شماره خرداد تا مرداد (۳۶۱-۳۶۳) فصلنامه «جهان کتاب» منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این ماهنامه با نامه‌ای از پرویز دوائی با عنوان «یار دل...»  آغاز شده و در ادامه با مطلبی با عنوان «تخت هشت»ی دیگر نوشته صفورا نیری همراه است.

در این شماره از «جهان کتاب» همچنین این مطالب منتشر شده است: «استاد ابوالحسن نجفی و علم عروض؛ ثمره چهل سال اندیشیدن به طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی» در باره کتاب «طبقه‌بندی وزن‌های شعر فارسی» به همت امید طبیب‌زاده، «جامع‌ترین طومار نقالی شاهنامه» درباره کتاب «شاهنامه نقالان» (طومار مرشد عباس زریزی اصفهانی) ویرایش جلیل دوستخواه، «ما ملت عشقیم!» نوشته تحلیل جامعه‌شناختی استقبال از کتاب «ملت عشق» اثر الیف شافاک، «داروینیسم بازار در شهر» درباره کتاب «کارگران بی‌طبقه، توان چانه‌زنی کارگران در ایران پس از انقلاب» نوشته علیرضا خیراللهی، «جشن ماتم!» درباره کتاب «روایت بازگشت» اثر هشام مَطَر با ترجمه مژده دقیقی، «شستاکوویچ و دیگر نام‌ها» درباره کتاب «ترس و تنهایی؛ کوارتت‌های دمیتری شستاکوویچ» بابک احمدی، «میراث‌داران گوگول یا تولستوی» درباره کتاب «میراث‌داران گوگول: چهار مقاله از توماس مان درباره ادبیات روسیه» با ترجمه سعید رضوانی، «هوراس، درایدن و هنر شاعری» درباره کتاب «هنر شاعری هوراس و مقاله شعر دراماتیک درایدن» ترجمه و پژوهش: هلن اولیایی‌نیا، «بیژن جلالی، شاعری که مثل شعر نمی‌نوشت» درباره کتاب «بیژن جلالی، شعرهایش و دل ما» نوشته کامیار عابدی، «جز نوشتن سودایی نداریم» درباره کتاب «له و علیه ویرایش» نوشته سایه اقتصادی‌نیا، «کرمانشاه، شهرِ شگرفِ ماه» درباره کتابی با همین عنوان نوشته میرجلال‌الدین کزازی، «سیمای مهربان یک جزم‌اندیش» درباره کتاب «دلدادگی و عصیان: نامه‌های احمد قاسمی به همسرش اعظم صارمی» به کوشش حمید شوکت و «بر زمینِ سخت» درباره کتاب «یکی از هزاران» نوشته علیرضا ذکاوتی قراگزلو.  

دیگر مطالب منتشرشده در این نشریه به این شرح‌اند: «خارهای گلِ سرخ: چند شعر از مِریَن مُور» نوشته سهیلا صارمی، «از شَماخی به شیراز» (میرزاعلی‌اکبرر صابر، شعر فارسی و سعدی) نوشته کامیار عابدی، «آویخته به دار پرسش‌ها؛ تأملی بر دورن‌مایه‌های شعر روح‌انگیز کراچی» نوشته حافظ موسوی، «چگونه کتابی مناسب برای آشنایی با فلسفه انتخاب کنیم؟» نوشته نازنین خلیلی‌پور و نادر خسروی، «تجربه‌ای در قوام آوردن و زیباسازی ز زبان ترجمه» نوشته حسن هاشمی‌ میناباد، «حق  معنوی مولفان در فضای مجازی» نوشته لاله معرفت، «کتاب‌فروشی‌های دهه ۱۳۵۰» نوشته سیدفرید قاسمی، «شرطِ «پخش اول» هم سانسور، هم زندانی کردن کتاب» نوشته محمدعلی مرادی و «چه شد که صفحه سفید ماند؟ حکایت ناکامان قلم...» نوشته کریستوفر رُز با ترجمه پرتو شریعتمداری.

هزار و یک داستان، وقت شعر، معرفی کوتاه، نامه‌ها، تصحیح شعر مصطفی شعاعیان، تازه‌های بازار کتاب، و درگذشتگان هم بخش‌های دیگر این ماهنامه هستند.

 شماره ۳۶۱-۳۶۳ ماهنامه «جهان  کتاب» با صاحب‌امتیازی و مدیرمسئولی طلیعه خادمیان زیر نظر مجید رهبانی و فرخ امیرفریار با قیمت ۲۵هزار تومان منتشر شده است.

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...