جایزه ادبی توماس مان که از جوایز معتبر ادبی آلمان است، برنده جایزه ۲۵ هزار یورویی خود در سال ۲۰۲۰ را اعلام کرد.

نورا بوسونگ [Nora Bossong] ۲۵هزار یورو برای منتقد سازمان ملل

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سایت جایزه، آکادمی هنرهای عالی باواریا واقع در مونیخ، جایزه توماس مان را به نورا بوسونگ [Nora Bossong] نویسنده آلمانی اهدا کرد.

آکادمی در بیانیه اعلام اهدای جایزه به بوسونگ ۳۸ ساله او را «یکی از انعطاف‌پذیرترین نویسنده‌های آلمانی زبان حال حاضر» خواند. این نویسنده که در سال ۱۹۸۲ به دنیا آمده، یک جایزه نقدی ۲۵ هزار یورویی دریافت می‌کند.

این نویسنده نخستین رمان خود را سال ۲۰۰۶ با عنوان «منطقه» منتشر کرد که یک رمان خانوادگی بود. او از آن موقع تا به حال چهار رمان دیگر و همچنین تعدادی کتاب شعر و مقاله منتشر کرده است. او در جدیدترین رمان خود «منطقه حفاظت» (Schutzzone) که سال ۲۰۱۹ منتشر شد، بین لوکیشن‌هایی در بورگوندی، ژنو و هاگ حرکت می‌کند و سعی دارد به این سوال پاسخ بدهد که سازمان ملل متحد چه کارهایی می‌تواند انجام بدهد و در حال حاضر چه کارهایی انجام می‌دهد.

آکادمی هنرهای عالی باواریا در بیانیه خود گفت آثار بوسونگ «منجر به بررسی حوزه‌های مشکل‌زای بسیار مرتبط و دردناک زمان حال می‌شوند و در عین حال شاخصه برتری زبانی فوق‌العاده‌ای از خود به نمایش می‌گذارند».

بوسونگ جایزه خود را روز دوازدهم نوامبر امسال در تئاتر لوبک از دست یان لیندنو شهردار لوبک و وینفرید نردینگر رییس آکادمی هنرهای عالی باواریا دریافت می‌کند.

این جایزه ابتدا توسط بنیاد توماس مان در شهر لوبک آلمان در سال ۱۹۷۵ و همزمان با صدمین سال تولد «مان» نویسنده بزرگ آلمانی راه‌اندازی شد اما از سال ۲۰۰۹ با همکاری آکادمی هنرهای زیبای مونیخ و بنیاد توماس مان شهر لوبک به صورت سالانه و مشترک اهدا می‌شود.

جایزه ادبی توماس مان از سال ۲۰۱۰ تا به حال هر سال در شهرهای لوبک یا مونیخ به برنده اهدا می شود. اعضای هیات داوران آن شماری از چهره‌های ادبی و آکادمیک هستند که از جمله آن‌ها می‌توان به دکتر فریدهلم مارکس (سخنگوی هیات داوران)، مایکل کروگر، دکتر بیرت لیپینسکی، مارتین موزباخ، جورج ام. آزوالد، گابریل شوپنهاور و دکتر هانس ویسکرشن اشاره کرد.

کلادیو ماگریس، بریجیت کروناور، رودیگر سافرانسکی، جولی زه و کریستا وولف از جمله نخستین دریافت‌کنندگان این جایزه بودند.

................ هر روز با کتاب ...............

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...