سوت پایان برای رژیم اشغالگر قدس | ایبنا


در حالی که رژیم اشغالگر قدس می‌کوشد از خود تصویری لیبرال و دموکراتیک به نمایش بگذارد، شلومو زند [Shlomo Sand] در کتاب «اختراع قوم یهود» [The invention of the Jewish people] با افشای دروغ‌‏های متداول صهیونیستها درباره‌ی گذشته ادعای امروز آنها را هم باطل می‌کند. کتاب با روشی علمی و با تکیه بر منابع تاریخی گام به گام تمام داستان‏سرایی‌های مورخان صهیونیست را از ابتدا بررسی و دروغ می‌داند و در ادامه موقعیت کنونی اسرائیل را وضعیت استعمارگری ظالم ارزیابی می‌کند.

شلومو زند [Shlomo Sand] اختراع قوم یهود» [The invention of the Jewish people]

شلومو زند استاد تاریخ با طرح پرسشهایی اساسی که صهیونیستها برای آن پاسخی ندارند، تمام افسانه‌پردازی‌های صهیونیستی را زیر سوال می‌برد. او می‌خواهد بداند: آیا ملت یهود واقعاً هزاران سال وجود داشته است، آن‏ هم درحالی‏که سایر مردمان ازهم‏پاشیده و ناپدید شده‌‏اند؟ پادشاهی حشمونی یهودیه که جمعیت متنوعش به یک زبان سخن نمی‏‌گفتند و بیشترشان بی‏سواد بودند تا چه اندازه ویژگی‏های دولت‏_ملت را دارا بود؟ آیا جمعیت یهودیه پس از سقوط معبد دوم تبعید شد یا این تبعید اسطوره‌‏ای است نه‏ چندان تصادفی که به بخشی از سنت یهود تبدیل شد؟ اگر ساکنان یهودیه تبعید نشدند چه اتفاقی برای آنان افتاد و میلیون‏ها یهودی که در مناطقی چنین پرت و دورافتاده و دور از انتظار بر پهنه‌ی تاریخ پدید آمدند چه کسانی‌‏اند؟ و اگر یهودیان جهان به‏ راستی ملت بودند، عناصر مشترک در فرهنگ قومی یهودیان کیف و یهودیان مراکش به‏ جز اعتقاد و مناسک چه بود؟

زند با بررسی دقیق شرایط کنونی اسرائیل در پاسخ مدعای لیبرالی سیاستمداران آن معتقد است دولت اسرائیل پس از شصت سال که از پایه‌‏گذاری آن می‏‌گذرد، تحت سلطه‌ی تلقی خاص صهیونیسم از مفهوم ملیت، هنوز از این‏که خود را جمهوری‏‌ای در خدمت همه‌ی شهروندانش بداند سر باز می‏‌زند.‏ یک چهارم شهروندانش یهودی به حساب نمی‏‌آیند و قوانین کشور تلویحاً می‏‌گوید که نه اسرائیل کشور آن‏هاست و نه آنان صاحب این کشور. اسرائیل همچنین از ادغام ساکنان محلی خود در فرهنگ کلانی که ساخته جلوگیری می‌‏کند و در عوض عامدانه آن‏ها را محروم نگاه می‏‌دارد. اسرائیل نمی‌‏خواهد دموکراسی شراکتی نظیر سوئیس یا بلژیک یا دموکراسی چندفرهنگی شبیه هلند و بریتانیا باشد؛ به بیان دیگر کشوری باشد که تنوع نژادی و فرهنگی‏‌اش را پذیرفته و به همه‌ی شهروندانش خدمت می‌‏کند. در عوض اسرائیل اصرار دارد که خود را کشوری بداند که به همه‌ی یهودیان در سرتاسر دنیا تعلق دارد، هرچند آنان دیگر آوارگان آزاردیده نیستند و شهروندی کامل کشوری را دارند که برای اقامت انتخاب کرده‌‏اند.

بنابراین به تعبیر زند اصطلاحی که باید در وصف اسرائیل به کار برد همچنان همان «قوم‌‏سالاری» است یعنی دولتی که هدف اصلی‌‏اش نه خدمت به مردم برابر از منظر مدنی که خدمت به قومی است که از منظر تاریخی کاملاً جعلی و خیالی است و این دولت مأموریت دارد که قوم برگزیده‌اش را با ابزارهای ایدئولوژیک، آموزشی و قانون‏گذاری نه تنها از سایر شهروندان که به ‏زعم خودش غیریهودی‌‏اند و نه از فرزندان کارکنان خارجی که زاده‌ی اسرائیل‏‌اند بلکه از سایر ابنای بشر جدا کند.

