تجربه شخصی اوست از 8سال عضویت درحزب کمونیست... یکی از رهبران قدیم به نام روباشوف، که تمام و کمال خود را وقف اهداف کمونیستی روس کرده است، دستگیر و محاکمه و اعدام می‌شود. روباشوف متهم به خیانت و کجروی است و از سخنان او بر ضد خودش استفاده می‌کنند... رفیق، حزب هرگز اشتباه نمی‌کند. تو و من می‌توانیم یکدیگر را فریب دهیم. اما نه حزب را... حزب تجسم اندیشه انقلابی در تاریخ است.

تاریکی در نیمروز | آرتور کستلر Darkness at Noon
تاریکی در نیمروز
[Darkness at Noon]. رمانی از آرتور کستلر (1) (1905-1983)، نویسنده انگلیسی زبان مجار، که در 1940 منتشر شد. این رمان از تجربه شخصی نویسنده الهام می‌گیرد که در 1931 به عضویت حزب کمونیست درآمد و هشت سال در آن حزب باقی ماند. این کتاب، سرشار از تلخکامی و نومیدی است و به همین دلیل نمی‌توان آن را صرفاً شهادت به شمار آورد. تاریکی در نیمروز انسان را درگیر با حزب نشان می‌دهد. یکی از رهبران قدیم به نام روباشوف (2)، که تمام و کمال خود را وقف اهداف کمونیستی روس کرده است، دستگیر و محاکمه و اعدام می‌شود. روباشوف متهم به خیانت و کجروی است و از سخنان او بر ضد خودش استفاده می‌کنند. «رفیق، حزب هرگز اشتباه نمی‌کند. تو و من می‌توانیم یکدیگر را فریب دهیم. اما نه حزب را. حزب چیزی بزرگتر از تو و من و صدها نفر بجز تو و من است. حزب تجسم اندیشه انقلابی در تاریخ است. تاریخ نه با ملاحظه‌کاری آشناست، نه با تردید. تاریخ، جبری و قاطع، به سوی هدف خود جاری می‌شود. تاریخ، در هر انحنای بستر خود، گل و لایی را که حمل می‌کند و اجساد غرق‌شدگان را بر جای می‌گذارد. تاریخ راه خود را می‌شناسد و اشتباهی مرتکب نمی‌شود.» حزب، روباشوف را اعدام می‌کند. زیرا می‌داند که روباشوف دیگر کورکورانه در راه تاریخ قدم برنمی‌دارد، بلکه درباره عمل آن به قضاوت می‌نشیند و آن را محکوم می‌کند. سیدنی کینگزلی (3) از تاریکی در نیمروز اقتباسی نمایشی کرده است که به سال 1951 در نیویورک اجرا شد.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1.Arthur Koestler 2.Rubashovf 3.Sidney Kingsley

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...