کتاب «آرمان ایرانشهر» شامل گزیده‌مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر با گزینش محمدمهدی مقیمی‌زاده توسط انتشارات جهان کتاب منتشر و راهی بازار نشر شد.

آرمان ایرانشهر» شامل گزیده‌مقالات حسین کاظم‌زاده ایرانشهر

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب هشتمین‌عنوان از مجموعه «ایران ما» است که این‌ناشر منتشر می‌کند.

حسین کاظم‌زاده ایرانشهر نویسنده و روزنامه‌نگار، متولد سال ۱۲۶۲ در تبریز و درگذشته به سال ۱۳۴۰ در سوئیس است. او از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۶ مجله ایرانشهر را در برلین منتشر می‌کرد که همین‌نام روی او باقی مانده است. «مناجات باطنی»، «شرح حال و آثار مولانا»، «شرح زندگانی زرتشت»، «شرح زندگانی پیامبر اسلام» و ... از جمله کتاب‌های او هستند. کاظم‌زاده را به‌عنوان یکی از طرفداران مشروطه می‌شناسند.

مقالاتی که برای انتشار در قالب کتاب «آرمان ایرانشهر» انتخاب شده‌اند، مربوط به مجله ایرانشهر و دوره‌ای از زندگی کاظم‌زاده ایرانشهر هستند که دوران گذار از سلطنت قاجار به پهلوی محسوب می‌شود. ایرانشهر هم در این‌دوره مانند دیگر روشنفکران معاصرش بر حرکت سریع ایران در مسیر تجدد تاکید داشت. در این‌زمینه هم تغییرات و اصطلاحات معینی را مدنظر داشت. به گفته محمدمهدی مقیمی‌زاده، همان‌طور که میرزاملکم‌خان یا میرزاآقاخان کرمانی را می‌توان پیشگام بیداری ایرانیان و بانیان نهضت مشروطه قلمداد کرد، روشنفکرانی چون تقی‌زاده و ایرانشهر را هم می‌توان بانیان اندیشه اصلاحات حکومتی در ایران دانست. بخش مهمی از اندیشه‌های این‌دو در دوران پهلوی اول به کار گرفته شدند.

کتاب پیش رو ۱۰ مقاله را با این‌عناوین شامل می‌شود: «شرق‌شناسی و غرب‌شناسی»، «خصایص ایرانیان»، «انقلاب و تربیت اجتماعی»، «جوانی و جوانان ایرانی»، «ملیت و روح ملی ایران»، «معارف و ارکان سه‌گانه آن»، «دین و ملیت»، «نگاهی به فلسفه زردشت و اخلاق امروزی ما»، «راه نو در تعلیم و تربیت» و «تعلیم و تربیت در مدارس».

در بخشی از مقاله «معارف و ارکان سه‌گانه آن» می‌خوانیم:

ما با این‌که جمهوریت را آخرین چاره درد می‌دانیم و قبلا هم آن را خوشامد گفته و پیشواز کردیم باز چنان‌که گفتیم، عقیده ما بر این است که تا زمینه اصلاحات را حاضر نکنیم و ملت را قابل به قبول شرایط تجدد نسازیم نه از جمهوریت و ا نه از انقلاب سودی نخواهیم برد.
یک انقلاب وقتی ثمر می‌بخشد که در پشتِ سر سوختن، یک ساختنی هم داشته باشد و با برانداختن، یک برافروختنی هم همراه شود. بدبختانه در میان ملت ایران هرکس برای خراب‌کردن آماده و حاضر است لیکن برای آباد کردن قابل و شایق نیست. چه، خراب‌کردن هزاربار آسان‌تر از آبادکردن است و لوازم و اسباب آبادکردن آماده نیست چون‌که ما یک‌ پایه محکم علمی و اخلاقی و دینی نداریم زیرا که از یک‌معارف درست و رسا و سودمند بی‌بهره هستیم.

این‌کتاب با ۱۳۶ صفحه، شمارگان ۴۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...