"محمد خوانساری" ترجمه‌ی "ایقاظ النائمین" اثر ملاصدرا را منتشر می‌کند.

خوانساری در گفتگو با ایسنا از "ایقاظ النائمین" به‌عنوان جامع‌ترین اثر صدرالمتألهین شیرازی در حوزه‌ی عرفان اسلامی یاد کرد و گفت: همه‌ی آن مطالبی که به‌طور پراکنده درباره‌ی عرفان در دیگر آثار ملاصدرا منعکس شده‌، در این اثر ارایه شده‌اند.

او از سوی دیگر، کار تصحیح این اثر عرفانی را به‌پایان برده، که زیر چاپ است. خوانساری بر تصحیح "ایقاظ النائمین" مقدمه‌ای نیز نوشته و در آن به شرح و بسط مفاهیم دشوار کتاب پرداخته است.

ترجمه و تصحیح "ایقاظ النائمین" به‌زودی توسط بنیاد حکمت اسلامی صدرا روانه‌ی بازار نشر می‌شوند.

محمد خوانساری متولد سال 1300 در اصفهان، در رشته‌های فلسفه و علوم تربیتی تحصیل کرده است. او همچنین از دانشگاه سوربن، دکتری منطق و فلسفه دارد. و در سال 84 برنده جایزه چهره ماندگار در رشته منطق شد.

از جمله آثار این استاد فلسفه به کتاب "منطق صوری"، "مقولات" (ترجمه از ارسطو) و "صرف و نحو و اصول تجزیه و ترکیب" در 15 جلد می‌توان اشاره کرد.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...