با مرعوب‌ساختن فرودستان و رشوه‌دادن به زِبَردستان، تمامی دهکده را تحت انقیاد خود درآورده... شاهکار ادبیات معاصر امریکای لاتین... اقتدار مطلق فئودالی پیش از انقلاب... . نامش خوان پرسیادو است و برای وفا به قولی که در بستر مرگِ مادر به او داده است، به جستجوی پدر خود پدرو پارامو، رئیس دهکده‌ی کومالا می‌رود که در گذشته رهایشان کرده... دیری نمی‌پاید که در پی قاطرچی، مردگان دیگری سربرمی‌آورند و جسته گریخته ماجرای دوران حیاتشان را نقل می‌کنند...

پدرو پارامو [Pedro Pàramo] خوان رولفو

پدرو پارامو [Pedro Pàramo]. اثری از خوان رولفو1 (1917-1986)، نویسنده‌ی مکزیکی، که در 1955 منتشر شد. این رمان کوتاه که شاهکار ادبیات معاصر امریکای لاتین به شمار می‌آید، به جریان رئالیسم جادویی یا وهمی تعلق دارد و مضمون آن اقتدار مطلق فئودالی پیش از انقلاب است. در جاده‌ای دورافتاده در ایالت خالیسکو2 مردی سواربر خر خود پیش می‌رود. نامش خوان پرسیادو3 است و برای وفا به قولی که در بستر مرگِ مادر به او داده است، به جستجوی پدر خود پدرو پارامو، رئیس دهکده‌ی کومالا4 می‌رود که در گذشته رهایشان کرده بوده است. از مردی قاطرچی که زبانی عجیب دارد راه را می‌پرسد و او می‌پذیرد که پرسیادو را به دهکده راهنمایی کند. اما دهکده خالی از سکنه می‌نماید. مرد ناشناس پیش از آنکه ناپدید شود برای پرسیادو فاش می‌کند که پدرو پارامو، که مِلک پهناورش بر بالای تپه هویداست، مدت‌ها پیش مرده است. چند ساعت بعد، پیرزنی که تنها ساکن کومالا است و خوان پرسیادو را منزل داده است به او اطلاع می‌دهد که آن قاطرچی که در راه دیده نیز مرده بوده است و او با شبحش سخن گفته است. باکی نیست، زیرا دیری نمی‌پاید که در پی قاطرچی، مردگان دیگری سربرمی‌آورند و جسته گریخته ماجرای دوران حیاتشان را در خدمت پدرو پارامو برایش نقل می‌کنند.

بدین‌گونه، سرگذشت رئیس دهکده بازسازی می‌شود. او سلطه‌گری آزمند و لذت‌پرست بوده و بر املاک وسیعی فرمان می‌رانده که به کمک وصلت‌های نفع‌پرستانه -مثلاً ازدواج با مادر پرسیادو- یا به شیوه‌های مرعوب‌کننده و غالباً جنایت‌کارانه به دست آورده بوده است. دور و بر او انباشته از نفرت و کینه بوده است، اما پدرو، آن سلطه‌گر قهار، با مرعوب‌ساختن فرودستان و رشوه‌دادن به زِبَردستان، تمامی دهکده را تحت انقیاد خود درآورده است. دهکده‌ی کومالا به عطش شهوانی و بوالهوسی‌های ستمگرانه‌ی او تن در داده است. هنگامی که زمان انتقام‌جویی فرارسیده و انقلاب درگرفته است، پارامو ارتشی از انقلابی‌های اجیر به راه انداخته که در برابر تهیدستان از او دفاع کرده‌اند. تنها مرگ بر او پیروز شده است، اما شخصیتش چنان بوده که چون نیمه‌فلج و دل‌مشغول تصویر زنی که دوست می‌داشته جان سپرده، دهکده نیز به همراه او خاموش شده است؛ زیرا مایه‌ی زندگی و سلسله‌جنبان خود را از دست داده بوده است.

این‌بار نیز، مانند هربار دیگر در مکزیک، سررشته‌ی بازی در دست مرگ بوده است: مرگ الهام‌بخش رقص‌ها و ترانه‌ها، صحنه‌های خیمه‌شب‌بازی و مراسم دینی، هنر مردمی و فرهنگ عامیانه در مکزیک است. این رمان که ظاهراً ساختاری از هم‌گسیخته دارد، در واقع از بی‌نظمیِ زمانیِ آگاهانه‌ای برخوردار است. گسستگی بخش‌های متوالی زمانی، توالی آینده‌بینی‌ها و برگشت‌ها، در این اثر، حاصل شیوه‌ی انقلابی بی‌نظیری در رمان امریکای لاتین است.

مهشید نونهالی. فرهنگ آثار. سروش

1. Juan Rulfo 2. Jalisco 3. Juan Preciado 4. Comala

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...