شور کاوش در اسطوره‌‏‏ها | هم‌میهن


اسطوره‌آفرینی یا «میتوپونسیس» امروزه یکی از مهم‌ترین موضوعات در دنیای هنر و ادبیات تلقی می‌شود. به‌ویژه هنرهایی چون سینما، داستان و شعر و هنرهای تجسمی که در عصر کنونی شدیداً از اسطوره‌آفرینی و نمادپردازی خلاق تاثیر پذیرفته‌اند. این مفهوم که نخستین‌بار در سال 1846 ثبت شده، درباره فرآیند خلق یا بازسازی اسطورها در فرم‌های هنری مختلف است.

در سرزمین خورشید» به قلم ابوالقاسم اسماعیل‌‌پور مطلق

در ادبیات، اسطوره‌آفرینی به شاعران اجازه می‌دهد تا از تم‌ها و نمادهای باستانی برای خلق داستان‌های خود استفاده کنند؛ دنیایی از تصاویر و معانی پیچیده که منبع الهام‌شان، نه این جهان و واقعیت‌های پیرامونی‌‌اش، که برآمده از قدرت تخیل است و الگوهایی معنادار که آفریده می‌شوند. کاربرد اسطوره‌آفرینی در شعر حتی از داستان‌ هم بیشتر است. قدرت کلمات در شعر اسطوره‌‌ای به امری مقدس تشبیه شده که عمیقاً با ادراک‌مان درهم‌تنیده می‌شود.

اخیراً کتابی به‌‌نام «در سرزمین خورشید» به قلم ابوالقاسم اسماعیل‌‌پور مطلق منتشر شده که پژوهشی درباره همین موضوعات است. اسماعیل‌پور که خودش نویسنده‌، شاعر، مترجم، اسطوره‌شناس و استاد دانشگاه شهید بهشتی است، کوشیده شعرهای سه شاعر برجسته جهان را تحلیل اسطوره‌سنجانه‌ کند. نویسنده کتاب آن‌طور که در پیش‌گفتار کتاب توضیح داده، از عنفوان دغدغه شعر داشته و با این پشتوانه توانسته چند مجموعه شعر منتشر کند و چندین مجموعه از اشعار شاعران، ازجمله مجموعه کامل اشعار اکتاویو پاز را به فارسی برگردانده است.

نیما، سردمدار شاعران نمادپرداز
کتاب «در سرزمین خورشید» سه بخش دارد و نویسنده‌اش به‌طور ویژه بر بررسی و تحلیل سویه‌اسطوره‌آفرینی شعرهای نیما یوشیج، اکتاویو پاز و لوئیز گلیک تمرکز می‌کند. نویسنده در بخش نخست به تعریف اسطوره و اسطوره‌آفرینی پرداخته و از همین تعاریف به جهان هنر می‌رسد. این بخش از کتاب درواقع تاریخچه‌ای مختصر از تعریف، چیستی و ماهیت و کاربرد اسطوره در تاریخ ادبیات و هنر است. در این بخش از کتاب، نویسنده دیدگاه‌های ژیلبر دوران، بنیان‌گذار نقد اسطوره‌ای و اسطوره‌سنجی و همین‌طور دیدگاه‌های نورتروپ فرای و نقد کهن‌نمونه‌ای را شرح می‌دهد.

بخش دوم کتاب به اسطوره‌آفرینی در اشعار نیما یوشیج اختصاص دارد. نویسنده در این بخش می‌نویسد که اسطوره‌آفرینی در اشعار نیما بیش از هر چیز از آن جهت است که بسیاری از اشعار او متاثر از مکتب سمبولیسم بود و او با اشعار نمادپردازان بزرگ سده نوزدهم فرانسه آشنایی داشت. از سویی دیگر، به‌نوشته اسماعیل‌پور مطلق نیما به‌خوبی بر مباحث اسطوره، مضامین اسطوره‌ای به‌خصوص نمادپرداز مسلط بود و این درحالی‌است که در آن دوران چنین مباحثی در ایران جایگاهی نداشت. نویسنده معتقد است، همین تسلط و خصوصیت نیما، او را به شاعری پیشتاز تبدیل کرده است.

ادعای محوری کتاب نیز همین است. به‌ باور نویسنده، اگر صادق هدایت با «بوف کور» پیشاهنگ اسطوره‌آفرینی در داستان‌نویسی معاصر است، در میان شاعران نو، نیما یوشیج سردمدار اسطوره‌آفرینی و نمادپردازی ایرانی است. نویسنده معتقد است، ریشه‌های اسطوره‌‌آفرینی در ادب کهن پارسی به «منطق‌الطیر» عطار و «رساله‌الطیر» سهروردی برمی‌گردد، اما سمبولیسم مدرن ایرانی با اشعار نیما یوشیج و آثارش (از «ققنوس» گرفته تا منظومه‌های درخشان «مانلی» و «خانه سریویلی») جان گرفت و شکوفا شد.

پاز، شاعری اسطوره‌آفرین
شاعر نام‌دار دیگری که آثارش در کتاب تحلیل اسطوره‌سنجانه شده، اکتاویو پاز است؛ شاعر برنده نوبل ۱۹۹۰. نویسنده می‌نویسد: اکتاویو پاز، شاعری سوررئالیست و اسطوره‌آفرین است و در ادوار گوناگون آفرینش شعری و هنری‌اش، اسطوره‌‌ها را شالوده آثارش قرار داده است. در تحلیل ابوالقاسم‌پور مطلق، عناصر اساطیری در اشعار پاز فراگیر است و اسطوره در جای‌جای شعر او موج می‌زند. نویسنده، منظومه شعری «سنگ‌ خورشید» را شاهکار پاز معرفی می‌کند که سرشار از درون‌مایه‌های اساطیری و به‌تعبیری، نوعی اسطوره مدرن قرن بیستمی است.

لوئیز الیزابت گیلک، سومین شاعری است که به ویژگی‌های شعری‌اش از منظر اسطوره‌آفرینی در کتاب اشاره شده است. گیلک، شاعری آمریکایی است که سال ۲۰۲۰ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. وجه مشخصه اصلی شعر گیلک از نظر نویسنده کتاب «در سرزمین خورشید» استفاده از مضامین تاریخی، اساطیری، همین‌طور طبیعت‌گرایی و پاسداشت زیست‌محیط است. از وجوه اسطوره‌آفرینی شعرهای گلیک که نویسنده کتاب به آنها اشاره کرده، بهره‌مندی از بن‌مایه‌ها و درون‌مایه‌های اساطیری باستانی و امروزی‌ کردن آنهاست.

بخش پایانی کتاب به اسطوره‌آفرینی در هنر اختصاص دارد. اسماعیل‌پور مطلق در این بخش به اسطوره‌آفرینی در نگاره‌های بهرام دبیری، چهره‌های ناپیدا، مبهم و اسطوره‌ای آثار محمدحسین ماهر، اسطوره، رویا و نماد در نگاره‌های احمد نصرالهی و رحیم و دگردیسی نقش‌مایه‌های اساطیری در آثار رحیم مولائیان پرداخته است. نویسنده کتاب با شوری کاوشگرانه، این آثار را که به‌ نظرش چون گوهری درخشان در اسطوره‌پردازی بصری هنر ایران می‌درخشند، بررسی کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...