روایت یک انقلاب | الف


ویکتور هوگو رمان «نود و سه» را در هفتاد سالگی نوشت، چندسالی بعد از آنکه به جمهوری خواهی دو آتشه بدل شده بود. اما تغییر فکری و دیدگاه‌های سیاسی تازه‌اش باعث نشد که در نوشتن رمانی برای روایت انقلاب فرانسه، بی‌‌طرفی را کنار بگذارد. چراکه قصد داشت با این رمان، حقایق تاریخی انقلاب فرانسه را ثبت و ضبط کرده و برای عبرت خوانندگان از خود به یادگار بگذارد.

نود و سه

با اینحال چیزی که رمان «نود و سه» را ماندگار ساخت، صرفا جنبه‌های تاریخی آن نبود؛ بلکه ارزش‌های ادبی اثری بود که هوگو در اوج پختگی و قوام یافتگی سبک خود نوشته و از منظر دراماتیک اثری قدرتمند محسوب می‌شود. از همین روست که منتقدان «نود و سه» را به تابلویی خیره کننده از انقلاب فرانسه تشبیه کردند.

هوگو برای تاریخ و جنبه‌های عبرت آموز آن اهمیتی بسیار قائل بود و تصمیم داشت در سه گانه ای انقلاب فرانسه را در قالب رمان روایت کند: «مردی که می‌خندد»، «نود و سه» و «پادشاهی» اما تنها دو رمان نخست نوشته شد و این طرح نا تمام ماند و رمان «نود و سه» به آخرین اثراو بدل شد. با اینحال او برای ارائه تصویری دقیق ده سالی را وقت گذاشت و به جمع آوری اسناد و مدارک مربوط به انقلاب فرانسه پرداخت و سرانجام در سال 1874 این رمان منتشر شد. جالب آنکه هوگو آگاهانه پرده از خشونت بی رحمی هردو طرف ماجرا برمی دارد، هم انقلابیون و هم طرفداران نظام حاکم که هریک به زبان خود طرفدارانشان را تهییج می کردند که بی‌رحمانه پیش بروند!

انقلاب فرانسه که نقشی تاثیر گذار بر تغییر و تحولات فرانسه و اروپا گذاشت با هجوم انقلابیون به «زندان باستیل» در چهاردهم ژوئیه ۱۷۸۹ میلادی، کلید خورد. آزاد شدن این قلعه و زندانیان آن توسط مردم پاریس نقطه عزیمت حرکتی بود که به سرنگونی حکومت استبدادی در فرانسه ختم شد. اما این ماجرا به سرعت اتفاق نیفتاد حال‌وهوای انقلابی مردم و مبارزه آنها با جریان استبداد تا سال 1793 ادامه داشت و این سال مبنای نامگذاری رمان ویکتور هوگو یعنی «نودوسه» بود، که «انقلاب کبیر فرانسه» هم رقم خورد. البته پیامدهای وقایع انقلاب فرانسه تا سال 1798 ادامه یافت. هوگو رخدادهای این انقلاب را بستر روایت رمان خود ساخته است، همچنین با خلق سه شخصیت اصلی رمان که هر یک طیفی از مردم جامعه آن روزگار را نمایندگی می‌کنند از قوه تخیل خود برای بازگویی دراماتیزه حوادث منجر به این انقلاب، در رهگذر رمانی که امروز به یکی از شاهکارهای کلاسیک ادبیات فرانسه بدل شده، بهره گرفته است.

از یک دهه‌ای که حوادث قبل و بعد انقلاب فرانسه رخ داده است، هوگو مشخصا روی وقایع سال 1793 متمرکز شده است که با وقوع انقلاب به اعدام «لویی شانزدهم» و «ملکه ماری آنتوانت» در همان سال انجامید و همچنین جنگ «وانده» که اهمیتی بسیار در جریان انقلاب داشت و در رمان با شاخ و برگ دادن به فراز و فرودهای این جنگ داستان جذابیت ویژه ای یافته است.
جشنواره 7 پاییزی اینترنت ADSL پیشگامان برای هر نوع سلیقه ای

از رمان «نود و سه» تاکنون ترجمه‌هایی چند به فارسی منتشر شده که برخی از آن ها مخدوش و یا حاصل برگردان نسخه‌هایی خلاصه شده نیز بوده است. هرچند در این میان بوده‌اند انگشت شمار مواردی که لااقل قابل تحمل و استفاده مخاطبان علاقمند به ادبیات فرانسه محسوب می‌شدند، اما بی گمان با انتشار این رمان با ترجمه محمدرضا پارسایار که به همت نشر هرمس به بازار آمده است می‌توان با خیال راحت نسخه‌ای مطمئن و با ترجمه‌ای کامل و مقبول را به خوانندگانی که به ادبیات کلاسیک و مشخصا آثار هوگو علاقمند هستند توصیه کرد. خاصه اینکه ترجمه حاضر، روان و خواندنی و منطبق بر زبان معیار امروز است و رمان در مجموع از نظر کتاب پردازی نیز کیفیت شایسته‌ای دارد. همچنین باید اشاره کرد به تابلوهایی که در متن رمان برای تزئین و همچنین جذابیت و ارتباط بهتر خواننده منتشر شده اند.

خوشبختانه ناشر در همکاری با مترجم و با رویکردی حرفه‌ای و مجموعه محور علاوه بر رمان «نود وسه» دو اثر مهم و کلیدی دیگر ویکتور هوگو یعنی «بینوایان» و «گوژپشت نتردام» را به زبان فارسی بازترجمه کرده و به بازار فرستاده است که این خود می‌تواند نشانه‌ای برای آسودگی خاطر مخاطب برای استفاده از ترجمه حاضر باشد. با این امید که از دل این همکاری شاهد ترجمه دیگر آثار ویکتور هوگو توسط محمدرضا پارسایار و انتشار آنها در این مجموعه باشیم.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...