کتاب «ملانصرالدین در تبریز» به قلم حمیده جوانشیر (محمدقلی‌زاده) منتشر شد. با مطالعه این خاطرات مخاطب با تصویر جامعی از شهر تبریز و مردمش، آداب و رسوم، عزاداری‌، عروسی‌ و مراسم آن زمان آشنا می‌شود.

ملانصرالدین در تبریز» به قلم حمیده جوانشیر (محمدقلی‌زاده)

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، نشر آناس کتاب «ملانصرالدین در تبریز» را با ترجمه کاظم آذری سیسی و مهربان وزیر به چاپ رسانده است. این کتاب مشتمل بر خاطرات حمیده خانم جوانشیر، دختر احمدبیگ جوانشیر آخرین خان قره‌باغ و همسر جلیل محمد قلی‌زاده، صاحب روزنامه «ملانصرالدین» است. با مطالعه این خاطرات مخاطب با تصویر جامعی از شهر تبریز و مردمش، آداب و رسوم و عزاداری‌ها و عروسی‌ها و مراسم آن زمان آشنا می‌شود.

روزنامه ملانصرالدین یکی از برجسته‌ترین و تاثیرگذارترین نشریاتی است که چندماه پیش از فرمان مشروطیت در تفلیس انتشارش آغاز شد و تاثیر شگرفی بر اندیشه مردم گذاشت. نخستین شماره این روزنامه 12 صفر 1324 قمری برابر با هفتم آوریل 1906 میلادی در تفلیس به چاپ رسید.

جلیل محمدزاده که بعدها یکی از چهرهای برجسته ژورنالیسم در آذربایجان شد، مدیریت این روزنامه را بر عهده داشت. او 21 بهمن 1244 شمسی برابر با دهم فوریه 1866 میلادی در روستای نهرم از ولایت نخجوان متولد شد و 15 دی 1310 شمسی برابر با چهارم ژانویه 1932 میلادی در شهر باکو درگذشت. پدربزرگش، حسین قلی بنا، در اوایل قرن نوزدهم برای یافتن کار از شهر خوی به نخجوان رفت و در آنجا صاحب پسری به نام محمدقلی شد و دومین پسرش را جلیل نام گذاشت که بعدها نام جلیل محمدقلی‌زاده یکی از چهره‌های شاخص در تاریخ مطبوعات آذربایجان شد. او دانش‌های ابتدایی و نیز زبان‌های فارسی و روسی را در یکی از مکتب‌خانه‌های نخجوان فراگرفت. سپس در مدرسه‌ای روسی به مدت پنج سال، دوره دارالمعلمین را از سر گذراند.

از سال 1890 مدیریت مدرسه روستای نهرم که زادگاه خود او بود، بدو محول شد. نخستین اثرش با نام «چای دستگاهی» که نمایشنامه منظوم بود، در همین سال‌ها نوشته شد. از 1906 نخسیتن شماره روزنامه ملانصرالدین در تفلیس منتشر شد. سپس به دلیل بروز جنگ جهانی اول تا 1917 تعطیل شد. پس از پیروزی انقلاب اکتبر در روسیه، ملانصرالدین مجددا انتشار خود را از سر گرفت، ولی چندی بعد به دلیل کشمکش‌های ناشی از جنگ ارمنی و مسلمان که در گرجستان، ارمنستان و آذربایجان پدید آمده بود و نیز به دلیل مشکلات مالی تعطیل شد و جلیل محمدقلی‌زاده از تفلیس به قره‌باغ رفت و پس از سه سال اقامت در قره‌باغ در 1299 همراه با خانوادهاش به تبریز مهاجرت کرد. او با کمک و همراهی شماری از روشنفکران، هشت شماره روزنامه ملانصرالدین را در ایران منتشر کرد و سپس به باکو رفت و در این شهر انتشار روزنامه ملانصرالدین را تا 1931 ادامه داد. به عبارتی روزنامه ملانصرالدین در ادوار مختلف در سه شهر تفلیس، تبریز و باکو انتشار یافته است. هشت شمارهای که در تبریز انتشار یافته، آکنده از مطالب و اشعاری به زبان فارسی و ترکی است.

ملانصرالدین نخستین روزنامه طنز در آذربایجان و آغازی نو در سبک روزنامه‌نگاری ایران و آذربایجان به شمار می‌آید. این روزنامه از همان نخستین شماره توجه مردم خود را جلب کرد و در زمان کوتاهی توانست در میان تمام طبقات مردم جا باز کند. «ملانصرالدین چون با زبان شوخی و با ترکی بسیار ساده نوشته می‌شد و نگاره‌ها (کاریکاتورها) می‌داشت، آن را بیشتر می‌خواندند.» اقبال مردم به این روزنامه، که نخستین شماره‌اش 12 صفر 1324ه.ق منتشر شده بود.

کتاب «ملانصرالدین در تبریز» نوشته حمیده جوانشیر (محمدقلی‌زاده) با ترجمه کاظم آذری سیسی و مهربان وزیر در 160 صفحه از سوی نشر آناس به چاپ رسیده است.

................ هر روز با کتاب ................

می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...