كشف و شهود در مسير حيرت | الف


«همه دلایل متحیر» [اثر لیدا طرزی] داستانی برگرفته از متون اصیل دینی و آثار قدما و حکماست. این اثر داستانی که سیر و سلوک بندگان خدا را در 14 منزل و یا دلیل - به عدد 14 معصوم دین (ع) - روایت می‌کند. این 14 دلیل و منزل شامل عناوین ذیل هستند: طبیب، میخانه، شب، حسن، آیینه، دوست، نور، بندگی، عقل، دلیل، حجت، هادی، عهد و حبیب.

همه دلایل متحیر لیدا طرزی

در این 14 دلیل که هر یک مخاطبان داستان را از مسیری پرحیرت و سرگردان به کرانه‌های امن کشف و شهود، رهنمون می‌سازند، تلاش شده است فلسفه هدایت بزرگان دین نیز آورده شود. در واقع باید گفت که این هدایت‌ها جز با چراغ روشنگر 14 معصوم (ع) میسر نمی گردد. داستان که با نثری مسجع و آهنگین به سبک گلستان سعدی نگارش شده است و نویسنده تلاش کرده مجموعه ای از آموزه‌های دینی و اخلاقی مناسب برای مخاطب امروز را ارائه بدهد.

به این ترتیب در «همه دلایل متحیر» شخصیت‌های پنهان از نظر و پیدا در دل مخاطبان، به جنبه‌های رازآلود رویدادهای داستان، جلوه و جذبه ای دوچندان بخشیده‌اند. تلاش قابل ستایش نویسنده در این اثر داستانی، به نحوی است که ساختار زنجیره ای (اپیزودیک) آن، به بهترین نحوی رعایت و با حفظ روال و روانی داستان در هر بخش یا دلیل، تلاش شده است تا ارتباط ساختاری و رویدادی داستان‌های هردلیل با دلیل بعدی و در نهایت، دلیل آخر حفظ شود.

در داستان یا دلیل اول، حضرت محمد مصطفی(ص) به عنوان اول معصوم عالم، معرفی می‌شوند که طبیبی به دنبال بیماران برای علاج و رستگاری ایشان بوده و هستند و در کوی و برزن، بیابان و صحرا، شب و روز نداشته و نشناخته اند تا آنان را در مسیر کمال و اخلاق کامل، رهنمون سازند.

نویسنده در دلیل دوم نیز نشان می‌دهد که خداوند متعال، دم به دم به اتفاق پیامبرانش به میخانه رسول (ص) سر می‌زدند تا تنها معشوق حقیقی عالم را نظاره گر باشند و در لب چون لعل و کلام شراب گونه ایشان، مست شوند و منزل و دلیل سوم که همان شب باشد و آیت او و مایه آرامش و سکون برای عام خلق است و البته و محل انس و قرب برای خواص.

منزل چهارمین که همان حسن باشد و تماشایش، تماشایی کند و پیروی‌اش حسن سازد و منزل و دلیل پنجم که آیینه باشد برای مست کردن سالک آیینه بینش تا او را مست کند و جمال غیور را به وصلت میان آسمان و زمین رساند.

اما دلیل ششم؛ دوست ... که «قلوبشان را برای دوستی خودت فارغ نمودی و رغبتشان را به آنچه نزد توست قرار دادی و یاد خود را به آنان الهام کردی و شکرت را به ایشان آموختی و به بندگی خودت برگماردی شان ...» و در دلیل هفتم خواننده اثر به اتفاق نویسنده، به نور رسند و آدم هر که باشد و هر چه باشد بدون نور، بدون عصمت و بدون امام (ع) گم می‌شود.

بالأخره، به دلیل هشتم می‌رسی و بندگی که حقیقت آن سه چیز است: اول نباید خود را مالک آنچه پروردگار به او عطا کرده بداند، برای خویش تدبیر نکند و تمام اشتغالش، اوامر و نواهی پروردگار باشد و بعد آن دلیل نهم؛ عقل که خداوند آن را از نور آفرید و فرمود برو، رفت. بیا، آمد. آنگاه خدا فرمود تو را مخلوقی بزرگ آفریدم و بر تمام خلقم برتری بخشیدم.

دلیل دهم نیز همان دلیل بود که به دست امیرمؤمنان(ع) تسبیح سنگ ریزه حبابه، مهر می‌شود و دلیلی برای شیعیان علی (ع). پس از آن به دلیل یازدهم، حجت می‌رسی که علی (ع) حجتش ابوجعفر محمد بن علی بن موسی بن جعفر بود و دلیل دوازدهم که امام زمان هادی (عج) است که پیوسته در سجده است تا شب از سر بندگان خدا بگذرد.

دلیل سیزدهم عهد است که نویسنده اهل آن را نمونه صبر و استقامت می‌داند و نهایتاً، حبیب و خداوند تنها یاری کننده و کفایت کننده کارها و امور و بهترین وکیل برای ماست که به عنوان دلیل چهاردهم، ذهن و دل مخاطبان داستان را با خود همراه می‌سازد.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...