بررسی پنج پاندمی که تا زمان طاعون یا مرگ سیاه در قرن چهاردهم رخ می‌دهد... آثار اجتماعی و سیاسی طاعون‌ها در تغییر حکومت رم، در سقوط سلسله ساسانی و در جایگزین‌شدن عباسی‌ها به جای اموی‌ها... نهضت ترجمه به نوعی تحت تأثیر این اپیدمی‌ها قرار داشت... بی‌ثباتی اقتصادی در این زمینه اولین بحث و چالش است... در غرب به ظهور اندیشه‌های منتهی به رنسانس کمک می‌کند اما در شرق نوعی دنیاگریزی شکل می‌گیرد... بهداشت و خدمات پزشکی یکی از خواسته‌های مشروطه‌طلبان بود


اپیدمی‌ها مرز نمی‌شناسند | شرق


نشست نقد و بررسی کتاب «طاعون و افول تمدن اسلامی» [The Black Death in the Middle East] نوشته مایکل والترز دالس [Michael W. Dols] و ترجمه قربان بهزادیان‌نژاد استاد میکروب‌شناسی و پژوهشگر علوم بین‌رشته‌ای در جلسه‌ای با حضور یوسف اباذری، عباس منوچهری، غلامرضا ظریفیان و قربان بهزادیان‌نژاد در محل اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد.

طاعون و افول تمدن اسلامی» [The Black Death in the Middle East] نوشته مایکل والترز دالس [Michael W. Dols]

ظریفیان در ابتدای این جلسه گفت: این کتاب از این جهت اهمیت دارد که به بررسی یک پاندمی فراگیر و یک بیماری عالم‌گیر در دوران پس از تمدن اسلامی در قرن چهاردهم میلادی می‌پردازد. بر اساس آمارهای اعلام‌شده در آن دوران تعداد تلفات این بیماری با عنوان طاعون سیاه حدود 80 تا 200 میلیون نفر بود؛ البته باید توجه داشت همچنان که آمارهای اعلام‌شده درباره تلفات بیماری کرونا در عصر حاضر قطعی نیست، می‌توان انتظار داشت که رقم اعلام‌شده درباره تلفات طاعون سیاه در جهان نیز متفاوت باشد.

پاندمی‌ها، مقدمه تغییرات بزرگ و بنیادین در طول تاریخ بشریت بوده است
وی افزود: برخی معتقد هستند که پاندمی‌ها، مقدمه تغییرات بزرگ و بنیادین در طول تاریخ بشریت بوده است. برای مثال در آستانه قرن چهاردهم میلادی یکی از عوامل مهم رنسانس را شیوع پاندمی طاعون عنوان کرده‌اند و هم‌اکنون نیز با یک شیوع وحشتناک و خانمان‌سوز با عنوان کرونا روبه‌رو هستیم. در چنین شرایطی برخی معتقدند که از این پس می‌توان دنیا را به پیشاکرونا و پساکرونا تقسیم کرد.
رئیس اندیشگاه سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران با بیان اینکه موضوع بررسی پاندمی‌ها بین‌رشته‌ای است، گفت: این امر ابعاد مختلف زندگی انسان را در بر می‌گیرد و به لحاظ مباحث وجودشناسی، معرفتی و نگاه الهیاتی و نیز مسائل انضمامی اقتصادی، فقر، گرسنگی، فاصله طبقاتی و مشکلات روحی-روانی و تحولات فرهنگی و سیاسی نقش ایفا می‌کند.

وی به اهمیت و جایگاه این کتاب به‌خصوص در عصر حاضر پرداخت و گفت: دالس (نویسنده اثر) تلاش کرده با توجه به علاقه‌ای که به مسئله تحولات طاعون سیاه داشته، سراغ اسناد برود و منابع مختلف تاریخی و غیرتاریخی را مورد توجه قرار دهد و آقای بهزادیان‌نژاد به عنوان مترجم که خود از دانشمندان و متخصصان علم میکروب‌شناسی است و بیش از 80 مقاله علمی داخلی و خارجی و 25 کتاب علمی را در عرصه تخصصی و مسائل بین‌رشته‌ای تألیف و ترجمه کرده است، این بار موفق به ترجمه یکی دیگر از آثار دالس شد.

