قبل از آنکه رمان «کارآگاهان وحشی» [The savage detectives یا Detectives salvaje] را بخوانید، باید سه نکته را بدانید. یکم: نقشه کشور شیلی مانند یک خط است. دوم: روبرتو بولانیو [Roberto Bolaño] به‌شدت از سبک رئالیسم جادویی متنفر بود و به همین دلیل گروهی متشکل از شاعران و نویسندگان در شیلی تشکیل دادند و اسمش را گذاشتند: رئالیست‌های دو آتشه. سوم: کودتای 1973 شیلی. با در نظر گرفتن این سه نکته، خواندن رمان کارآگاهان وحشی لذت بخش‌تر می‌شود.

کارآگاهان وحشی» [The savage detectives یا Detectives salvaje] روبرتو بولانیو [Roberto Bolaño]

کتابی نسبتا حجیم اما وفادارانه به رئالیسم با قلمی روان و البته فرمی جالب که برخاسته از همان سبک فکری (رئالیست‌های دو آتشه) برمی‌آید، به این معنی که شما می‌توانید از هر کجا که خواستید رمان را شروع به خواندن کنید. بدون آنکه نیاز باشد وقایع قبلی را بدانید یا شخصیت‌های قبلی را بشناسید. به‌طور کلی رمان سه فصل دارد. فصل اول: مکزیکی‌های گمشده در مکزیک؛ فصل دوم: کارآگاهان وحشی؛ فصل سوم: بیابان‌های سونورا. این سه فصل به وقایع‌نگاری روزانه تقسیم می‌شود. در واقع تنها شروع رمان مشخص است، جایی که می‌خوانیم راوی این کتاب یعنی خوان گارسیا مادرو، شاعر جوانی است و علاوه بر اینکه می‌خواهد ادبیات شیلی و مکزیک را قوت بخشد، می‌خواهد ادبیات آمریکای لاتین را نیز قوت بخشد.

روبرتو بولانیو نویسنده و شاعر اهل شیلی از پیشگامان موج نوی داستان‌نویسی آمریکای جنوبی بود. سال 1953 در شیلی متولد شد و در سال 2003 در سن پنجاه سالگی از دنیا رفت. نویسنده نامدار شیلیایی دو رمان مهم دارد، کارآگاهان وحشی و 2666. البته رمان‌های کوتاه و داستان‌های کوتاه‌ بسیاری از این نویسنده به زبان فارسی ترجمه شده است. آثار بولانیو اغلب درونمایه ادبی دارند یعنی بیشتر درباره ادبیات و نویسندگان و شاعران است. رمان کارآگاهان وحشی امسال با ترجمه محمد جوادی توسط نشر نون به چاپ رسید تا یکی از مهم‌ترین آثار ادبی جهان در دسترس خوانندگان ادبیات در ایران قرار بگیرد. «کارآگاهان وحشی»، در سال 1998 به چاپ رسید. بولانیو در این داستان، قصه‌ای از حلقه‌ شاعرانی را ارائه می‌دهد که می‌خواهند ادبیات آمریکای لاتین را متحول کنند. این حلقه رئالیست‌های دو آتشه نام دارد. کتاب به صورت کلی به خاطرات یک شاعر نوپا که به‌تازگی وارد گروه شده، آغاز‌ می‌شود. شیوه خاطره‌نگاری از مهم‌ترین سبک‌های نوشتاری رئالیستی است و بولانیو به خوبی در این اثر از آن استفاده می‌کند. در ادامه رمان، از زبان راویان دیگر که شاعر هستند، به شرح ماجراجویی‌های این حلقه برای یافتن شاعران همفکر، ابتدا در مکزیک و سپس در سراسر جهان، می‌پردازند.

