دو دنیا | شرق


«نوبت سگ‌ها» کتابی است شامل سیزده داستان کوتاه. خلق فضا و قصه‌گویی از نقاط برجسته «نوبت سگ‌ها» است. سروش چیت‌ساز آشکارا نشان می‌دهد که داستان‌گوی ماهری است چرا‌که خواننده را با جریان روایتش درگیر می‌کند و همه چیز به شکلی طبیعی اتفاق می‌افتد. داستان نثر ساده و روانی دارد و دغدغه اصلی‌اش بازگفتن داستانش است. در داستان‌های نخست مجموعه، خواننده با فضایی بومی روبه‌رو می‌شود. داستان‌های «کوچ» و «آستان متبرک میرزا‌آقا»، ما را تا حدی به یاد فضاهای داستانی غلامحسین ساعدی در «ترس و لرز» و «عزاداران بیل» می‌اندازند. وهمی که حاصل زندگی شخصیت‌ها در جغرافیایی اقلیمی و ناشناخته است. نویسنده در عین برساختن این وهم از به‌کارگیری عنصر طنز نیز غافل نمی‌شود.

نوبت سگ‌ها سروش چیت‌ساز

مشدی کجی در داستانِ «آستان متبرک میرزا‌آقا»، نمونه‌ای از شخصیت آنتی‌پاتیک و معیوب محسوب می‌شود. او که سال‌ها در مجاورت مزار شخصی به‌نام میرزاآقا زیسته و به‌نوعی خادم آن مزار است، همواره و در طول داستان با توهمات، ترس‌ها و خیالات خویش درگیر است. راوی سوم‌شخص (دانای محدود)، نمایی کامل از زندگی مشدی کجی و بخشی از گذشته‌اش را به خواننده نشان می‌دهد؛ مشدی کجی بر اثر اصابت فرغان به سر و شانه‌هایش معیوب شده و نیمی از بدنش حس ندارد. در داستان «کوچ» که توسط راوی اول‌شخص بازگفته می‌شود (راوی دختری نوجوان است)، خواننده به‌تدریج با تراژدی پنهانی روبه‌رو می‌شود که در زندگی گذشته مادرش رخ داده است. عنصر غافلگیری در کنار تداعی و بازسازی بخشی از رخدادهای زمان دور، خواننده را به پیگیری داستان وامی‌دارد. سروش چیت‌ساز در ساختن لحن و زبان ویژه شخصیت‌هایش تواناست. نثر داستان به‌رغم سادگی، لحن را بازتولید می‌کند و از این درگاه، خواننده می‌تواند با شخصیت‌های داستان احساس نزدیکی بیشتری داشته باشد. تمایز داستان‌های این کتاب با سایر داستان‌های این ژانر، در تعریف استراتژی اثر است: نویسنده بدون استفاده از آرایه‌های زبانی زائد، هنجارگریزی و نحوشکنی و فضل‌فروشی‌های رایج، سعی در شکل دادن به چیزی دارد که بن‌مایه اصلی داستان‌هایش است: قصه‌گویی. بنابراین می‌توان گفت نویسنده توانسته با تاکید بر این عنصر و امتزاج آن با شگردهای داستان‌نویسی امروز، به ترکیب و زیباشناسی خویش دست یابد.

در داستان‌های بعدی مجموعه، فضاهای متفاوتی خلق شده‌اند. داستانِ «پراید سفید» داستانی سراسر حادثه است. قصه موضوع بسیار ساده و به‌تعبیری پیش‌پاافتاده دارد: ماجرای دو پسر دانشجو که با دو دختر جوان به گردش می‌روند. در ابتدا همه چیز طبیعی جلوه می‌کند اما روند حوادث داستان چنان سرعت می‌گیرد که خواننده برای درک و هضم همه این اتفاقات و پی‌بردن به وضعیت قهرمان داستان، نیاز به تمرکز بیشتری پیدا می‌کند. این داستان نمونه‌ای از یک اثر کنش‌مند و خواندنی است. شاید بزرگ‌ترین مشکل داستان‌ها، پایان‌بندی آنها باشد: گاه این پایان‌ها، جلو کامل‌ شدن لذت خواننده را می‌گیرند. اطلاعات نسبتا زیاد و قطعیتی که در پایان داستان‌ها وجود دارد، جلو تکثیر و بازتولید فضای داستان را سد می‌کند. نویسنده سعی دارد با وارد آوردن ضربه نهایی، خواننده‌اش را ضربه فنی کند اما این تمهید علیه خودش وارد عمل می‌شود و بعضا داستان را از ریخت می‌اندازد و همه چیز را لو می‌دهد. «پراید سفید»، «کوچ» و «جن‌زدگان» نمونه‌هایی از این‌ دست هستند.

داستان‌های کوتاه‌تر این مجموعه با سایر آثار متفاوت‌اند: داستان‌های «بابا‌جان» و «وضعیت نهایی»، در عین ایجاز و گرایش به کمینه‌گرایی، دو قطعه قابل توجه‌اند. نویسنده سعی دارد داستان‌هایی کامل ارائه دهد و با ساختن موقعیت و رودررویی نقش ویژه داستان با این موقعیت، آن را تا حد مقدور دراماتیزه کند. سایر داستان‌های این مجموعه نیز در جای خود قابل بررسی هستند اما از چهارچوب کلی ذهنیت حاکم بر کتاب خارج نمی‌شوند. شاید امتیاز مجموعه «نوبت سگ‌ها»، قصه‌پردازی و نثر روان و بی‌تکلف‌اش باشد. چیزی که در داستان‌نویسی امروز ایران با آن کمتر روبه‌رو هستیم. مجموعه داستانِ «نوبت سگ‌ها» نخستین تجربه منتشرشده نویسنده‌اش است و با همین کتاب شاید بتوان گفت که نویسنده‌ای جدی و دقیق وارد عرصه داستان ایران شده است. اگر او در داستان‌های بعدی‌اش قدری از اطناب و تطویل نوشته‌هایش بکاهد و پیرنگ پلیسی- معمایی را که نشان داده در طرح افکندن آن مهارت دارد، در داستان‌هایش تقویت کند، خواننده با آثاری جذاب‌تر و نفس‌گیرتر روبه‌رو خواهد شد. کار سروش چیت‌ساز در این مجموعه، احضار حال در زمان گذشته و یا احضار گذشته آدم‌هایش در زمان حال است. این امر به او کمک می‌کند داستان‌هایی ژرف‌تر و قابل‌تامل‌تر بنویسد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...