ظریفیان به نقد و بررسی کتاب «طاعون و افول تمدن اسلامی» پرداخت و گفت: 25 صفحه نخستین چاپ دوم این کتاب اختصاص به مقدمه‌ای بسیار عالمانه دارد که می‌توان گفت این مقدمه به تنهایی یک مقاله ارزشمند علمی است. در این مقدمه فرایند فرهنگی – اجتماعی و تخصصی این پاندمی شرح داده و به بهانه این پاندمی وارد بحث کرونا شده است.

طاعون و افول تمدن اسلامی  قربان بهزادیان‌نژاد

نهضت ترجمه تحت تأثیر شیوع اپیدمی‌ها قرار داشت
در ادامه بهزادیان‌نژاد گفت: در زمان ترجمه این کتاب تصور نمی‌کردم جامعه و افراد آن در عصر حاضر نیز تجربه‌ای مشابه را پیش‌رو داشته باشند. عنوان کتاب، مرگ سیاه است که در زبان فارسی آن را به طاعون یا افول تمدن اسلامی بازگرداندیم؛ اصولا در تاریخ اجتماعی، طاعون در غرب و شبه‌طاعون در شرق به نوعی همه اپیدمی‌ها و پاندمی‌ها را شامل می‌شود و تعریف دقیقی از طاعون وجود ندارد؛ البته مرگ سیاه شباهت‌های بسیار زیادی به طاعون دارد.

بهزادیان‌نژاد بی‌توجهی به پیش‌فرض‌های نویسنده را مانع فهم دقیق اثر عنوان و تأکید کرد: لازم و ضروری است که توجه ویژه‌ای به پیش‌فرض‌های نویسنده این اثر داشته باشیم، در غیر این صورت فهم مطلب دشوار به نظر می‌رسد. بر همین اساس باید بپذیریم که اصولا اسلام جن و چشم‌زخم را قبول دارد، در دوران مکی و مدنی اسلام در آیات تفاوت‌هایی هست و در زندگی پیامبر(ص) تفاوت‌هایی در میزان قدرت جن وجود دارد و اما بالعکس، هیچ‌‌یک از فرقه‌های اسلام سحر و جادو را نمی‌پذیرند.

این مترجم تأکید کرد: دالس معتقد است در اسلام همه پنج مذهب نسبت به سحر و جادو شدید‌اللحن برخورد می‌کنند و نیز اصولا در اسلام گناه نخستین وجود ندارد.
بهزادیان‌نژاد با بیان اینکه کتاب به دو بخش بزرگ نانوشته قبل و بعد از مرگ سیاه تقسیم می‌شود، افزود: در ابتدای امر همه پاندمی‌هایی را که وجود داشته، مورد بحث و بررسی قرار می‌دهد و سپس گریزی می‌زند به اینکه در زمان حیات پیامبر(ص) طاعون شیرویه شایع می‌شود و به بررسی پنج پاندمی که بعد از آن تا زمان طاعون یا مرگ سیاه در قرن چهاردهم رخ می‌دهد، می‌پردازد. در ادامه این اثر به صورت گذرا آثار اجتماعی و سیاسی طاعون‌ها را مورد بحث قرار می‌دهد؛ در تغییر حکومت رم، در سقوط سلسله ساسانی و در جایگزین‌شدن عباسی‌ها به جای اموی‌ها این امر مؤثر بوده است.

مترجم کتاب «طاعون و افول تمدن اسلامی» با بیان این مطلب که طاعون یا مرگ سیاه ترکیب جمعیتی را تغییر داد، تصریح کرد: اصولا نهضت ترجمه به نوعی تحت تأثیر این اپیدمی‌ها قرار داشت. دالس در این اثر به گفتمان‌های غالب اشاره می‌کند که منظور گفتمان پزشکی و دینی است. گفتمان پزشکی ریشه در یونان باستان دارد و تغییراتی را ایجاد می‌کند. نمادهای این پزشکی ابن‌سینا، رازی، ابن‌رشد و... هستند. این پزشکی تئوری به‌وجود‌آمدن اپیدمی دارد و فرض آن این است که هوای آلوده باعث بیماری و انتشار می‌شود و درمان‌های آن نیز بر اساس شیوه‌های مادی است؛ برای مثال به انجام حجامت، دود‌دادن، دارو‌درمانی، پیشگیری‌های مختلف رفتاری و اجتماعی اتکا دارد.

