کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» شامل خاطرات رزمندگان افغانستانی جنگ 8ساله، اثر زنده‌یاد محمدسرور رجایی توسط انتشارات راه‌یار به چاپ سوم رسید.

از دشت لیلی تا جزیره مجنون خاطرات رزمندگان افغانستانی محمدسرور رجایی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، محمدسرور رجایی، شاعر و نویسنده افغانستانی، مرداد ماه امسال به خاطر عوارض ناشی از کرونا درگذشت. او در بخشی از مقدمه خود برای این کتاب که می‌توان آن را اولین اثر پژوهشی جدی درباره حضور رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس دانست، چنین نوشته است:

«این اثر حاصل چهارده سال پژوهش است؛ سال‌هایی که تلخی‌ها و شیرینی‌های بسیاری برایم داشته است. از برکت همین گفت‌وگوها تقریباً با تمام محورهای عملیاتی آشنا شده‌ام. می‌دانم که زاغۀ شهید رستم‌پور کجاست و چگونه با رشادت مبارزان هم‌وطنم و با اهدا کردن چند شهید دوباره احیا شده است. می‌دانم که آقای عزیز جعفری اگرچه امروز به دنبال آهن‌قراضه، کوچه‌های جنوب تهران را در می‌نوردد؛ روزگاری در فتح حاج عمران، آرپی‌جی زن قهاری بوده است... این کتاب می‌خواهد روایتگری کند تا همه بدانند دو ملت ایران و افغانستان یگانه هستند. هم خون‌شریک‌اند و هم غم‌شریک.

دو کتاب «در آغوش قلب‌ها؛ خاطرات و اشعار مردم افغانستان درباره امام خمینی(ره)» و «مأموریت خدا؛ هفت روایت از شهید احمدرضا سعیدی، شهید ایرانی جهاد اسلامی افغانستان» نیز به قلم محمدسرور رجایی توسط انتشارات «راه یار» چاپ شده‌اند. اما کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» را می‌توان اولین اثر پژوهشی جدی درباره حضور رزمندگان افغانستانی دفاع مقدس دانست که براساس آمار منتشر شده، بیش از دو هزار شهید تقدیم انقلاب اسلامی کرده‌اند.

رجایی می‌گوید برای همدلی‌های بیشتر ملت‌های ما، ضروری است بدانیم مجاهدان افغانستانی چگونه از ولایات مرکزی و شمالی افغانستان، از دشت لیلی جوزجان عبور کرده و در مسیر یافتن عشق، دوکوهه اندیشمک را هم پشت سر گذاشته‌اند تا به جزیره مجنون برسند. چگونه بهسودِ ولایت میدان افغانستان را رها کرده و به جبهه‌های نبرد ایران در نوسود رسیده‌اند... بسیاری از آنها در کارهای تدارکاتی و پشتیبانی، از پادگان‌های تهران گرفته تا پشت‌جبهه‌ها خدمت کرده‌اند. از سنگرسازی گرفته تا آشپزی، تا رانندگی کامیون‌های سنگین تا حضور در بخش بهداری و امداد جبهه، تا فعالیت در بیمارستان شهید بقایی، تا تعمیرات تانک، تا آرپی‌جی زنی و تا هرچه نمی‌دانیم، حضور داشته‌اند...

این‌پژوهشگر فقید در مقدمه کتاب «از دشت لیلی تا جزیره مجنون» گفته: در چند سالی که در این باره پژوهش می‌کنم، به شواهد بسیاری دست یافته‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام مهاجران افغانستانی بدون اجبار و کاملاً داوطلبانه به جبهه‌های ایران می‌رفته‌اند. انگیزه اصلی آنها نیز اطاعت از فرمان حضرت امام(ره) بود. با توجه به حضور شمار زیادی از مهاجران در سال‌های جنگ، اعم از خط مقدم جبهه و پشت جبهه، پژوهش‌های میدانی‌ام حکایت از بیش از ۳ هزار شهید دارد.»

چاپ سوم این‌کتاب با ۵۲۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۹۵ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...