترسناک جزیره استونزترو پرده بردارند و ارواح آنجا را به ساحل آرامش برسانند.

دن پابلوکی Dan Poblocki نویسنده آمریکایی پس از پایان تحصیلاتش در رشته تئاتر در دانشگاه سیراکوس Syracuse به سراسر آمریکا سفر و در نمایش‌های متعددی بازی کرد. او که امروز ساکن نیویورک است مشاغل متعددی را آزمود اما اکنون نویسنده‌ای تمام وقت است که رمان نوجوان می‌نویسد. آثار او به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. عروسی نفرین‌شده را امین بهره‌مند به فارسی برگردانده و نشر پیدایش این اثر را در ۳۶۰ صفحه و شمارگان یک‌هزار نسخه منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...