بهزادیان‌نژاد افزود: گفتمان دینی که در جهان اسلام شکل می‌گیرد، حول چهار روایت از پیامبر‌(ص) است. نخست اینکه به منطقه طاعون‌زده وارد و خارج نشوید، دوم اینکه این بیماری برای امت من لطف و برای غیر امت من عذاب و عقوبت الهی است، سوم اینکه هر کسی از طاعون بمیرد شهید است و بدون بازخواست وارد بهشت می‌شود و در ادامه مورد چهارم که گفتمان پزشکی تا به امروز با آن مواجه است، این است که اصولا بیماری مسری نیست و این امر همواره سیطره خود را بر همه گفت‌وگوها دارد و هریک جریان خاصی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

وی ادامه داد: زمانی که این بحث مطرح می‌شود که به منطقه طاعون‌زده ورود و خروج نداشته باشید، به نوعی پیوند این بیماری را با جبر و اختیار و قضا و قدر الهی مطرح می‌کند و نیز یک نوع پیوند بین بیماری با کلام اسلامی، معادشناسی و تعزیه به معنای عرفی امروزه برقرار می‌کند.
این پژوهشگر و مترجم اضافه کرد: زمانی که بحث از تعداد مرگ‌ها می‌شود، با مضرب‌هایی از 7 روبه‌رو می‌شویم که می‌تواند، 7، 70 هزار، 700 هزار و... باشد که عنصر تعلیم دینی در آن نمایان است و کار مورخ را دشوار می‌کند.

بهزادیان‌نژاد گفت: در این بین گروه سومی تلاش می‌کنند راه میانه را مدنظر قرار دهند؛ ابن‌خطیب تلاش می‌کند روایت پیامبر(ص) را درباره مسری‌بودن به گونه‌ای تفسیر کند تا با پدیده مسری‌شدن مخالفتی نداشته باشد. اگرچه با انواع مضیقه‌ها روبه‌رو می‌شود. گفته می‌شود یک‌چهارم و گاهی عنوان شده یک‌سوم مردم کشورهای خاورمیانه به دلیل شیوع مرگ‌ومیر طاعون از بین رفته‌اند و در همین رابطه مهاجرت از حاشیه شهرها به مرکز، از روستاها به شهرها و... مورد بحث قرار گرفته است.

بهزادیان‌نژاد در ادامه به تأثیرات اقتصادی بیماری‌های همه‌گیر اشاره کرد و گفت: بی‌ثباتی اقتصادی در این زمینه اولین بحث و چالش است. نیروی کار به شدت کاهش می‌یابد، حتی کشاورزان نیرویی را برای برداشت محصولات خود پیدا نمی‌کنند. بسیاری از صنایع دستی که در آن دوران صنعت با درآمدی بالا بودند، از بین می‌روند و زمینه برای ورود کالاهای خارجی فراهم می‌شود. در مبادلات ارزش طلا به شدت کاهش می‌یابد و بسیاری از قیمت‌ها به‌خصوص قیمت محصولات کشاورزی، غذایی و درمانی افزایش می‌یابد.

وی عنوان کرد: تأثیرات فرهنگی و اجتماعی موضوع دیگری است که نویسنده در این اثر مورد بحث قرار داده است. یک نوع بی‌میلی به ادامه حیات شکل می‌گیرد؛ به طوری که ازدواج‌ها کاهش می‌یابد و افراد تمایلی به فرزندآوری ندارند. در همین مسیر، گروه‌های خیری شکل می‌گیرد و یک بازخوانی در نهاد علما صورت می‌گیرد و نقش واسطی بین حکومت و مردم برجسته می‌شود.
دالس تأثیرات سیاسی این امر را نیز مورد واکاوی قرار می‌دهد و دست‌اندازی به اموال و دارایی‌های مردم توسط عمال حکومت را به شکل مفصل مورد بحث قرار می‌دهد و فروپاشی حکومت ممالک در ادامه و تحت تأثیر این پاندمی اتفاق می‌افتد.