زند تاکید دارد افسانه‌ی قوم یهود به‏‌منزله‌ی پیکره‌ی تاریخی انزواطلبی که همواره مانع از پیوستن بیگانگان بود و کماکان نیز باید بر همین مدار می‏‌بود برای اسرائیل مضر است و ممکن است موجب فروپاشی درونی آن شود و حفظ موجودیت قومی طردگرا و اعمال تبعیض علیه یک‌‏چهارم از شهروندان منجر به تنش‏‌هایی مداوم می‏‌شود که در آینده ممکن است اختلافات شدیدی ایجاد کنند که به‏ سختی بتوان بر آن‏ها فائق آمد.

شلومو زند با مطالعه اعتراضات کنونی شهروندان علیه رویه قوم‌گرایانه اسرائیل خاطر نشان می‌کند که این فرض خوش‏بینانه که جمعیت رو به رشد و در حال کسب قوا محرومیتش از مرکز سیاسی و فرهنگی را خواهد پذیرفت، مثل بی‌‏توجهی جامعه‌ی اسرائیل به سلطه‌ی استعماری در غزه و کرانه‌ی باختری پیش از انتفاضه‌ی اول، توهمی خطرناک است. اما درحالی‏‌که دو قیام فلسطینیان در سال‏های ۱۹۸۷ و ۲۰۰۰ ضعف اسرائیل را بر کنترل قلمروهای آپارتایدش آشکار می‏‌کرد، تهدید آنان برای موجودیت اسرائیل در مقایسه با تهدید بالقوه‌ی ناشی از فلسطینیان ناامیدی که درون مرزهایش زندگی می‏‌کنند، ناچیز به شمار می‏‌رود. سناریوی فاجعه‏‌آمیز قیامی در جلیل عربی که پاسخش سرکوب خشونت‏ آمیز خواهد بود چندان دور از انتظار نیست و چنین اتفاقی می‏‌تواند نقطه‌ی عطفی برای موجودیت اسرائیل در خاور نزدیک باشد.

زند با نگاهی به آمار با هشدار نسبت به اتفاقات آینده می‌گوید: بررسی‏‌ها نشان می‏‌دهد که نه ‏تنها ازدواج یهودیان با غیریهودیان در حال افزایش است بلکه حمایت از اسرائیل در میان خانواده‏‌های زیر سی‏‌وپنج سال رو به کاهش است. تنها در میان شصت سال به بالاها همبستگی با اسرائیل پایدار و پرطرفدار است. این داده‏‌ها نشان می‏‌دهد تزریق قدرت از دیاسپورای فراملی اسرائیل ممکن است تا ابد به طول نینجامد.

و سرانجام شلومو زند در این سطرها سوت پایان را برای رژیم اشغالگر قدس به صدا درمی‌آورد: اسرائیل نباید فرض کند که حمایت قدرت‏های غربی تا ابد ادامه خواهد داشت. استعمار جدید در اوایل قرن بیست و یکم که یک نمونه‏‌اش اشغال عراق و افغانستان است، نخبگان قدرت در اسرائیل را سرمست کرده است اما با وجود این جهانی‏ شدن روبه‌رشد، غرب هنوز خیلی دور است درحالی‏‌که اسرائیل در شرق نزدیک قرار دارد. واکنش خشونت‌‏آمیز به تحقیر شرق بر سر کلان‏شهرهای دوردست آوار نخواهد شد بلکه در پایگاه مرزی مقدم آن خود را نشان خواهد داد. سرنوشت کشور انزواطلب قومی در گوشه‌ی جهان عرب و مسلمان نامعلوم است. مطابق معمول، در دوران تاریخی حاضر نمی‏‌توانیم آینده را ببینیم اما به ‏اندازه‌ی کافی دلیل برای ترس از آن وجود دارد.

اختراع قوم یهود کتابی از شلومو زند با ترجمه فهیمه چاکرالحسینی ابرقوئی را انتشارات اختران در ۴۶۸ صفحه و با قیمت 170هزار تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...