حماسه مسیّب‌نامه، بزرگترین میراث داستانی نثر فارسی در ادبیّات عاشوراست. مسیّب بن قعقاع خزاعی شخصیّتی تاریخی و از یاران امام علی و حضرت حسنین علیهم‌السّلام و یکی از سران نهضت توّابین است.

به گزارش ایبنا حماسه مسیّب‌نامه، گزارش نخستین قیام خون‌خواهان حسینی علیه یزید و مروان حکم است و هدف آن، منحصر به آزاد ساختن امام زین‌العابدین(ع) و اسرای کربلا و بازگرداندن سرهای شهدا به مزار ایشان است.

مسیب نامه محمّدبقای وارس بخاری
حماسه مسیّب‌نامه پرداخته ابوطاهر طرسوسی در قرن ششم هجری است که صورت اصلی آن تا امروز باقی نمانده است، امّا قرن‌ها بعد، محمّدبقای وارس بخاری بر اساس نقل ابوطاهر، تحریر بزرگ‌تری آن را در ماوراءالنّهر (احتمالاً در تاجیکستان) ترتیب داده است و ادب فارسی وجود تحریر بزرگ مسیب‌نامه را مدیون تلاش داستان‌پردازان و شیعیان اهل بیت در مکتب ماوراءالنّهر است. در این پژوهش، پس از مطالعه 45 نسخه خطّی منثور و منظوم مسیّب‌نامه، هر دو تحریر بزرگ و کوچک به روش التقاطی و انتقادی تصحیح و معرّفی شده‌اند.

چون والدین اغلب شخصیّت‌های ابومسلم‌نامه در قیام مسیّب حضور دارند و از طرفی، مسیّب‌نامه با شرح داستان رشیده عرب و سیّد جنید (نیای داستانیِ ابومسلم) به پایان می‌رسد، می‌توان مسیّب‌نامه را پیش‌درآمد ابومسلم‌نامه در نظر گرفت.

حضور پرشمار و فعّال عیاران یکی از مشخّصات ممتاز مسیّب‌نامه در مقایسه با تمامی حماسه‌های منثور فارسی است و به اعتباری مسیّب‌نامه را بایستی پرعیارترین متن ادب فارسی محسوب کرد. در مسیّب‌نامه عیاران اغلب در قالب گروه‌های نظامی پرتعدادی ظاهر می‌شوند. با این وجود، نام بیش از 160 عیار در مسیّب‌نامه ذکر شده است. از این شمار، بیش از 100 عیار در لشکر خون‌خواهان و حدود 50 عیار در لشکر خوارجان به سر می‌برند. از خیل عیاران محب، 12 عیاره به نام‌های «بی‌بی ستی تکلباز، رشیده، زرّینه‌خاتون، قمردخت، ثمردخت، مخدّره، قارعه، مستوره، مطهّره، جاریه‌ی اکبر، جاریه‌ی اصغر و مشهوره» نقش پررنگی دارند. برخی از این عیاران مانند حیت عیلابادی، چالاک جاجرمی، بی‌بی ستی و رشیده صاحب نام و آوازه‌ای هستند و دوران ابومسلم را نیز درک کرده و در ابومسلم‌نامه رویدادهای شگفتی را از سر می‌گذرانند، امّا یکّه‌تاز عیاران مسیّب‌نامه، ماهان اسفراینی، شاگرد باباشغال فیل‌زور است که کپنک او بعدها به احمد زمجی میراث می‌رسد. ماهان و اغلب کهنه‌عیاران مسیّب‌نامه از جهت خلق‌و‌خو و کردار بیشتر شبیه پهلوانان شاهنامه نمود پیدا کرده‌اند تا شبروی مترصد دزدی؛ اینان ابایی از روبه‌رو شدن با پهلوانان تهم و توانا در میدان ندارند، گاه حتّی خود و پیادگان‌شان داوطلبانه و پیش از سواران بر خصم حمله می‌کنند و اگر ناچار هم شوند در میان اردوی خوارجان خود را به خیل دشمنان می‌زنند.

