کتاب «ابو باران»، روایتی از خاطرات مصطفی نجیب، جانشین فرمانده شهید و بنیانگذار تیپ فاطمیون در سالن سوره حوزه هنری رونمایی شد.

خاطرات مصطفی نجیب ابوباران زهرا سادات ثابتی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب که به قلم زهرا سادات ثابتی نگارش و به همت انتشارات خط مقدم، راهی بازار نشر شده، خاطرات شهید مصطفی نجیب، دفتردارِ شهید علیرضا توسلی معروف به «ابوحامد» فرمانده و بنیانگذار تیپ فاطمیون را روایت می‌کند.

در مراسم رونمایی از این کتاب،مرتضی سرهنگی مدیر تولید انتشارات خط مقدم گفت: چاپ این کتاب را به جامعه ادبیات تبریک می‌گویم. این کتاب درهایی از جنگی را به روی ما باز می‌کند که هزاران کیلومتر از کشور ما فاصله داشت.

وی ادامه داد: راوی این کتاب در واقع قصه گو است و ما باید از مطالب سرباز جنگ دیده به عنوان مرجعی با تجربه استفاده کنیم. کار با سرباز قصه‌گو راحت است و این موضوع در این کتاب دیده می‌شود و راوی موضوعات مهم را مطرح کرده است. از طرف دیگر استناد به اعتنا متکی است و نمی‌شود استناد را بدون جذابیت داشته باشیم.متن باید از نظر زیبایی نگارش اعتناانگیز باشد.البته لحن سرباز راوی در این کتاب حفظ شده است.

سرهنگی همچنین اظهار کرد: ما صاحب ادبیات دیگری شده‌ایم که ادبیات مدافعین حرم نام دارد و امیدواریم به سامان برسد.

همچنین نویسنده کتاب ابوباران در این مراسم گفت:سعی کردم در طول نگارش کتاب لحن راوی را حفظ کنم.راوی بسیار نکته سنج بود و هر خاطره‌ای را که روایت می‌کرد از طریق دوستانش درستی آنها را چک می‌کرد و من هم هیچ گونه دخل و تصرفی در روایت‌هایش نکردم و همه خاطراتش را تایید کرده است.

وی ادامه داد: روای کتاب در طول نگارش و زمان بازگویی خاطراتش کسی را سرزنش و قضاوت نکرد. از سوی دیگر نگاهش به شهادت خاص و متفاوت بود و و نوع نگاه آرمانی و خالصانه رزمندگان تیپ فاطمیون را بیان کرده است.

در بخش ابتدایی این کتاب می‌خوانید: «من در ایران به دنیا آمدم؛ اسفند ۱۳۶۲؛ اما یک ایرانی محسوب نمی‌شدم. پدر و مادرم بیش از چهل سال پیشتر، از افغانستان به ایران مهاجرت کرده بودند؛ اما آن‌ها هم ایرانی شناخته نمی‌شدند...» انتشارات خط مقدم جدیدترین عنوان خود را در شمارگان یک‌هزار نسخه و قطع رقعی، به بهای ۴۴ هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...