نخستین فرهنگ جامع زبان فارسی | شهرآرا


فرهنگ‌نامه‌ها و لغت‌نامه‌ها نیاز جدی هر زبانی است و لغت‌نامه‌ی دهخدا مهم‌ترین، مشهورترین و بزرگ‌ترین فرهنگ فارسی است که تدوین آن صد و اندی سال پیش (۱۲۹۵ – ۱۲۹۷) در ذهن علی اکبر دهخدا نقش بست. فرهنگ‌ها هرکدام با رویکرد و سبکی مشخص تدوین می‌شوند که در این میان، فرهنگ بزرگ و ماندگار دهخدا در جای خود هنوز بی نظیر است و بی بدیل.

 لغت‌نامه دهخدا

زمانی که تصمیم دهخدا برای آغاز به کار این فرهنگ جدی شد، دوستان و استادانی بزرگ به کمک او شتافتند؛ کسانی مانند احمد بهمنیار، جلال الدین همایی، پرویز ناتل خانلری و محمدتقی مدرس رضوی. شاهکار دهخدا فقط یک لغت‌نامه‌ی صرف نیست، بلکه عبارت است از لغت با معنا و شاهد مثال‌هایی از متون نظم و نثر. شاهد مثال‌های این اثر ارزشمند خود منبعی سرشار از آثار گذشتگان است.

علامه محمد قزوینی هنگام برشمردن ارزش کار دهخدا یکی از ویژگی‌های بی مانند لغت‌نامه را این گونه بیان کرده است: «این فرهنگ عظیم‌الحجم جلیل‌الشأن علاوه بر جنبه فرهنگی و لغوی خود مجموعه بسیار گران بهایی خواهد بود از قریب دویست هزار(الی دویست و پنجاه هزار) بیت شعر از بهترین شعرای زبان فارسی از اقدم ازمنه‌ی بعد از اسلام تا کنون.»

در ۱۳۱۸ بخشی از لغت‌نامه شامل حرف «آ» و بخشی از «الف» در ۴۸۶ صفحه منتشر شد. پس از چند سال کندی کار، استادان صاحب نام دیگری همچون ذبیح الله صفا، عبدالحمید اعظم زنگنه، خانبابا بیانی، غلامحسین صدیقی، سید محمد دبیرسیاقی، محمدجواد مشکور و محمد معین هم به جمع اضافه شدند. محمد پروین گنابادی و سیدجعفر شهیدی از دیگر کسانی بودند که به این جمع پیوستند. لغت‌نامه‌ی دهخدا بار اول در ۲۶۴۷۵ صفحه‌ی سه ستونی با قطع رحلی، در ۲۲۲ جزوه یا مجلد منتشر و در پنجاه جلد صحافی شده است. مدخل‌های این کتاب عظیم به ۳۴۳۴۶۶ عنوان می‌رسد که حدود نیمی از آن‌ها اعلام تاریخی و جغرافیایی است.

فرهنگ دهخدا مقدمه‌ی ارزشمندی هم دارد با قلم افرادی چون: علی اکبر سیاسی، احسان یارشاطر، محمد پروین گنابادی، محمد معین، ابراهیم پورداوود، سعید نفیسی، غلامعلی رعدی آذرخشی، عیسی صدیق، جلال الدین همایی، احمد بهمنیار، عبدالعلی طاعتی، صادق کیا، علی اصغر حکمت، سید محمد داعی الاسلام، سید جعفر شهیدی، سلطانعلی سلطانی، علینقی منزوی، ایرج افشار، سید حسن تقی زاده و علی اکبر دهخدا.

در ۱۳۶۹ حروف نگاری رایانه‌ای شد و با ویرایش و بازبینی در ۱۳۷۳ در ۱۵ جلد منتشر شد. چاپ دوم رایانه‌ای در ۱۳۷۷ با ویرایش جدید در ۱۶ جلد به چاپ رسید. در ۱۳۷۹ لوح فشرده‌ی لغت‌نامه‌ی دهخدا در قالب نرم افزاری با توانایی جست وجو‌های گوناگون روانه‌ی بازار شد که تاکنون چندین روایت از آن منتشر شده است و در مردادماه ۱۳۹۹ نسخه‌ی برخط (آنلاین) آن روی وبگاه مؤسسه لغت‌نامه دهخدا و مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی بارگذاری شد.

ویرایش‌های بعدی لغت‌نامه
معمولاً فرهنگ‌های دیگر زبان‌ها به ضرورت هر چند سال یک بار ویرایش می‌شوند. این ویرایش‌ها به هر دلیل درباره فرهنگ‌های زبان فارسی کمتر جدی گرفته می‌شود. توجه به ضرورت ویرایش لغت‌نامه‌ی دهخدا چند بار مطرح شده است و از جمله آرش امرایی در فصلنامه نقد کتاب ادبیات و هنر در سال ۹۵ از ضرورت ویرایش این فرهنگ نوشت.

