کتاب «شرح فصوص‌الحکم» تالیف مویدالدین الجندی از سوی موسسه بوستان کتاب قم تجدید چاپ شد.
 به گزارش ایبنا؛ این کتاب، اثر گران‌سنگ محی‌الدین عربی است که نسخه حاضر، تحقیقی جامع از استاد سید جلال‌الدین آشتیانی به حساب می آید که در آن نکات اساسی و ابهام‌های آن را برطرف کرده است.

درمعرفی این اثر از سوی ناشر آمده است: «این کتاب یکی از منابع مهم و برجسته در عرفان نظری است که تاکنون شرح‌های فراوانی بر آن نوشته شده است. آنچه که اکنون پیش‌رو دارید، شرحی است که مویدالدین جندی بر آن نوشته و در آن پیچیدگی‌های فصوص‌الحکم را با چیره دستی گشوده است.»

فصوص‌الحکم کتابی است در بیان حکمت ذوقی با صبغه صوفیه، تألیف ابوعبدالله محی‌الدین محمدبن علی‌بن محمدبن العربی الحاتمی الطائی که شامل اصول عرفان و تعالیم او در «وحدت وجود» است.

کتاب فصوص‌الحکم در اتقان و استحکام مطالب و زیبایی جملات در باب خود، نظیر ندارد و محققان و بزرگان فن تصوف بر این معنا متفق‌اند. اثر حاضر نیز شرحی است جامع بر این کتاب که نثر شیوای نویسنده به آن ارزش و زیبایی خاصی بخشیده است.

این کتاب از بهترین آثار محی‌الدین عربی و عالی ترین کتاب در تصوف نظری است. شیخ اکبر، محی‌الدین عربی، این رساله را در سال 627 به دنبال خوابی که دید، تالیف کرد و مدعی شده است که آن را پیامبر(ص) در خواب بر وی املا کرده و او فقط مترجم آن رؤیا بوده است.

براساس مطالب کتاب، این اثر شامل 27 فصل است که نویسنده از آن به «فصّ» یعنی نگین انگشتری، تعبیر کرده است. هر فصّ منسوب به یکی از پیغمبران با ذکر حکمت مخصوص آن پیغمبر است. انبیا به آن صورت که در این فصوص تصویر شده‌اند، در حقیقت صورت‌ها و نمونه‌هایی اند از انسان کامل که هر صورت بر حسب جنبه خاص خود، خداوند را به نوعی می‌شناساند.

فاتحه فصوص‌الحکم «فصّ حکمة الهیة فی کلمة آدمیة» و خاتمه آن «فصّ حکمة فردیة فی کلمة محمدیة» است و آن 27 کلمه تامه و انسان کامل به ترتیب کتاب عبارت‌اند از: «آدم، شیث، نوح، ادریس، ابراهیم، اسحاق، اسماعیل، یعقوب، یوسف، هود، صالح، شعیب، لوط، عزیز، عیسی، سلیمان، داود، یونس، ایوب، یحیی، زکریا، الیاس، لقمان، هارون، موسی، خالد و محمد (ص)»

در قرآن کریم از 25 پیغمبر نام ‌برده شده است که از انبیای یاد شده در قرآن کریم، فقط «یسع» و «ذوالکفل» در کتاب فصوص‌الحکم نام برده نشده‌اند و 23 نفر دیگر به نام هر یک، فصّی مخصوص است و چهار شخص دیگر یاد شده در فصوص که به نام هر یک فصّی جداگانه است، عبارت‌اند از: «شیث و عزیز و لقمان و خالد» علیهم السلام. همه این پیامبران در دعای استفتاح ماه رجب در کتاب مصباح شیخ طوسی نام برده شده‌اند.

در انتهای این اثر، فهرستی از آیات، احادیث، اشعار، الطوائف والجماعات والقبائل، اعلام و اشخاص، اماکن، کتب و اصطلاحات و مفردات درج شده است.

چاپ سوم کتاب «شرح فصوص‌الحکم» در شمارگان 1000 نسخه، 980 صفحه و بهای 130000 ریال راهی بازار نشر شد.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...