کتاب «اقتصاد رسانه» نوشته سه‌ استاد ارتباطاتِ اهل استرالیا؛ با ترجمه داتیس خواجه‌ئیان، سیاوش صلواتیان و کامیار نیستانی اصفهانی اخیرا ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.

اقتصاد رسانه  [Media economics]

کتاب اقتصاد رسانه با عنوان اصلی Medai Econonics که در سال ۲۰۱۵ ازسوی انتشارات Red Globe Press منتشر شده، محصول قلم سه‌ استاد ارتباطاتِ اهل استرالیا است؛ استورات کانینگهام (Stuart Cunningham)، تری فلو (Terry Flew) و آدام سویفت (Adam Swift). نسخه اصلی آن، ۱۹۲ صفحه است که در برگردان فارسی به ۳۰۱ صفحه رسیده و داتیس خواجه‌ئیان، سیاوش صلواتیان و کامیار نیستانی اصفهانی، با خرید حق کپی‌-رایت کتاب و حفظ امانت، آن‌را ترجمه کرده و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در ۵۰۰ نسخه چاپ کرده است.

اقتصاد رسانه معترف است «هدف این کتاب پوشش تمامی عناوین اقتصاد رسانه نیست» و «تلاش این کتاب طرح عناصر کلیدی ادبیات جریان اصلی اقتصاد رسانه و تکمیل آن است، با اشاره به سنت‌های اقتصادی که به باور نویسندگان در زمینه کاربرد اقتصاد در رسانه مورد غفلت واقع شده‌اند» صحه می‌گذارد.

نویسندگان در مقدمه خود بر کتاب یادآور می‌شوند: «اصول بنیادین عرضه و تقاضا در بازار رسانه‌ای؛ تمرکز مالکیت رسانه‌ها؛ چالش‌های اقتصاد رسانه در بستر دیجیتال؛ روش‌های متفاوت اِعمال قدرت اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از طریق رسانه‌ها؛ قراردادها و حقوق مالکیت پخش رادیوتلویزیونی؛ حاکمیت بر رسانه‌ها در عصر جهانی‌سازی؛ دستبردهای رسانه‌ای؛ تفکر مفصل درباره آینده رسانه‌های عام‌المنفعه و پیدایش سریع زیست‌بوم تلویزیون پس از دوران پخش رادیوتلویزیونی.» (ص. ۲۰)

آنها همچنین درباره اقتصاد رسانه در برابر اقتصاد عمومی در مقدمه کتاب نوشته‌اند: «اقتصاد رسانه نیز چالش‌های خاص خود را دارد. این ویژگی‌ها شامل اهداف اجتماعی و سیاسیِ مرتبط با رسانه برای ترویج کیفیت؛ تنوع و تکثر؛ ماهیت کالاهای اطلاعاتی در حوزه عمومی؛ سهم فرهنگی محتوای رسانه و قدرت مرتبط با مالکیت متمرکز رسانه‌ها و هلدینگ‌های رسانه، ازجمله داشتن ظرفیت نفوذ در سیاست و افکار عمومی هستند» (ص. ۲۳) و همچنین به نکته مهمی می‌پردازند: «درک رسانه از طریق پنجره‌ای که اقتصاد رسانه می‌گشاید، نیازمند آن است که ما میدان دید رویکردهایمان را گسترش دهیم؛ زیرا پیشرفت‌های جدید در صنایع رسانه‌ای و بازارها، در حال تحلیل بردن ظرفیت پارادایم‌های نئوکلاسیک و اقتصاد سیاسیِ انتقادی هستند. پویایی‌های جدید در تولید و مصرف رسانه‌ای، توسعه و پیشرفت در موضوعاتی همچون عمومی شدن بسترهای دیجیتالی همگرا در سراسر رسانه‌ها؛ علاقه روبه‌رشد به ارزش اجتماعی- اقتصادی شبکه‌ها؛ پیامدهای مختل‌کننده تکنولوژی رسانه‌های دیجیتال برای مدل‌های تثبیت‌شده کسب‌وکار رسانه‌ای؛ ظهور محتوای رسانه‌ای کاربرساخته از طریق یوتیوب و دیگر رسانه‌های اجتماعی و نیاز به مفهوم‌سازی دوباره از ماهیت مخاطب رسانه و رشد گفتمان خط‌مشی‌گذاری صنایع خلاق، با تمرکز بر بخش‌های رسانه و فرهنگ به‌عنوان منابع ایجاد ثروت و نوآوری اقتصادی را شامل می‌شود.» (ص. ۲۵)

کتاب، مشتمل بر پنج فصل است؛ ویژگی‌های اقتصاد رسانه، محصولات رسانه‌ای ناهمگن، بازارهای رسانه‌ای دوگانه، صنایع متمرکز رسانه‌ای، رفتار شرکت رسانه‌ای: مدل SCP، مصرف‌کنندگان رسانه، قراردادها و تولیدکنندگان خلاق محتوای رسانه‌ای، اقتصاد خط‌مشی‌گذاری رسانه‌ای، مجادله بر سر اقتصاد رسانه، پرسش‌های تجربی، سؤالات روش‌شناختی، عاملیت فردی و قدرت ساختاری در فصل اول با عنوان «اقتصاد رسانه: رویکرد جریان اصلی»، موضوعات معاصر، ارزیابی اقتصاد سیاسی، قدرت: سؤال محوری در اقتصاد سیاسی، قدرت اقتصادی و سیاسی، قدرت اقتصادی و فرهنگی/ نمادین، قدرت اقتصادی در فصل دوم با نام «اقتصاد سیاسی انتقادی رسانه»، نهادها و نهادگرایی‌ها، نهادگرایی قدیم و جدید، اقتصاد نهادی جدید، عقلانیت محدود و هزینه‌های معامبله، شرکت به‌عنوان پیوندگاه قراردادها، نهادها، ساختارهای حکم‌رانی و محیط نهادی،، جامعه‌شناسی اقتصادی، کاربردهای اقتصاد نهادی در فصل سوم با عنوان «اقتصاد نهادی»، چه کسی از تعامل می‌ترسد؟، اقتصاد تکاملی، دیدگاهی تکاملی از رسانه در اقتصاد، مدل ۱: مدل رفاهی، مدل ۲: مدل رقابتی، مدل ۳: مدل رشد (رسانه‌های دیجیتالی با رشد سریع به‌عنوان داده‌های ورودی به کل اقتصاد)، مدل ۴: مدل نوآورانه، تبیین تاریخی این مدل‌ها، پیامدها برای درک اقتصادی از پویایی‌های تغییرات، ماهیت نظام سرمایه‌داری بازار، بازار یا خانوار؟، آوردگاه بازار رسمی- غیررسمی، تکامل هم‌زمان و بازارهای شبکه‌های اجتاعی در فصل چهارم با نام «اقتصاد تکاملی» و رسانه‌های عام‌المنفعه، محیط در حال تغییر تلویزیون در فصل پنجم با عنوان «مطالعات موردی و نتیجه‌گیری» آمده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...