کتاب «پرچمدار کوچک من»، شامل تجربه‌های خلاق مادران در باب تربیت حسینی کودکان و ایده‌های برگزاری هیئت کودکانه در خانه، توسط انتشارت راه‌یار منتشر و راهی بازار نشر شد.

پرچمدار کوچک من

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌اثر را می‌توان می‌توان در گروه کتاب‌های حوزه تجربه‌نگاری سبک زندگی ایرانی-اسلامی دانست که تلاش‌هایی مادرانه را روایت می‌کند که در موقعیت‌های متفاوت، به دنبال یک هدف مشترک بوده‌اند؛ از جمله تعامل با کودک و پیوند دادن فرزندانشان به سیدالشهدا(ع). در این کتاب، ۶۶خاطره از ابتکارات و تجربیات خلاقانه مادران ایرانی و غیرایرانی در کنار تصویرسازی‌های مرتبط در جهت تربیت حسینی کودکان آمده است.

تحقیق و مصاحبه‌های کتاب پیش‌رو به‌عهده سمانه آتیه‌دوست، فاطمه فرخی‌فر، زینب غلام‌پور، مریم حلاج بوده و نگارش آن نیز، توسط فریده الیاسی‌فرد صورت انجام شده است.

گردآورندگان این‌کتاب معتقدند با توجه به اینکه در ایام کرونا، زمان حضور در هیئت‌ها کمتر و فرصت در خانه بودن، بیشتر است، باید از این فضا استفاده کرد و هر خانه، به یک هیئت تبدیل شود. بنابراین برای این‌که خواننده کتاب، در کنار مطالعه تجربه‌‎ها و تأملات مرتبط با تربیت حسینی، به ایده‌هایی برای تعامل بیشتر میان خود و کودک مجهز شود، پیشنهاداتی برای راه‌اندازی هیئت کوچک خانوادگی بیان شده که بخشی از آنها برگرفته از خاطراتی است که در چاپ قبلی کتاب استفاده شده بود؛ در دسته اول تلاش شده محتوایی آماده شود که مادر یا پدر بتواند واقعه عاشورا را متناسب با فهم کودک توضیح دهد. این‌محتوا می‌تواند در قالب منبر در هیئت خانگی بیان شود. تأکید بر این نکته لازم است که محتوای منبرها برای مادر یا پدر است و ایشان باید با درنظر گرفتن شرایط فرزند خود، مطالب را به او منتقل کنند. دسته دوم ، کاردستی‌هایی است که خانواده بتوانند برای فضاسازی هیئت و استفاده در آن، در کنار هم درست کنند.

در مقدمه «پرچمدار کوچک من» درباره انگیزه تدوین و نگارش این کتاب آمده است: «تربیت همان حرکت است. یعنی جایی که هستیم، راضی‌مان نمی‌کند. می‌خواهیم بهتر باشیم و این وضعیت را اصلاح کنیم. حرکت از هر موقعیتی که هستیم، رو به قرب الهی. اما معنای واضح و روشن تقرب به خدا چیست؟ منِ مادر، برای تربیت فرزندم چکار کنم که از جایی که هست، یک گام بردارد و به خدا نزدیک شود؟ ...نزدیک خدا، یعنی نزدیک حسین(ع) و نقطه‌ای هر چه دورتر از دشمنان او. تربیت یعنی دست کودک را گرفتن و از تاریکی‌ها به سوی منبع نور و گرمای حسین(ع) حرکت کردن؛ ...اگر بخواهیم تربیت فرزندانمان را در حرکت به سمت خدا، بیمه کنیم، باید او را در این کشتی وارد کنیم و از دریای ظلم و طاغوت نجات بدهیم... فرصت محرم و صفر و دغدغه تربیت حسینی، موضوعی مشترک میان مادرانی است که حب حسین در جان و دلشان ریشه دارد و می‌خواهند خانواده‌شان زیر چتر این محبت، قد بکشد. بنابراین همین خواسته مشترک، انگیزه‌ای شد برای اشتراک گذاری تجربه مادران ایرانی و غیرایرانی.»

در بخش دیگری از مقدمه این‌کتاب هم در توضیح تغییرات صورت گرفته در ویرایش جدید اثر چنین گفته شده است: «...برای اینکه کتاب، صرفأ کتاب اشتراک تجارب نباشد و تجربه‌های مادران بتواند در سطح وسیع‌تری مورد استفاده قرار بگیرد، سعی شد در قالب یازده یادداشت، بین تجربه مادر و تأملات علمی اهل نظر، گفتگویی برقرار شود؛ طبیعتا هرچه نظرورزی کارشناسان ناظر به مصادیق سبک زندگی باشد، تئوری‌ها و نظریات علمی کاربردی‌تر خواهد شد و از آن سو، هرچه سبک زندگی ما برخاسته از مبانی و متکی بر پشتوانه فکری باشد، کمتر تحت‌الشعاع سبک‌هایی از زندگی قرار می‌گیرد که با جامعه ایرانی هم‌خوانی ندارد.»

این‌کتاب ۱۲۴ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

............... هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...