مسیّب‌نامه در میان اقران خود شاید نخستین و یا دست کم از معدود روایاتی باشد که با دیباچه‌ای روشمند در دو بخش آغاز شده باشد و نثر آن از جهت مجاورت حروف و آهنگ عبارات در قیاس با متن روایت، نسبتاً مسجّع و موزون‌تر به نظر می‌رسد.

در هر دو تحریر بزرگ و کوچک مسیّب‌نامه حدود 4580 بیت شعر با مضامین رزم، مدح، رثا و توصیفات داستانی در قالب‌هایی چون مثنوی، قصیده، غزل، ترجیع‌بند، ترکیب‌بند، رباعی و فرد مشاهده می‌شود که بیش از چهار هزار بیت آن در تحریر بزرگ، سروده وارس بخاری و دیگر سخن‌سرایان تاجیک و ازبک است و مابقی در تحریر کوچک به کار رفته است.

اینک بخشی از ابتدای این حماسه منثور تقدیم حضور می‌شود:
حمدی که شهادت‌طلبان گلستان عشق بر اوراق دل و جان از مدد آه سوزان به خامه‌ی مژگان به سوادی نگارند و زمزمه‌ی عندلیبان خونین‌جگر از شوق رخسار گل تجلّی از طور صدور مه‌رویان و به صد نغمه‌ی رنگین‌ سلسله‌ی مراد نیکونهاد برکشند، نثار آستان کبریای لم‌یزل و لایزال و سدره‌ی حرم‌سرای ذوالجلال و عطسه‌ی بوستان حیّ بی‌زوال و جادّه‌ی ذوق دانای بی‌مثال باد:

 

به نام خداوند حیّ حمید
علیم و خبیر و معین و بصیر
شهیدان او سرخ‌روی بشر
اسیران قید بَلاش انبیا
اگر اولیا‌یند دگر اولیا
اگر پادشاهان گردن‌کش‌اند
همه سر به فرمان و حکم وی‌اند
به‌ هر صورتی حکم‌وفرمان وراست
الهی ز ما بندگان حقیر
همه بی‌دلانیم در راه تو
اگر چند عصیان و بد می‌کنیم
همه پیرو نفس و حرصیم و آز
ولیکن در آن‌جا که الطاف توست
اگر هر دو عالم پُر از ابتلاست
ز ره‌ماندگانیم بی‌دست‌وپا
که از بد نیاید درین پنج پیچ
خدایا به حقّ نبی مصطفی
به حقّ ده و دو امام بحق
بر احوال شوقی زار و ضعیف
حدیث شهیدان کشد موبه‌مو

که دارد ازو سرفرازی شهید
سعادت‌فزای شهادت‌پذیر
به خون یافته سرخ‌رو سربه‌سر
قتیلان صنع وفاش اولیا
اگر اصفیا‌یند دگر اصفیا
دگر خود گدایان ناخوش‌دل‌اند
به هر ره که خواند پی اندر پی‌اند
کرا زهره‌ی آن‌که چون و چراست
هر آن‌چه که از لطف خود درپذیر
چو خاک اوفتاده به درگاه تو
همه ظلم بر جان خود می‌کنیم
به آخر ز خجلت سرافکنده‌ باز
ضمانی همه رحمت عام توست
کجا گَرد بر دامن این کبریاست
تو برگیر و مگذار ما را به ما
به جز فقر و مسکینی و عجز هیچ
به خون شهیدان تیغ خطا و جفا
که از خلق بردند در دین سَبَق
تلطّف نما ای خبیر لطیف
که روز جزا باشدش سرخ‌ رو

به پیغمبر و آل، حَشرش نما
چو هست او ز جان پیرو مصطفی

 مسیب مسیّب‌نامه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، با تصحیح میلاد جعفرپور
حجم فوق‌العاده مجموعه سه جلدی حماسه مسیّب‌نامه که حدود سه ‌هزار صفحه است به همّت کریمانه بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، با تصحیح میلاد جعفرپور، در شمارگان 1100 دوره و به قیمت 495 هزار تومان منتشر شده و در دسترس عموم قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...