این عادت است که نویسنده را به نوشتن وامی‌دارد و او را کمک می‌کند داستان‌های موجود در ذهنش را جلا بخشیده و آنها را برای دیگران تعریف کند.

اکتاویا باتلر [Octavia E. Butler]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، اکتاویا باتلر [Octavia E. Butler] نویسنده‌ی علمی تخیلی آمریکایی آفریقایی‌تبار بود. باتلر که هر دو جایزه هوگو و جایزه نبولا را دریافت کرده بود، یکی از شناخته‌شده‌ترین زنان این حوزه بود. همچنین در سال ۱۹۹۵ او نخستین نویسنده‌ی علمی تخیلی دریافت کننده‌ی بورس مک‌آرتور شد. این نویسنده زن سیاه‌پوست آمریکایی نوشتن را از سن 12 سالگی آغاز کرد و تا پایان عمر کوتاهش رمان‌های موفقی در ژانر ادبیات علمی تخیلی نوشت. او در یادداشتی توصیه‌هایی برای نویسندگان جوان در این حوزه دارد که در زیر می‌خوانیم:

طبیعت و واقعیت ایده‌پردازی و الهام‌بخشی: در ابتدا الهام‌بخشی و الهام‌گیری را فراموش کنید. بیشتر به عادت‌های خودتان تکیه کنید. این عادت است که نویسنده را به نوشتن وامی‌دارد و او را کمک می‌کند داستان‌های موجود در ذهنش را جلا بخشیده و آنها را برای دیگران تعریف کند. این عادت تنها در اثر تمرین به دست می‌آید و هیچ الهامی در کار نیست.

برای یک زندگی ادبی نیاز به نیروی ذهنی دارید: من همیشه به دانشجویان می‌گویم که زمانی می‌آید که می‌خواهید یک نویسنده شوید؛ ولی ممکن است این همان زمان باشد که آرزوی نویسنده‌شدن به‌جای نویسنده‌شدن جای آن را بگیرد. در واقع یاد بگیرید چیزها را قبل از وقوع تصور کنید.

مانع نویسنده چیست: برای شخص خود من مانع اصلی نوشتن به این معنی است که نمی‌توانم بنویسم. به عبارتی برای من این جمله به این معناست که چیزی که می‌نویسم برای کسی ارزش خاصی ندارد و نوع دیگر نوشتن سخت و غیرقابل مطبوع است.

ضروریات نویسنده‌شدن: من پیشنهاد می‌کنم کسانی که دوست دارند نویسنده شوند، در کلاس‌های مربوط به آن شرکت کنند. این کلاس‌ها لزوماً برای یادگرفتن نوشتن نیستند؛ بلکه مکانی اجتماعی هستند که مخاطبان در هر سطحی به نوشته‌های شما گوش کنند و بازخورد آنها را به‌طور مستقیم دریافت کنید.

مکانیسم و فرآیند نوشتن: قبل از اینکه بتوانید یک رمان یا کتاب موفق بنویسید، باید بتوانید تمام جملات و صفحاتی را که نوشتید، در یک جمله و حتی یک کلمه خلاصه کنید. من برای شما یک مثال از رمان «خویشاوند» می‌زنم. این رمان، داستان زنی سیاه است که می‌خواهد در گذشته و حال و آینده زنده بماند.

توصیه به نویسندگان جوان: مثل همه نویسندگان دیگر توصیه من برای جوان‌ترها این است که قبل از نوشتن خوب و زیاد مطالعه کنند. دوم اینکه هر روز بنویسند و از شکست‌خوردن در نوشتن نترسند. سوم اینکه زیاد به استعداد درونی خود فکر نکنید که آیا می‌توانید بنویسید یا نه. این مسئله در واقع زیاد مهم نیست.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...