پیتر هاندکه [Peter Handke]، برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ که هدف انتقادهای بسیاری برای اظهارات سیاسی گذشته‌اش قرار گرفته است، در یک نشست خبری بیان کرد، برای «ادبیات» نسبت به «عقاید» اهمیت بیشتری قائل است.

پیتر هانتکه

به گزارش ایسنا به نقل از فرانس ۲۴، انتخاب «پیتر هاندکه»، نویسنده اتریشی به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۱۹ توسط آکادمی سوئدی نوبل در  ماه اکتبر سال جاری، انتقادها و خشم بسیاری از افراد را به دلیل حمایت‌های پیشین «هاندکه»‌ از «اسلوبودان میلوشویچ» رئیس‌جمهور سابق صربستان و ابراز همدردی با صرب‌ها در جنگ یوگسلاوی در دهه ۹۰ میلادی به دنبال داشت.

«من ادبیات را دوست‌ دارم نه عقاید و اظهارنظرها را»؛ این جمله‌ای بود که «‌هاندکه» در جریان کنفرانس خبری روز جمعه که پیش از مراسم رسمی اهدای جایزه نوبل ادبیات در دهم دسامبر، برگزار شد، بیان کرد.

این نویسنده اتریشی در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید آیا نظرش را درباره آن‌چه در جنگ‌های بالکان در دهه ۹۰ میلادی  رخ داده تغییر داده است یا خیر، بیان کرد: «از اظهارنظر کردن متنفرم.»

در سال ۱۹۹۷ «هاندکه» به کمرنگ کردن جنایت‌های صرب‌ها در کتاب «سفری به رودخانه‌ها: عدالت برای صربستان» متهم شد.

همچنین سخنرانی او در مراسم تدفین «اسلوبودان میلوشویچ»، رئیس‌جمهور سابق صربستان در سال ۲۰۰۶ که در زمان مرگش به نسل‌کشی، جنایت‌های جنگی و جنایت علیه بشریت متهم شده بود، انتقادهای فراوانی را متوجهش کرد.

انتظار می‌رود بیش از هزار نفر روز سه‌شنبه در مرکز استکهلم به اعطای جایزه نوبل ادبیات توسط پادشاه سوئد به «پیتر هاندکه» ‌اعتراض کنند.

«هاندکه» روز جمعه بیان کرد که قصد داشته گفت‌وگویی را با منتقدانش ترتیب دهد و رابطه مصالحه‌آمیزی را با آنان ایجاد کند.

این نویسنده بیان کرد: «از یکی از دوستانم که در بوسنی و هرزگوین  زندگی می‌کند پرسیدم که نظرش درباره گفت‌وگو با منتقدانم چیست و او پاسخ داد در برهه کنونی این امر امکان‌پذیر نیست.»

«هاندکه»‌ با اشاره به این موضوع که قصد داشته با یک مادر صرب و یک مادر مسلمان ملاقات کند، گفت: «می‌خواستم دو مادر را ملاقات کنم؛ می‌خواستم دو مادر تنهایی را که کودکان‌شان را از دست داده‌اند ملاقات کنم،‌ نه افرادی که از پیش تعیین شده باشند.»‌

کنفرانس خبری روز گذشته با آواز «تولدت مبارک» مخاطبان برای تولد ۷۷ سالگی این نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات آغاز شد.

 اما زمانی که از او سوال شد چرا در کتابش به نظر «دیوان کیفری بین‌المللی» که کشتار «سربرنیتسا» را به عنوان یک نسل‌کشی معرفی کرده اشاره‌ای نکرده است، «هاندکه» به نامه‌ای که اخیرا برای او ارسال شده بود اشاره کرد.

او با اشاره به  این موضوع که نامه‌های بسیاری در حمایت از خودش دریافت کرده است بیان کرد: «من دریافت یک نامه ناشناس را که بر روی دستمال‌کاغذی توالت نوشته شده به سوالات پوچ و احمقانه شما ترجیح می‌دهم.»

آکادمی سوئدی نوبل از سال ۲۰۱۷ تاکنون با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کرده است.

کمی قبل از کنفرانس خبری روز جمعه یکی از اعضای کمیته نوبل اعلام کرد به نشان اعتراض مراسم رسمی اهدای جایزه را تحریم خواهد کرد.

«پیتر انگلاند» که نویسنده حوزه تاریخ و از اعضای کمیته نوبل است، بیان کرد: «من در مراسم «هفته نوبل» امسال شرکت نخواهم کرد. جشن گرفتن جایزه نوبل ادبیات «‌پیتر هاندکه» از نظر من یک حرکت ریاکارانه محسوب می‌شود.»

چندی پیش نیز  «کریستوفر لیندوئر» و «گان بریت سانداستورم»‌  که از اعضای این کمیته محسوب می‌شدند، استعفای خود را اعلام کردند.

«لیندوئر» درباره استعفای خود بیان کرد، ‌توانایی تحمل اصلاحات داخلی را که این کمیته پس از ماجرای رسوایی اخلاقی سال ۲۰۱۷ متحمل شد نداشته است.

با این حال «سانداستورم» فهرستی از دلایل را برای ترک این آکادمی ارائه کرد که در بین آن‌ها اهدای جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹ به «‌پیتر هاندکه»‌ نیز دیده می‌شود.

«سانداستورم» گفت از این‌که در انتخاب برنده جایزه نوبل سال ۲۰۱۸ یعنی «الگا توکارچوک» نقش داشته خوشحال است، اما با انتخاب «‌هاندکه» به عنوان برنده سال ۲۰۱۹ مخالف بوده است.

اهدای جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۹ به «پیتر هاندکه»‌ در کنار انتقادهای جمعی از نویسندگان، اعتراض کشورهای آلبانی، بوسنی و کوزوو و جمعی از خویشاوندان قربانیان نسل‌کشی «‌سربرنیتسا» را نیز به دنبال داشت.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...