بولانیو برای این کتاب موفق به دریافت جایزه‌ معتبر رومولو گایه‌گوس(که معادل جایز‌ه‌ بوکر برای آثار اسپانیایی‌زبان است) شد. پس از این موفقیت، روبرتو بولانیو با سرعت بیشتری شروع به نوشتن کرد و تقریبا هر سال یک کتاب را به انتشار رساند. این سرعت با آگاهی او از بیماری‌اش بیشتر گرفت. بولانیو به بیماری مزمن کبدی دچار شده بود و همین سبب مرگش شد. ادبیات بولانیو ساختار مشخصی دارد. دو نکته از درونمایه مهم قلم بولانیو، یکی شخصیت‌های شاعر و نویسنده است که در تمام رمان‌ها و داستان‌های کوتاه‌ او وجود دارد. معمولا در قصه‌های بولانیو این شخصیت‌ها شاعر یا نویسنده اصلی‌ هستند یا اگر شخصیت‌ فرعی باشند برای تکمیل کردن ‌پازل شخصیت اصلی به کار می‌روند. نکته دوم این است که رمان‌ها و داستان‌های بولانیو درباره شکل‌گیری ادبیات هستند و ماجراها حول زندگی نویسندگان و درباره چگونه نوشتن و اینکه چگونه گروه‌های ادبی شکل می‌گیرند، است.

این نویسندگان و شاعران درست مانند آنچه که در رمان کارآگاهان وحشی رخ می‌دهد تازه کارهایی هستند که می‌خواهند وارد ادبیات شوند و اهداف بلند پروازانه‌ای دارند که معمولا شکست می‌خورند یا اصلا پیشرفتی را حاصل نمی‌کنند. اثر ادبیات بر زندگی‌شان مشهود است. مثلا در شخصیت اصلی رمان کارآگاهان وحشی یعنی گارسیا مادرو هرجا که ارتباطش بهتر و مستمرتر پیش می‌رود خروجی خوبی دارد و هر جا که ادبیات باب میلش جلو نمی‌رود شکست‌های متعدد برای او و زندگیش می‌آورد. گم شدن ناگهانی شخصیت‌ها و فقدان وابستگی آنان به محل استقرارشان از دیگر نکات شخصیت‌پردازی‌های بولانیو است. شخصیت‌های این رمان اغلب شاعر هستند و نقطه معلومی برای زندگی ندارند یا در حال سفر هستند یا در خانه رفقایشان زندگی می‌کنند. منبع درآمد ندارند و درست مانند آنچه در اغلب آثار بولانیو وجود دارد تنها منبع درآمدشان شرکت در رقابت‌های شعرنویسی و داستان‌نویسی است. یکی از مهم‌ترین موضوع‌هایی که بولانیو در همین مورد به آن پرداخته در مجموعه داستان آخرین غروب‌های سرزمین من است که به‌نوعی نشان می‌دهد چگونه یک نویسنده می‌تواند پول دربیاورد.

روبرتو بولانیو را نماد دومین پوست‌اندازی مهم ادبیات آمریکای لاتین در قرن بیستم می‌دانند؛ بولانیو در اوج دوران کاری‌اش از دنیا رفت، اما اثری که بر ادبیات کشور شیلی و قاره آمریکا گذاشت را می‌توان در آثار دیگر نویسندگان هم‌نسل او دید. کاری که بولانیو می‌خواست انجام دهد خلاف مسیر نویسندگان بزرگی مانند میگل آنخل آستوریاس، بورخس، مارکز، یوسا، فوئنتس، کارپانتیه و یا کورتاسار بود. با ذکر همین نکته بولانیو خوش درخشید و در همین عمر کم و البته با بر جا گذاشتن دو رمان مهم، اثر شگرفی بر ادبیات گذاشت، طوری که نویسندگان تازه‌کار آمریکای لاتین امروز دو راه بیشتر برای پیروی از نوشته‌های نویسندگان در این حوزه ندارند. یکم: مسیر نویسندگانی مانند بورخس، مارکز، ایزابل آلنده با محوریت رئالیسم جادویی یا کورتاسار با محوریت سوررئال، یا یوسا و فوئنتس با محوریت تاریخ و سیاست را ادامه بدهند. دوم: مسیر نویسندگانی مانند بولانیو، بندنتی را ادامه بدهند. که تمرکزشان بر ادبیات رئالیست بود. البته رئالیستی که بولانیو از آن رونمایی می‌کند، شاخصه‌هایی دارد که تفاوت را با گذشته خود کاملا مشخص می‌کند. همان‌طور که گفته شد، بولانیو از مخالفان سرسخت رئالیسم جادویی بود و معتقد بود ادبیات در این حوزه نمی‌تواند پیشرفتی داشته باشد. در همین رمان کارآگاهان وحشی هم به این نکات اشاره می‌شود، به‌خصوص در شعر که مخالف سرسخت اکتاویو پاز بود. در همین نقل‌قول‌هایی که از بولانیو به‌جا مانده رئالیسم جادویی را «متعفن» می‌دانست. او گابریل گارسیا مارکز را به عنوان «کسی که عشق حرف زدن با رئیس‌جمهورها و اسقف‌ها را دارد» دست می‌انداخت و از نظرش ایزابل آلنده «مبتذل‌نویسی است که در حوزه‌ای از ادبیات کار می‌کند که از کیچ آغاز و به ادبیات آبگوشتی ختم می‌شود.»

