رمان «بی‌سرزمین» [The Book of Unknown Americans] کریستینا هنریکز [Cristina Henríquez] با ترجمه آذین فراهانی توسط نشر خزه منتشر و راهی بازار نشر شد.

 «بی‌سرزمین» [The Book of Unknown Americans] کریستینا هنریکز [Cristina Henríquez]

به گزارش مهر، این‌رمان، کتاب سال ۲۰۱۴ نیویورک تایمز و جزو ۱۰ کتاب پرفروش آمازون در همان سال بوده است. «بی‌سرزمین» همچنین بهترین رمان سال دیلی‌بیست، بوک‌پیج و مجله‌ اسکول‌لایبرری و رمان برجسته‌ واشنگتن پست در سال ۲۰۱۴ بوده و نامزد دریافت جوایز بهترین داستان مدال اندرو کارنگی و دیتون لیترری پیس پرایز شده است.

داستان این رمان، درباره زندگی چند خانواده‌ آمریکای لاتینی است که با  مهاجرت به ایالت متحده‌ امریکا غم غربت، اندوه، عشق و مرگ را تجربه می‌کنند. منتقد واشنگتن پست درباره این کتاب نوشته است: «رمانی ملایم و بی‌تکلف که آرام آرام تار و پودش را در هم گره می‌زند، سرعت می‌گیرد و داستان درام خود را می‌بافد و مخاطب، ناگهان خود را در میان شخصیت‌های زنده و ذهن پرتوان نویسنده، غوطه‌ور می‌بیند.»

بن فونتین، که برنده‌ جایزه‌ پن‌همینگوی بوده هم «بی‌سرزمین» را این‌گونه توصیف کرده است: «پرشور، قدرتمند... یک موفقیت.»

ترجمه فارسی این‌کتاب با ۲۷۲ صفحه و قیمت ۴۰ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هرگاه عدالت بر کشوری حکمفرما نشود و عدل و داد جایگزین جور و بیداد نگردد، مردم آن سرزمین دچار حمله و هجوم دشمنان خویش می‌گردند و آنچه نپسندند بر آنان فرو می‌ریزد... توانمندی جز با بزرگمردان صورت نبندد، و بزرگمردان جز به مال فراهم نشوند، و مال جز به آبادانی به دست نیاید، و آبادانی جز با دادگری و تدبیر نیکو پدید نگردد... اگر این پادشاه هست و ظلم او، تا یک سال دیگر هزار خرابه توانم داد... ای پدر گویی که این ملک در خاندان ما تا کی ماند؟ گفت: ای پسر تا بساط عدل گسترده باشیم ...
دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی‌ست در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان قرار دارد ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...