از کتاب «خمسه به روایت خمسه» رونمایی شد.

خمسه به روایت خمسه علیرضا خمسه

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا؛ علیرضا خمسه درباره کتاب جدیدش که روایتگر نگرش، مقالات، شعرها، نمایشنامه‌ها، فیلمنامه‌ها، مطالبی که ترجمه شده، نگاهش به زندگی و جامعه طی سال‌های گذشته بوده است، بیان کرد: پرداختن به خاطراتی که از لحظه تولد تا همین اکنون رخ داده، برایم بسیار جالب بود، در واقع اینها یادگاری‌هایی است که دوست داشتم از من باقی بماند. علیرضا خمسه درگفت‌وگو با ایسنا درباره کتاب جدیدش به نام «خمسه به روایت خمسه» بیان کرد: این کتاب در اصل روزشمار، ماه‌شمار و سال‌شمار زندگی من از آغاز تا لحظه حاضر را دربرمی‌گیرد. البته این موارد تنها یک فصل از کتاب است. من تلاش کردم تا تمام وقایع را از روز تولدم و اینکه در چه سالی متولد شدم و چه کار کردم تا لحظه حاضر را بیان کنم. مثلا سال گذشته دو فیلم بازی کردم یک تئاتر کار کردم، مطلبی یا یادداشتی نوشتم، همه در این بخش کتاب آمده است.

او ادامه داد: علاوه بر این موضوعات، این اثر دربرگیرنده مطالبی است که طی سال‌ها در مجلات و نشریات از من چاپ شد یا اگر فیلمنامه، نمایشنامه‌ و شعر یا مطلبی را ترجمه کردم همه را انتخاب کردیم و تبدیل به یک جلد کتاب شد. در این کتاب منتخبی از مصاحبه‌ها آورده شده است. در واقع اینها یادگاری‌هایی است که دوست داشتم از من باقی بماند.

این هنرمند افزود: همان‌طور که در عنوان کتاب آمده است، این اثر «خمسه به روایت خمسه» است یعنی خمسه توسط خودش روایت شده است. این کتاب روایتگر نگرش، مقالات، شعرها، مطالبی که ترجمه شده، نگاهش به زندگی و جامعه طی سال‌های گذشته بوده و به کوشش امید نجوان گردآوری و نوشته شده است.

خمسه درباره اینکه ایده نگارش این کتاب از خودش بوده یا نویسنده، گفت: خانم توکا ملکی مدیریت انتشارات خط و طرح را می‌شناختم و با او صحبت کردم و گفتم دوست دارم مطالبی که طی سال‌ها نوشته‌ام در یک جلد کتاب قرار بگیرد، او نیز آقای امید نجوان را به من معرفی کرد. حدود یک‌سال و نیم، دو سال زمان برد تا کتاب به رشته تحریر درآمد و برای چاپ آماده شد.

این بازیگر اضافه کرد: پرداختن به خاطرات برایم بسیار جالب بود و از اینکه همه آنها را در یک جلد کتاب دارم خوشحالم، زیرا پیش از این پراکنده بودند و حالا علاوه بر اینکه در دسترس خودم است در اختیار دیگران هم قرار خواهد گرفت. وی درباره دیگر موضوعاتی که در این کتاب آمده است، بیان کرد: به‌طور مثال من فیلمنامه‌ای به نام «معجزه خنده» به همراه شخص دیگری نوشتم و آقای یدالله صمدی آن را ساخت و فیلمنامه دیگری با آقای ایرج طهماسب نوشته بودم که در این کتاب آمده است.

«ماموریت آقای شادی» هم منتشر خواهد شد
خمسه با تاکید بر اینکه کتاب دیگری از خاطرات فیلم‌ها و نمایشنامه‌ها به زودی منتشر خواهد شد، گفت: در یک کتاب دیگری که عنوان آن «ماموریت آقای شادی» خواهد بود به حواشی، خاطرات و اتفاقات رخ داده طی این سال‌ها پرداختم و اکنون در مراحل پایانی انتشار قرار دارد. این هنرمند گفت: مهم‌ترین چیزی که اکنون قابل ذکر است، این است که من سعی کردم به سهم خودم باعث آشتی مخاطب با کتاب شوم و با هر وسیله دیگری باعث شوم حداقل ۵۰۰ جلد کتاب خریداری شود و به نوعی به صنعت نشر و چاپ کمکی کرده باشم تا روی پای خودش بماند. دلم می‌خواست خودم هم قدمی بردارم و از این طریق باعث شوم که حتی یک‌بار دیگر درباره کتاب صحبت شود حتی اگر بگویند چقدر مطالب آن بد بود ولی همین هم باعث می‌شود کتاب و بحث درباره آن دوباره میزبان محافل و جمع‌های فرهنگی شود.وی با بیان اینکه «سال‌ها پیش می‌گفتند کتاب ارزان‌ترین کالاست»، افزود: یک بسته سیگار یا شکلات از یک جلد کتاب ممکن است گران‌تر باشد اما آنها تاریخ مصرف دارند و تمام می‌شوند در صورتی که یک کتاب می‌تواند نسل به نسل بچرخد و هیچ‌گاه تمام نمی‌شود. بنابراین همان آدمی که می‌گوید من پول ندارم کتاب بخرم قطعا برای تهیه هر چیز دیگری هزینه می‌کند.

علیرضا خمسه در پایان گفت: در ایران ارزان‌ترین کالا کتاب است و اولین کالایی است که با فشارهای اقتصادی از سبد فرهنگی خانواده جدا می‌شود. در عین حال کتابفروشی‌ها هم به‌طور مثال در شهری که ۱۲ میلیون جمعیت دارد نهایتا ۵ کتاب می‌گیرد و شاید همان هم مدت‌ها در طبقات باقی بماند و کسی آن را نخرد. با این وجود من هم به عنوان تعارف می‌گویم اگر باز هم کسی هست که نمی‌تواند کتاب تهیه کند، من حاضرم آن را تقدیمش کنم. این کتاب با مقدمه‌ای از امید نجوان، فاطمه معتمدآریا، کیومرث پوراحمد و خسرو دهقان در چهار بخش سال‌شمار، یادداشت‌ها، نوشته‌ها و مقاله‌های پراکنده، شعرها و فیلمنامه‌ها و متن‌های نمایشی چاپ و منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...