کتاب «اشراق در پاریس» [Satori in Paris; and, Pic] نوشته جک کرواک [Jack Kerouac] با ترجمه محمد رزازیان، توسط نشر نیماژ منتشر و به بازار کتاب عرضه شد.

اشراق در پاریس» [Satori in Paris; and, Pic]  Jack Kerouac

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایلنا، دو داستان بلند «اشراق در پاریس» و «پیک» نوشته جک کرواک نویسنده متفاوت امریکایی در قالب یک کتاب و با ترجمه محمد رزازیان، به فارسی برگردانده و منتشر شد.

این کتاب ۲۱۶ صفحه‌ای در قطع رقعی و جلد شومیز و با قیمت ۳۳ هزار تومان در اختیار علاقه‌مندانِ رمان در ایران قرار گرفته است. ‌‌

«اشراق در پاریس» سفرنامه‌ای است از نویسنده‌ای که هوای اودیسه‌ شدن دارد و هم‌زمان می‌تواند پروازش را در توالت فرودگاه از دست بدهد. از کتابخانه‌های پاریس برای ممنوعیت سیگار کشیدن متنفر است. خودش را تحویل پلیس می‌دهد تا جایی برای خواب داشته باشد. در اینجا کرواک از اسم خودش استفاده می‌کند. تلاشی برای مخفی‌کاری نیست. تجربه‌ی سَتوری یا اشراقی آنی برای او در این لحظه‌ها اتفاق می‌افتد.

داستان دوم این کتاب آخرین نوشته‌ی کرواک است؛ «پیک». پیک در این شرایط نوشته می‌شود: اشراق در پاریس مسیر انتقادها را تغییر نداده، الکل کبد و معده‌ی جک را تا نابودی کشانده، مادر جک از بعد از سکته‌ی مغزی، فلج شده، جک از اطرافیانش بریده و در آخرین مصاحبه‌ی زنده‌‌اش حتی به آلن گینزبرگ هم بدوبیراه می‌گوید، و گاهی شب‌ها فکر می‌کند استلا می‌خواهد مسمومش کند.

هم‌زمان دختری به اسم ژانت میشل ادعا می‌کند دختر اوست. و در آخر این که نیل کسیدی می‌میرد؛ کسی که رمان «در جاده» با محوریت شخصیت او شکل گرفت. نیل در مکزیک با مواد اوردوز می‌کند؛، اما جک تا مدت‌ها این اتفاق را باور نمی‌کند.

این دو داستان، آخرین نوشته‌ی اسطوره‌ی هیپی‌های دهه‌ی شصت است، که بعد از مرگش بیشتر در قالب یک کتاب منتشر شد. دنیای کرواک، دنیای داستان‌هایی است با راوی اول‌ شخص و زبانی صریح، دنیای اوج‌های زودگذر و بداهه‌گویی‌های مدام، به شیوه‌ی پیامبران نسل بیت؛ ویلیام باروز، آلن گینزبرگ و جک کرواک، چیزی که از زل ‌زدن به گذری‌های جاده‌ها و بی‌خیالی ساکسیفونیست‌های هارلم درآمده بود، بداهه‌نویسی به غم‌انگیزی مغز پارانویازده‌ی جک کرواک.

محمد رزازیان؛ مترجم این کتاب در مقدمه‌ی ترجمه‌ی فارسی «اشراق در پاریس» آورده است:
«اشراق در پاریس و پیک، بعد از در جاده، تریستسا و زیرزمینی‌ها چهارمین ترجمه‌ی من از جک کرواک است، تلاش بزرگ او برای بازگشت به اوج و فرار از بی‌پولی، که با مرگش همراه می‌شود.
شخصیت نوجوان پیک برای بسیاری یادآور هالکلبری فین و برای برخی حتی خود کرواک است؛ بچه‌روستایی مبهوت و خیال‌پردازی که سال‌ها بعد در خیابان‌های مه‌گرفته‌ی پاریس درگیر مکاشفه‌ی طنزآمیزش با جهان می‌شود.
اشراق در پاریس و پیک در مقایسه با کارهای قبلی کرواک از مغموم‌ترین و پیچیده‌ترین خودزندگی‌نامه‌های اوست.

نشر نیماژ پیشتر از همین نویسنده و مترجم، کتاب «زیرزمینی‌ها» را ترجمه و روانه‌ی بازار کتاب کرده بود.

................ هر روز با کتاب ..............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...