بهزادیان‌نژاد به مقایسه تبعات مرگ سیاه در غرب و شرق پرداخت و گفت: مرگ سیاه در غرب به ظهور اندیشه‌های منتهی به رنسانس کمک می‌کند و پزشکی نوین نهادینه می‌شود؛ اما در شرق نوعی دنیاگریزی شکل می‌گیرد. مردم راحت‌تر مسئله را می‌پذیرند و عوارض روحی و روانی کمتری نسبت به غرب دارند؛ به طوری که در غرب فرار به جای ماندن تشویق و به علل مادی بیشتر توجه می‌شود. بینش مرگ در غرب با زندگی در هم می‌آمیزد و جدالی بین زندگی و مرگ رخ می‌دهد.

یوسف اباذری، عباس منوچهری، غلامرضا ظریفیان و قربان بهزادیان‌نژاد

نمی‌توان بهداشت و سلامت جامعه را به شرکت‌های خصوصی محول کرد
در ادامه این نشست اباذری گفت: خواندن ترجمه این کتاب برای من بسیار ارزشمند بود و با مطالعه آن به نکاتی دست یافتم که بسیار اهمیت داشت. گمان می‌کردم وقایع تاریخی علل دیگری دارد که در این اثر این امر به صورت شفاف‌تر مطرح شد. طاعون در غرب و در تاریخ ایران تأثیر داشته است و نکاتی در این زمینه نمایان شد که می‌تواند برای عصر حاضر و آیندگان مفید واقع شود.

این جامعه‌شناس تأکید کرد: با مطالعه آثار این‌چنینی و آگاهی نسبت به تاریخ، بی‌تردید بهتر می‌توانستیم کرونا را به‌عنوان یک بحران و بیماری همه‌گیر مدیریت کنیم. امروز همه بشر به جایگاه و اهمیت علم واقف هستند و می‌دانیم جهان در عصر مدرن به سر می‌برد و در دوران شکوفایی علم به سر می‌بریم؛ اما با پیشرفت‌های پی‌در‌پی علوم می‌توان انتظار داشت در صد سال آینده علم کنونی بشر، کودکانه و ابتدایی به نظر آید.

اباذری ادامه داد: در فصل پنجم این اثر به بهداشت همگانی یا طب عمومی پرداخته شده است. در آن دوران دست یافتند که قرنطینه و ایجاد بهداشت در سطح کلی و مداوای همگان، راهکاری برای برون‌رفت از بحران طاعون است؛ این امر حتی به تغییر شکل دولت‌ها منجر شد.
این جامعه‌شناس تأکید کرد: یکی از اموری که امروز نیز در شرایط کرونا مطرح است، موضوع «بهداشت همگانی» است؛ به این معنا که خدمات پزشکی در اختیار عموم جامعه قرار بگیرد. نمی‌توانیم بهداشت و خدمات درمانی را به افراد خاصی اختصاص دهیم و انتظار داشته باشیم جامعه ایمن بماند!

وی ادامه داد: باید در ایجاد بهداشت جامعه، دولت یا به‌طور‌کلی حکومت و نیز همه افراد جامعه اعم از فقرا، افراد طبقات پایین و میانی و... کوشا باشند تا سلامت جامعه حفظ شود و اگر کسی بیمار شد، تلاش جامعه در راستای مداوای این فرد باشد. این مهم یکی از نتایجی بود که پس از طاعون یا مرگ سیاه در غرب به وجود آمد و آثار آن برای همه نمایان شد؛ به ‌طوری‌ که دولت‌های شرقی زمانی که به این امر واقف شدند، از آن بهره بردند؛ برای نمونه بهداشت و خدمات پزشکی یکی از خواسته‌های مشروطه‌طلبان بود که تا به امروز ادامه دارد.

