در هوایِ هراس از همه‌گیری | الف


مجموعه نشر چرخ زیرمجموعه علوم انسانی و زیستی نشر چشمه است که پیش از این با عنوان‌های دیگری مثل بیم امواج سهمگین با آن آشنا شده‌ایم. کتاب «قواعد واگیری» (چرا چیزها منتشر می‌شوند و چرا از انتشار بازمی‌ایستند؟) [The Rules of Contagion: Why Things Spread - and Why They Stop] نیز یکی از نمونه‌های خوب همگانی‌کردن دانش یا علم برای عموم است. آدام کوچارسکی [Adam Kucharski]، نویسنده کتاب، ریاضی‌دان و پژوهشگر مؤسسه بهداشت و پزشکی گرمسیری در زمینه همه‌گیری شناسی است. گرچه تخصص علمی او در مطالعه الگوهای گسترش بیماری‌های همه‌گیر است، اما با دانش ریاضی خود در حوزه‌های دیگر مثل بازارهای مالی هم سرک کشیده. آن‌چه در این کتاب طرح می‌شود، به نوعی تعمیم الگوهای همه‌گیری، نه تنها در دنیای بیماری‌ها، بلکه در دنیاهای دیگری، از جمله رسانه‌های اجتماعی است. او در این کتاب مسئله همه‌گیری را در حوزه‌های متعدد و متنوع انسانی می‌کاود.

قواعد واگیری» (چرا چیزها منتشر می‌شوند و چرا از انتشار بازمی‌ایستند؟) [The Rules of Contagion: Why Things Spread - and Why They Stop]  آدام کوچارسکی [Adam Kucharski

حسن بزرگی که نویسنده کتاب دارد، توجه و احاطه او به موضوع ترویج علم است. خود او نه تنها در زمینه علمی، برای مطالعه و درک همه‌گیری بیماری‌هایی مثل ابولا و زیکا به دور جهان چرخیده، بلکه در دنیای ترویج علم نیز جایگاهی سنگین دارد. او عضو پیوسته همایش‌های TED است و جایزه‌های متعددی در دنیای ترویج علم را به خاطر نوشته‌هایش از آن خود کرده است. پیش از قواعد واگیری کتاب دیگری با نام شرط‌بندی کامل منتشر کرده و به جز کتاب‌هایش، در نشریاتی مثل آبزرور، فایننشال تایمز، ساینتیفیک امریکن و نیوستیتزمن نیز قلم زده است.

محتوای کتاب با پرداختی به نظریه پیشامدها در فصل نخست آغاز می‌شود؛ سپس به هراس‌ها و همه‌گیری در فصل دوم؛ اندازه دوستی در فصل سوم؛ در هوای حادثه در فصل چهارم؛ ویروسی‌شدن در فصل پنجم؛ چگونه مالک اینترنت شویم در فصل ششم؛ ردگیری شیوع در فصل هفتم؛ و صحنه درگیری در فصل هشتم می‌رسیم.

نویسنده در این کتاب نشان می‌دهد الگو و قواعد همه‌گیری فقط مختص بیماری‌ها نیست و شامل پدیده‌های دیگری مثل اطلاعات نادرست در دنیای برخط هم می‌شود. با این حال او حتی در این دو دنیا هم پای‌بند نمی‌شود و سراغ عرصه‌های دیگری از جمله بدافزارها، خشونت و بحران‌های مالی هم می‌رود.

هدف اصلی کتاب این است که با کنکاش در شیوع پدیده‌های مختلف، از بیماری تا خشونت و بحران مالی، نشان دهد چه چیزی میان همه این‌ها مشترک است، چه چیزهایی به آن‌ها سرعت می‌دهد و چه چیزهایی از سرعت آن‌ها می‌کاهد، چگونه می‌توانیم همه‌گیری‌های مختلف را رصد، تحلیل و پیش‌بینی کنیم و در این مسیر، ما را با شیوه کار خود به عنوان پژوهشگر همه‌گیری آشنا می‌کند. از منحنی‌های شیوع می‌گوید و جزئیات مشترک میان همه آن‌ها، مثل قله‌ها و افول‌های پی‌درپی. سپس می‌کوشد ما را با حقایقی خلاف انتظار درباره پدیده همه‌گیری آشنا کند، از جمله این‌که همه‌گیری همیشه با جرقه‌ای آغازین همراه نیست. نه ویروس‌های واقعی همیشه می‌توانند همه‌گیری ایجاد کنند، نه پدیده‌هایی که بالقوه ممکن است ویروسی (وایرال) شوند، همیشه در همه‌گیری موفق هستند. نویسنده به خصوص ما را با دغدغه‌های مهم دیگری هم به جز پرداختن به جرقه آغازین و قله‌های شیوع در همه‌گیری‌شناسی آشنا می‌کند: چگونه شیوع را اندازه‌گیری و پیش‌بینی کنیم؟ ابعاد همه‌گیری چه ارتباطی با سرعت انتشار دارد (خواهیم دید که این ارتباط همیشه مثبت نیست و سرعت شیوع لزوما به معنی بزرگی شیوع نیست) و چه چیزی شیوع را به قله می‌رساند و پس از رسیدن به قله چه می‌شود؟

نویسنده در این راه نه تنها روایتی دقیق و علمی دارد، بلکه مخاطب عام را با روایتی دست اول از تجربیات شخصی و علمی خودش آشنا می‌کند؛ شیوه‌ای که زداینده زنگار عُجب علم از خاطر عاطر مخاطب عامی است.

قواعد واگیری را بخوانید تا با شرایطی که در سال‌های اخیر دنیای ما را دگرگون‌کرده بیشتر آشنا شوید.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...