فرهاد قربان زاده(زبان شناس) هم چندی پیش این پیشنهاد را مطرح کرد و نوشت: لغت‌نامه دهخدا با همه ارجمندی اش، نیازمند ویرایش است. پیشینیان این اثر سترگ را برای ما به یادگار گذاشته اند و بر ماست که با ویرایش آن، اثری شایسته‌تر برای آیندگان به جا بگذاریم.
گذشته از این به گفته‌ی اکرم سلطانی، سرپرست بخش تألیف لغت‌نامه (در همایش «فرهنگ نویسی و ویرایش» در شهریور ۹۶) تجدید چاپ دوره‌ی ۵۰ جلدی لغت‌نامه دهخدا در اواخر دهه ۱۳۶۰ اتفاق افتاد و استادانی، چون دکتر شهیدی و دکتر ستوده معتقد بودند نباید در نوشته‌های دهخدا دخالت کرد.

سلطانی از نمونه خوانی‌های چندین و چندباره لغت‌نامه گفت که در حین نمونه خوانی گاه متوجه خطا‌هایی می‌شدند و گزارش آن را به دکتر شهیدی می‌دادند؛ اما قرار بود دخل و تصرفی در متن نشود، تا آنکه حتی اغلاطی در آیات یا سوره‌های قرآن یا شماره‌ی آن‌ها یافته شد و وقتی دکتر شهیدی اصلاح آن را جایز دانست، امکان اصلاح دیگر خطا‌ها صادر شد، بنابراین در حین نمونه خوانی اگر جمله‌ای گنگ یا نامفهوم، شاهدی نامرتبط با معنی، خطایی املایی مشاهده می‌شد، با نظارت دکتر شهیدی و دکتر ستوده آن‌ها را اصلاح می‌کردند. سلطانی به اهمیت ویرایش فرهنگ‌ها و ویرایش لغت‌نامه دهخدا اشاره کرد، اما گفت که این موضوع نیازمند بودجه‌ی فراوان و زحمات بسیاری است.

بهروز صفرزاده (فرهنگ نویس، ویراستار و عضو مؤسسه لغت‌نامه دهخدا) نیز معتقد است هیچ فرهنگی خالی از خطا و اشتباه نیست و البته در حجم وسیعی که لغت‌نامه دهخدا دارد میزان غلط‌های آن قابل چشم پوشی است و آن طور که برخی مدعی شده اند، لغت‌نامه‌ی دهخدا خطا‌های زیادی ندارد. در موارد بسیاری، هنگام نمونه خوانی خطا‌هایی در تعریف دستوری واژگان، فارسی یا عربی بودن آن ها، شواهد و اشعار یافته می‌شد که تا حد امکان این موارد برطرف شد، با این حال دقت و شمّ زبانی و توانایی و تسلط ویراستارِ فرهنگ بر متون کهن و اصول و روش‌های فرهنگ نویسی مهم است.

در هر صورت، گذشته از آنچه دیگران در ضرورت ویرایش بدان پرداخته اند، به نظر می‌رسد با توجه به سبک نگارش در روزگار پس از دهخدا و به ویژه در حوزه‌ی رسم الخط و فاصله گذاری، شاید بتوان با نظارت استادان و افرادی از فرهنگستان زبان و ادب فارسی این اثر ارزشمند را به روز کرد. اگر چنین نگاهی ضروری به نظر نرسد و همان رسم الخط اصلی مبنا قرار گیرد، باید در مراجعه به آن ویژگی زمانی و زبانی و نگارشی آن را هم مدنظر قرار داد و در کنار آن برای توجه به رسم الخط کلمه‌ها و ترکیبات، «فرهنگ سخن» مبنا را قرار گیرد.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

در قرن بیستم مشهورترین صادرات شیلی نه استخراج از معادنش که تبعیدی‌های سیاسی‌اش بود. در میان این سیل تبعیدی‌ها چهره‌هایی بودند سخت اثرگذار که ازجمله‌ی آنها یکی‌شان آریل دورفمن است... از امید واهی برای شکست دیکتاتور و پیروزی یک‌شبه بر سیاهی گفته است که دست آخر به سرخوردگی جمعی ختم می‌شود... بهار پراگ و انقلاب شیلی، هردو به‌دست نیروهای سرکوبگر مشابهی سرکوب شده‌اند؛ یکی به دست امپراتوری شوروی و دیگری به دست آمریکایی‌ها ...
اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...