اباذری گفت: در قرون پانزدهم و شانزدهم زمانی که دولت‌ها آغاز به وضع یک‌سری مقررات برای حفظ سلامت همگانی کردند، افرادی به این عملکرد با افکار و ایده‌های خود حمله کردند و معتقد بودند با این روش آزادی مردم سلب می‌شود و این روش مخل زندگی مردم می‌شود. میشل فوکو درست هم‌زمان با قرن بیستم، زمانی که سازمان‌هایی به وجود آمدند تا با ارزیابی عملکرد در شیوه زندگی مردم بهداشت همگانی را حفظ کنند، دست به انتقاد برداشت و مدعی شد این سازمان‌ها در بدن، بهداشت، نحوه زندگی و... مردم دخالت می‌کنند.
وی بیان کرد: ماجرای کرونا نشان داد این اتفاق به چه میزان یک‌جانبه است؛ واکسن کرونا را شرکت‌های خصوصی می‌سازند و از پول مالیات‌دهندگان بهره می‌برند و دلایل فراوانی برای این امر وجود دارد، در این بین سازمان بهداشت جهانی موافق بود فرمول تولید واکسن در اختیار همه کشورها قرار بگیرد و امکان استفاده برای همه میسر شود.
به گفته اباذری، تأکید سازمان بهداشت جهانی این است که بدون تزریق واکسن به کشورهای جهان سوم، بی‌تردید کشورهای دیگر نمی‌توانند به سلامت خود در برابر کرونا دست یابند.

این جامعه‌شناس افزود: تغییرات محیط زیست و شیوع ویروس کرونا این مهم را به اثبات رساند که نمی‌توان بهداشت و سلامت جامعه و به‌طور‌کلی وضعیت جهان را به شرکت‌های خصوصی محول کرد؛ این مهم نیازمند برنامه‌ریزی کلان است. در ایران برخی از شرکت‌های دانش‌بنیان داوطلب ساخت واکسن شدند و دسته دیگری از شرکت‌های تجارت‌بنیان خواستار واردات واکسن شدند. در هر دو صورت سلامت و بهداشت مردم به دست شرکت‌های خصوصی افتاده است که هریک به فکر منافع خود هستند.

اباذری با تأکید بر اینکه همه مردم باید در بهداشت جمعی و همگانی دخیل باشند، ابراز کرد: یکی از درس‌هایی که به‌دنبال شیوع ویروس کرونا آموختیم، مشابه نتیجه‌ای است که در طاعون یا مرگ سیاه به وجود آمد؛ به عبارت دیگر ما آموختیم که برای مدیریت این شرایط و مهار بحران کنونی باید به سراغ بهداشت عمومی برای همه مردم جامعه حتی فقیرترین افراد رفت؛ چراکه همه به یکدیگر متصل هستند؛ طاعون یا کرونا مرز نمی‌شناسد و سلامت کشورهای پیشرفته و ثروتمندترین مردم وابسته به سلامت کشورهای جهان سوم و فقیرترین اقشار جامعه است.

او به وظیفه رهبران کشورها در شیوع ویروس‌ها ازجمله طاعون در آثار باقی‌مانده از گذشتگان اشاره و خاطرنشان کرد: در این آثار آمده است که مسئولان کشورها باید مسئولیت آن را بپذیرند. تصور می‌کنم جهان بعد از مرگ سیاه جهان سابق نبود که آقای بهزادیان‌نژاد به عنوان مترجم این اثر به‌درستی به این مسئله اشاره کرد. بدیهی است که دنیای بعد از کرونا نیز آموزه‌هایی را برای ما و آیندگان به یادگار می‌گذارد. نمی‌توان سلامت، زندگی و مرگ مردم را در این زمینه نادیده گرفت و نمی‌توان پذیرفت این آیتم‌ها در اختیار سازمان‌هایی قرار گیرد که به منافع شخصی خود توجه دارند. ما باید به محیط زیست و سلامت همگان و عدالت در نزد همگان دقت و توجه کنیم و این مهم را کرونا بار دیگر بر ما متذکر شد.

