قصویت و شکست زمان در شعر حافظ | اعتماد


نشر نو به تازگی کتاب «قصه گیسوی یار» اثر رضا فرخ‌فال که به مفهوم قصه در شعر حافظ می‌پردازد، راهی بازار کتاب کرده است. کتاب مفهوم قصه در شعر حافظ را با تمرکز بر این بیت شاعر بررسی می‌کند: «معاشران گره از زلف یار باز کنید/ شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید»

قصه‌ی گیسوی یار

چنان‌که فرخ‌فال در یادداشت فتح باب کتاب آورده، کوشیده است اثرش «خوانش شعر حافظ برای یافتن تعریفی از «قصه» از منظری حافظانه» باشد. از آنجا بیت یادشده مطلع غزلی از حافظ است، فرخ‌فال در این نوشتار استدلال می‌کند که حافظ در این بیت آغازین «اقتدار آغاز» را زیر سوال برده است. او در این خوانش، سعی می‌کند تعبیر خود از بوطیقای قصه را در برابر تعبیر نسخه‌شناسانی قرار دهد که معتقدند جای کلمه «قصه» در این بیت باید «وُصله» [به ضمِ و] گذاشت:

«می‌دانیم که در تصحیح دیوان حافظ، خانلری با استناد به نسخی چند در بیت مورد نظر به جای قصه، واژه غریب «وُصله» را ترجیح داده است. خانلری با قطع و یقین می‌گوید [در این بیت] قصه غلط و وصله درست است...» [درحالی که] قصه و گیسوان از واژه‌های محبوب حافظ‌اند.... خانلری در احتجاج صرفا نسخه‌شناسانه خود، پیوند متقابل این دو واژه در زبان شعری حافظ را نادیده گرفته است:
«دوش در حلقه ما قصه گیسوی تو بود/ تا دل شب سخن از سلسله موی تو بود»

این نوشته جستاری بلند یا به‌اصطلاح یک «تک‌نگاری» در باب مفهوم قصّه در شعر حافظ است با تمرکز بر این بیت از او:
«معاشران گره از زلف یار باز کنید / شبی خوش است بدین قصّه‌اش دراز کنید»
فرخ‌فال معتقد است که «با گذاشتن «وُصله» به جای قصه ما آن را تا حد کنشی حقیقی فرو کاسته‌ایم.

فرخ‌فال در توضیح بیشتر آورده است که «در پرداختن به قصّه به مفهوم مطلق روایت خلاق، نگارنده کوشیده روشن سازد چگونه بوطیقایی را برای قصه در شعر حافظ می‌توان یافت و این بوطیقا تا کجا و چگونه می‌تواند ما را در طرح خطوطی از بوطیقایی بدیع برای قصه راهبر شود. در این تلاش، از میان همه عناصر قصوی، به عنصر زمان و پیش از هر ویژگی دیگرِ زمان در متن ادبی، به معضل «آغاز» پرداخته شده با این پرسش که قصه زلف یار در آن بیت کلیدی حافظ از کجا آغاز شده است و حتی به بیانی کلی‌تر، قصه را ما از کجا آغاز می‌کنیم.»

فرخ‌فال در ادامه آورده است که «طرح این پرسش بحث را کشانده به ساختار ادبی شعر حافظ و موضوع سامان‌مندی یا بی‌سامانی چینش ابیات در غزل او، کلیت یا مجموعیت این غزل و به‌ویژه نقش مطلع در چنین مجموعیتی و از منظری کلی، به مفهوم زمان در شعر حافظ و نزدیک شدنی محتاطانه به آنچه نگارنده از آن به عنوان متافیزیک حافظانه از زمان یاد کرده است.»

در نسبت این کتاب با مفهوم آغاز قصوی در شعر حافظ می‌توان تحقیقا گفت که فرخ‌فال به مفهوم گسست زمان‌ - چنان‌که امروز در داستان مدرن سراغ می‌کنیم- در غزل‌های شاعر نظر داشته است. آنجا که پس از شرحی مبسوط در باب «آغاز» در مفهوم پل ریکوری کلمه که معتقد بود آغاز (نقل به مضمون) متصور نبودن پیشینه‌ای برای یک چیز نیست، بلکه ضروری نبودن توالی نسبت به پیشینه است، به این گسست زمانی در شعر حافظ حتی در توالی میان آغاز تا پایان فیزیکی غزل‌ها اشاره می‌کند: «... شاید به زبان قصوی بتوان گفت آغاز یا مطلع در شعر حافظ نوعی in medias res یعنی زدن به قلب ماجراست....»

«قصه گیسوی یار» را نشر نو به تازگی با طرح جلدی برگرفته از نقاشی فرح اصولی منتشر کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...