کتاب «طالبان؛ سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی» [طالبان جندالله فی المعرکة الغلط] نوشته فهمی هویدی [Fahmi Huwaidi] با ترجمه وحید خضاب توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شد.

طالبان؛ سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی» [طالبان جندالله فی المعرکة الغلط] نوشته فهمی هویدی [Fahmi Huwaidi]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «طالبان؛ سپاهیان خدا در نبردی اشتباهی» شامل خاطراتی از سفر به افغانستان در زمان طالبان و گفت و گو با سران حکومت، نوشته فهمی هویدی به‌تازگی با ترجمه وحید خضاب به‌تازگی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و راهی بازار نشر شده است.

وحید خضاب مترجم این‌کتاب، پیش‌تر ترجمه کتاب‌های «افغانستان تا لندنستان» و «تو زودتر بکش» را در کارنامه خود ثبت کرده است.

فهمی هویدی نویسنده کتاب «طالبان» می‌گوید تا پیش از ظهور وحوش القاعده و داعش، معمولا هر وقت سخن از تحجر و بی‌خردی و وحشی‌گری به اسم دین به میان می‌آمد ذهن مخاطب متوجه جریان طالبان می‌شد؛ حتی در ادبیات عامه به برخی رفتارهای خشن و متحجرانه ظاهرا دینی، «رفتارهای طالبانی» گفته می‌شد. البته در ایجاد چنین تصویری از طالبان عوامل متعددی نقش داشتند که مهم‌ترین بخش آن را اقیانوس شایعات و مهملاتی که رسانه‌های ضددینی غربی (و به تبع آنها، رسانه‌های بی‌تحلیل یا مغرض داخلی) منتشر می‌کردند تشکیل می‌داد.

همزمانی ظهور طالبان با سال‌های موسوم به «اصلاحات» در ایران که موجب عنان‌گسیختگی «روشنفکران» مغرض، جاهل و ضد انقلاب و ضد دین شده بود و سوء‌استفادۀ آنها برای حمله به جمهوری اسلامی (در قالب شبیه‌نمایی نظام مقدس شیعی با نظام طالبانی) هم بر آتش این مهملات و تصاویر غلط می‌دمید. البته در کنار آن نباید از برخی عقده‌های قومیتی (که متاسفانه همچنان هم در بین افراد زیادی به چشم می‌خورَد) و رویکرد زشت و چندش‌آور آنها نسبت به برادران همسایه غفلت کرد که این نیز عاملی اضافی برای «هیولاسازی» بیشتر از طالبان می‌شد. همه اینها دست به دست هم داده بود تا در ذهن مردم جهان (و ایران)، طالبان تبدیل به نماد جهل و خشونت شوند. اما «همۀ» آنچه دربارۀ طالبان گفته می‌شد صحیح نبود، نه اینکه «همۀ» آنچه گفته می‌شد غلط بود.

هویدی معتقد است با توجه به همین نکات و لزوم تصحیح تصور تاریخی مخاطبان، و همچنین با توجه به نقش‌آفرینی هرچه بیشتر طالبان در کشور برادر و همسایه ما (افغانستان عزیز) در برهه اخیر، ضرورت بازخوانی تجربه طالبان خودنمایی می‌کند. کتاب حاضر، گامی است در همین مسیر. فهمی هویدی، نویسنده و روشنفکر اسلام‌گرای مصری که شخصیتی شناخته‌شده در سطح جهان و همچنین در کشور ما دارد، جریان دو سفر خود به افغانستان در دوران حکمرانی طالبان و تحلیل‌هایش از اوضاع و احوال این کشور در آن زمان را در این کتاب به قلم آورده است.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

انسان در وهله اول حیرت زده می‌شود وقتی می‌بیند جنبش طالبان تصویر و موسیقی را با این عنوان که از منکرات تحریم شده شرع هستند ممنوع اعلام کرده؛ ولی مواد مخدر را جایز دانسته و وجهی برای حرام شمردن آن نیافته است! این معمای حیرت انگیز به قدری ذهنم را مشغول کرده بود که هر فرصتی برای پرسش درباره تفاوت این دو موضوع یافتم، با همه وجود از آن استفاده کردم. همین پرسش درباره تفاوت این دو موضوع یافتم با همه وجود از آن استفاده کردم. همین پرسش های متعدد، باعث شد یک سری پاسخ به دست بیاورم که فکر می کنم شایان اهتمام و بررسی دقیق محسوب می‌شود.

طبیعتا برای مسلمانان خیلی خرسند کننده نیست که تنها امارات اسلامی در زمان ما، بزرگترین تولید کننده مواد مخدر و صادر کننده اول آن در سراسر جهان باشد. این‌طور "اول بودن" خیلی فرقی با حالت رهبر فلان گروه مافیایی ندارد که روزنامه‌ها اخبارش را در صفحه اول منتشر می‌کنند، نه به دلیل مهم بودنش بلکه به این دلیلی که بسیار خطرناک و شدیدا تحت تعقیب است. می‌شود گفت: افغانستان اسلامی، این صدرنشینی را به غلط به دست آورده و شایستگی صدرنشینی‌های دیگری را دارد و طبعا با آن صدر نشینی‌ها محترم تر خواهد بود...

این‌کتاب با ۲۳۶ صفحه و قیمت ۴۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...