طاعون و افول تمدن اسلامی» [The Black Death in the Middle East] نوشته مایکل والترز دالس [Michael W. Dols]

طاعون تجارت خارجی در اروپا را گسترش داد
منوچهری در ادامه نشست مجازی نقد و بررسی کتاب «طاعون و افول تمدن اسلامی» گفت: این کتاب از طرفی اثر علمی و آکادمیکی برجسته‌ای است و بر همین اساس به مرورها و نقد و بررسی‌های مربوط به مسائل خاورمیانه رجوع کردم. این اثر از نظر تاریخی اثری عمیق بوده و آقای بهزادیان‌نژاد به‌ عنوان مترجم اثر به‌خوبی از پس ترجمه این کتاب برآمده است؛ به‌ طوری ‌که علاوه‌بر مفاهیم و مباحث پزشکی، به مفاهیم و مباحث حوزه‌های غیرپزشکی که در این کتاب به وفور به آن اشاره شده، پرداخته است و توانسته به‌طور شیوا و روان در کنار این امر، مطالب عنوان‌شده در حوزه‌های معرفتی را به فارسی ترجمه کند و ارائه دهد.

منوچهری یادآور شد: این اثر می‌تواند حتی به عنوان کتاب درسی در حوزه علوم انسانی مورد استفاده قرار گیرد. حوزه کاری من اندیشه سیاسی و جامعه‌شناسی تاریخی است و این دو در ارتباط با یکدیگر قرار دارند، تغییرات و چگونگی تغییرات در طول تاریخ در جوامع و در سطوح و دوران‌های مختلف در این حوزه مدنظر است که این کتاب می‌تواند در این چارچوب نیز مورد استفاده قرار گیرد. بر همین اساس به افراد فعال در حوزه جامعه‌شناسی، تاریخ و جامعه‌شناسی تاریخ، پیشنهاد می‌کنم این اثر را مطالعه کنند.

منوچهری همچنین افزود: زیر‌عنوان کتاب با عنوان «افول تمدن‌های اسلامی» در عنوان اصلی کتاب نیامده و مترجم اثر آن را به اختیار خود آورده است که منطق درستی دارد. من نه‌تنها زیر‌عنوان حتی عنوان اصلی کتاب را به شکل دیگری می‌پسندم. به اعتقاد من «تاریخ اجتماعی طاعون در خاورمیانه» می‌توانست عنوان دقیق‌تری برای این اثر باشد؛ افول تمدن اسلامی به اعتقاد من عنوان بزرگی است و این امر به نوعی قضاوت علمی نیز هست که درست نیست.

منوچهری گفت: بر اساس منابعی که در چندین سال اخیر کار شده، به این امر اشاره شده است که یکی از علل شیوع طاعون و ایپدمی‌ها جنگ است. طاعون قرن 14 در 10 سال ابتدای جنگ‌های صدساله رخ می‌دهد، جنگ جهانی اول در سال 1914 به پایان می‌رسد و در سال 1918 آنفلوانزای اسپانیایی شایع می‌شود که تلفات زیادی را با خود به همراه دارد.

او متذکر شد: جهش‌های ژنتیکی شوخی نیست و به‌راحتی و سادگی رخ نمی‌دهد؛ اهمیت این امر بیش از آن چیزی است که نویسنده در اثر خود به آن اشاره کرده است. ما نیازی به اینکه پاسخی از جنبه الهیات به کرونا بدهیم، نداریم؛ کرونا نتیجه آلودگی محیط زیست است و آلودگی محیط زیست به‌ دست بشر ایجاد شده است. بر همین اساس برای فهم پدیده طاعون و کرونا باید توجه بیشتری به مسائل زیست‌محیطی داشته باشیم.

