مهرجویی به روایت مهرجویی؛ از الماس ۳۳ تا سنتوری | الف


از میان فیلمسازانی که نقشی کلیدی در شکل گیری موج نو سینمای ایران در اواخر دهه چهل شمسی داشتند، تنها دو فیلمساز توانستند در سالهای پس از انقلاب نیز به شکلی متداوم، فعالیت خود را ادامه دهند؛ مسعود کیمیایی و داریوش مهرجویی. از قضا هردوی این فیلمسازان بعد از یک دوره بسیار موفقِ چند دهه‌ای، در دوران افول کارنامه خود نیز به فیلمسازی ادامه دادند و علاقمندان سینمای آنها شاهد ساخته شدن آثاری شدند که آرزو می کردند هیچگاه ساخته نمی شدند!

کارنامه چهل ساله، مهرجویی» . مانی حقیقی

البته این اتفاق برای داریوش مهرجویی یک دهه دیرتر از کیمیایی و در میانه دهه هشتاد اتفاق افتاد، آن هم بعد از ساخته شدن «سنتوری» که از قضا یکی از محبوب ترین و موفق‌ترین آثارِ سینمایی مهرجویی در دهه‌های اخیر بود. اینکه چگونه افول سینمای مهرجویی رقم خورد، ماجرایی است که به چگونگی‌اش در جای خود باید پرداخت، اما با این حال نمی توان انکار کرد که او یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران بوده و خالق انبوهی از فیلمها و شخصیت های ماندگار و فراموش نشدنی تاریخ سینمای ایران است.

کتاب «کارنامه چهل ساله، مهرجویی» دقیقا به همین دوران مهم سینمای مهرجویی می پردازد. دورانی که از میانه دهه چهل و با بازگشت او از فرنگ به ایران، به عنوان فیلمسازی روشنفکر و تحصیل کرده آغاز می شود و تا میانه دهه هشتاد و ساخت فیلم جذاب سنتوری که در محاق سانسور گرفتارشد، ادامه می یابد.

این کتاب در حقیقت از دل پروژه‌ی ساخت یک فیلم مستند، بیرون آمد. مانی حقیقی که آن سالها خود جزو فیلمسازان جوان و مستعد سینمای ایران شناخته می‌شد، به عنوان نماینده ای از فیلمسازان جوان و تحصیل کرده آن روز سینمای ایران، روبه روی فیلمسازی که نقشی مهم در یکی از دوران ساز ترین اتفاقات تاریخ سینمای ایران داشت، نشسته بود تا با او درباره فیلمهایش، ارزشهای هنری آنها و تاثیری که بر جریان فیلمسازی تاریخ در سینمای ایران گذاشته بودند، بپردازد.

مانی حقیقی در فیلم مستند کارنامه چهل ساله، در کنار گفتگو با خود مهرجویی، پای صحبت چهره های دیگری نیز نشسته بود و از بازیگر و فیلمساز گرفته تا منتقد سینمایی و دیگر هنرمندان شناخته شده سینمای ایران سخن گفته بودند. اما آنچه به عنوان کتاب «کارنامه چهل ساله، مهرجویی» منتشر شده نه همه آن گفتگوها که نسخه کامل گفتگوهایی است که با خود مهرجویی انجام شده است و در واقع می‌توان این کتاب را مهرجویی به روایت خود مهرجویی دانست، آن هم مهرجویی در دوران اوج فیلمسازی خودش. به بیان دیگر در مستند «کارنامه چهل ساله، مهرجویی» مانی حقیقی به جای آنکه به دنبال ارائه پرتره ای از داریوش مهرجویی باشد سعی در ارائه شناخت از فیلمسازی و آثار مهم سینمای اوست، اما در کتاب «کارنامه چهل ساله، مهرجویی» بیشتر به دنبال ارائه پرتره‌ای از زندگی و آثار اوست. مثلا در این کتاب بخش هایی از کارنامه مهرجویی همانند فیلمهای کوتاه و یا آثار قلمی اش (ترجمه ها و نوشته های خودش) که در آن مستند بدانها پرداخته نشده، مورد توجه قرار گرفته اند.

البته این کتاب که چاپ تازه‌ی آن بعد از سالها نایاب بودن توسط نشر چشمه (گیلگمش) منتشر شده، باید به این نکته توجه کرد که شاید این مستند (که به راحتی در فضای مجازی در دسترس است) بتواند از جنبه هایی مکمل کتاب حاضر باشد اما برای راحت کردن خیال خواننده باید به این نکته اشاره کرد که هر دو اثر به طور مستقل قابل استفاده و واجد گفتنی های بسیار درباره زندگی و آثار مهرجویی هستند. اما در یک تقسیم بندی کلی اگر نیت شناخت فیلمهای بلند سینمایی داریوش مهرجویی و کیفیت سینمایی و هنری آنها باشد، مستند «کارنامه چهل ساله، مهرجویی» با توجه به ساختار گفتگو محور و حضور چهره های مطرح این حوزه که به بیان نظرات خود درباره کیفیت فیلمهای مهرجویی می پردازند و همچنین حرفهای خود او، بیشتر مناسب حال مخاطب علاقمند به نقد سینمایی این آثار است. اما برای شناخت زندگی و مجموعه دیدگاه های خود مهرجویی درباره سینما و فیلمهایش همچنین پرتره ای که علاوه بر دوره های مختلف زندگی اش جنبه های کامل تری از حیات فکری و هنری مهرجویی را مورد توجه قرار می دهد، کتاب حاضر اثری به مراتب سودمند تر از مستند «کارنامه چهل ساله، مهرجویی» به نظر می رسد.

این کتاب که خود مهرجویی نیز با وجود مشکل پسندی هایش بر کیفیت آن مهر تایید زده است، با گفتگو در باره الماس 33 که نخستین فیلم کارنامه داریوش مهرجویی محسوب می شود آغاز شده و با گفتگو درباره سنتوری به پایان می رسد و در حد فاصل ساخته شدن این دو فیلم که چهار دهه را در بر می گیرد به فیلمهای گاو، آقای هالو، پستچی، دایره ی مینا، مدرسه ای که می رفتیم، الموت، سفر به سرزمین آرتور رمبو، اجاره نشین ها، شیرک، هامون ، بانو، سارا، پری، لیلا ، درخت گلابی ، دختردایی گمشده، میکس، بمانی و مهمان مامان پرداخته شده است و در کنار روایت مهرجویی از چگونگی ساخته شدن این آثار عکسهایی از صحنه های فیلم و پشت صحنه آنها نیز منتشر شده است.

مهرجویی فیلمسازی است که به واسطه تعدد آثار درخشان و شخصیت های جانداری که خلق کرده علاوه بر طرفداران پروپا قرص بسیاری که دارد با این کتاب می توانند تجدید خاطره ای با بهترین سالهای سینمای داریوش مهرجویی داشته باشند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...