کارآگاهان وحشی سرشار از نماد و استعاره است. شخصیت‌های متعددی که نبود هر کدام از آنها مانند نبود یک چرخ‌دنده ساعت، زمان را می‌گیرد، اثرگذار است. توجه بیشتر بولانیو بر شخصیت‌پردازی مهم‌ترین واقعا مدخل او به دل رئالیسم است. تأثیر مهم که شخصیت‌پردازی‌های رمان بولانیو را چندین و چند درجه جذاب‌تر می‌کند. خرده‌روایت‌ها و زاویه دید‌های مختلف در داستان در کنار هم، پازل را کامل می‌کنند. «کارآگاهان وحشی» از دل نوشتن راه خودش را پیدا می‌کند و ما را هر لحظه با وجوه مختلف و پشت‌ پرده نویسندگی روبه‌رو می‌کند. بولانیو روایت‌گر جسوری است که از چیزی واهمه ندارد. پرداخت او در این رمان گویا همین نکته است که نترس بودن در لا‌به‌لای کلمات او جا پیدا می‌کند و جلو می‌رود. رمان کارآگاهان وحشی درباره تشکل ادبیات است. گروهی که تصمیم دارند بر سنت‌های گذشته ادبیات آمریکای لاتین مقابله کنند و صدایی تازه برای جهان داشته باشند. همان‌طور که گفته شد رمان سه فصل دارد و ترتیبی را نمی‌توان بر صفحات کتاب قائل بود، چراکه نثر بولانیو و مضمون اثر او یکدست، یک شکل و درست مانند نقشه شیلی صاف و مستقیم است.

در این رمان با شخصیت‌های زیادی روبه‌رو می‌شویم، اما پرداخت بولانیو، نکته‌ای را نشان می‌دهد که کمتر نویسنده‌ای به آن پرداخته. در واقع هنر این نویسنده شیلیایی هم همین است. از شخصیت‌ها به‌خوبی استفاده می‌کند همان‌طور که از کشور‌ها و شهر‌های آمریکای لاتین این بهره را می‌برد. انگار که دایره‌ای از شخصیت‌ها در اطراف راوی، یعنی گارسیا مادرو شاعر قرار گرفته و بی‌هیچ نظم خاصی شخصیت‌ها را وارد قصه می‌کند. بعد خارج می‌کند و گاه حتی همان میانه‌ها ولش می‌کند تا خودش تصمیم بگیرد که در قصه بماند یا برود. در واقع نوع رفتار بولانیو با شخصیت‌های این کتاب، آزادانه است. انگار هر کدام از شخصیت‌ها قدرت انتخاب جداگانه‌ای از ذهن نویسنده دارند. ناگفته نماند که وقایع رئالیست‌های دو آتشه براساس واقعیت است، در واقع کل رمان تا حدودی بر اساس واقعیت است. انگار سرگذشت روبرتو بولانیو مدام در کالبد‌های متفاوت قرار می‌گیرد. شکست شاعران و نویسندگان نقطه اصلی حرکت رمان است. در واقع این مهم خود بیان خلط ادبیات و زندگی است. از یک جایی به بعد ادبیات جایش را به زندگی و زندگی جایش را به ادبیات می‌دهد. این جا‌به‌جایی‌هایی که از همان اهداف رئالیست دو آتشه بودن برمی‌آید؛ نشان دهنده اهمیت بسیار شعر و داستان برای بولانیو است. باید به این نکته اشاره کرد که خواندن کتاب کارآگاهان وحشی به نوعی می‌تواند نظرات شما را تا اعماق، از ادبیات تغییر بدهد. اگر با این رمان همراه شوید متوجه خواهید شد که ادبیات ارائه شده در این کتاب با آنچه که پیش از آن نویسندگان دیگر ارائه داده‌اند فرق دارد. همین خود ممکن است سبب تغییر نگاه مخاطب شود.

آرمان ملی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...