او ابراز کرد: نویسنده مقایسه‌ای بین طاعون در خاورمیانه و مرگ سیاه در اروپا می‌کند، اما نمی‌دانم به چه دلیلی از مسئله‌ای غفلت می‌کند که بسیار با اهمیت است و این موضوع مربوط به تغییرات می‌شود. نویسنده بیش از هر چیزی به افول نظر دارد، اما این امر درباره اروپا رخ نمی‌دهد؛ اتفاقی که در اروپا بر اثر طاعون رخ می‌دهد این است که جمعیت کاهش می‌یابد، این امر اثر فوری در توزیع ثروت دارد.
منوچهری بیان کرد: طبق مطالعات صورت‌گرفته در اروپا یکی از وظایف کلیسا و کشیش هر روستا این بود که وقایع را به صورت روزانه ثبت کند؛ بر همین اساس تمام مباحث تاریخی و اجتماعی اروپاییان مستند است. آنها در مواجهه با طاعون با دو دیدگاه ادامه حیات می‌دهند، مصرف‌گرایی در آنها ترویج می‌یابد، لباس‌های فاخر استفاده می‌کنند و بر همین اساس طاعون باعث می‌شود تجارت خارجی در اروپا گسترش یابد و این امر بسیار با اهمیت است. برخی معتقدند ریشه‌های سرمایه‌داری از این محل دیده می‌شود. اما عده‌ای با نگرش به آن دنیا ادامه می‌دهند و ثروت خود را به کلیسا می‌بخشند و کلیساها معدن ثروت می‌شوند.
او در پایان نقدی را به نویسنده اثر وارد می‌کند و با طرح این سؤال که چه چیزی باعث می‌شود که این بیماری‌ها ایجاد ‌شود، خاطرنشان کرد: نویسنده به این امر در اثر خود توجه نکرده است.

آثار دالس سنگ‌بنای بسیاری از آثار و تحقیقات شده است
در پایان بهزادیان‌نژاد، مترجم این اثر در پاسخ به نقد و بررسی‌های صورت‌گرفته از کتاب «طاعون و افول تمدن اسلامی» گفت: به اعتقاد من در کتاب‌های پزشکی و منابع رشته‌های آزمایشگاهی، همواره همنشینی جنگ، فقر، قحطی، همه‌گیری‌ها، سوءتغذیه و... وجود داشته، اما در ادبیاتی که در جامعه ایرانی در خصوص تغییرات وجود دارد، بیماری‌ها و همه‌گیری‌ها نقش محوری و اساسی ایفا نمی‌کند.
او بیان کرد: این کتاب انتخاب شد تا نوعی هشدار به نقش بیماری‌ها در کنار دیگر عوامل باشد. ما در سال‌ها و دهه‌های گذشته بیماری‌های نوظهور یا قبلا از صحنه خارج‌شده و دوباره ظهورکرده را به‌طور فراوان شاهد بوده‌ایم. دیده‌شدن تحولات در کنار بیماری‌ها و به‌خصوص همه‌گیری‌ها در تاریخ بشر بسیار حائز اهمیت است.

او در ادامه درباره انتخاب عنوان کتاب گفت: احوالات و فضای روحی و روانی افراد در زمان ترجمه یا نگارش اثر بر نتیجه حاصله مؤثر است؛ به‌خصوص زمانی که در ترجمه از علوم و تجارب دیگران استفاده می‌کردم، کاملا مشخص بود که نویسنده می‌خواهد موضوعی را مطرح کند و آن موضوع این است که در جهان اسلام عنصر عقل مغلوب نگرش‌های تحجرگرایانه و جهل‌گرایانه شده است.

این پژوهشگر و مترجم تأکید کرد: به عنوان فردی که در مجموعه بهداشت و درمان در حال فعالیت است، این موضوع را که برخی از افراد ناتوان در استفاده از امکانات حداقلی برای درمان هستند، به خوبی لمس می‌کنم. تکرار مجدد تاریخ حول یک پدیده بیماری با همه تلاش‌های جامعه علمی، تقابل دین و علم و نیز تقابل انسان مدرن و انسان سنتی را نشان می‌دهد.
او با اشاره به ترجمه کتاب «جنون» از دالس گفت: به اعتقاد من آنچه آثار این نویسنده را ارزشمند کرده است، جمع‌آوری و گزارش همه‌جانبه یک موضوع است؛ به‌ طوری ‌که می‌توان گفت آثار دالس سنگ‌بنای بسیاری از آثار و تحقیقات شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...