به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «آنارشیسم، به اصل یا نظریه‌ای در باب زندگی و رفتار اطلاق می‌شود که مربوط به تصوری از جامعه بدون حکومت است. هماهنگی در چنین جامعه‌ای، نه با تسلیم به قانون یا با اطاعت از هرنوع اقتدار، بلکه از طریق توافق آزاد حاصل می‌شود که میان گروه‌های گوناگون منطقه‌ای و حرفه‌ای منعقد می‌شوند؛ گروه‌هایی که آزادانه به خاطر تولید و مصرف و ارضای نیازها و آمال بی‌نهایت متنوع یک موجود متمدن تشکیل شده‌اند.» پیتر کروپتکین (دانشنامه بریتانیکا)

نگاهی کمونیسم آنارشیستی برای تسخیر نان [The conquest of bread] اثر پیتر کروپتکین [Peter Kropotkin]

به همت نشر افکار آثاری از ادبیات آنارشیسم برای خوانندگان فارسی‌زبان منتشر شده است. از آن جمله، تسخیر نان (۱۸۹۲) [The conquest of bread] اثر پیتر کروپتکین [Peter Kropotkin] چهره برجسته این جنبش در اواخر قرن نوزده و بیستم، این رساله یکی از که متون کلاسیک آنارشیسم و نخستین اثر مهم از مؤسسان آنارشیسم است که به زبان فارسی منتشر می‌شود.

این اثر به دور از تعابیر پرطمطراق و مفاهیم پیچیده فلسفی با هدف فهم همگانی نوشته شده است با این حال در میان آثار متعدد کروپتکین به مثابه مفصل‌ترین توصیف او از جامعه آنارشیستی برجای مانده است. این رساله در آغاز، به صورت مجموعه مقالات در دهه ۱۸۸۰ و در نشریات شورشی و شورش، و سپس در سال ۱۸۹۲ در قالب یک کتاب انتشار یافت که به توصیف ویژگی‌های آنارشیسم می‌پرداخت.

آنچه آنارشیست را آشکارا هم با لیبرالیسم و هم با دیگر اشکال سوسیالیسم متفاوت می‌سازد، اصلِ نفیِ دولت است. از منظر آنارشیستی دولت هیچ نیست مگر ابزار قهر و انقیاد. بر همین اساس، کروپتکین تمام اشکال حکومت را، چه حکومت‌های نمایندگی و چه حکومت‌های خودکامه، از دموکراسی‌های پارلمانی تا «دیکتاتوری پرولتاریا» مارکسیستی، رد می‌کند.

اما تسخیر نان بیشتر شبیه است به مداقه‌ای بر آن شکل از آنارشیسم که کروپتکین آشکارا از آن حمایت می‌کرد: «کمونیسم آنارشیستی» در این وضعیت ابزار تولید که در مالکیت جمعی قرار دارد اما پاداش‌ها و به تبع آن میزان مصرف، بر میزان کاری مبتنی است که هر فرد انجام می‌دهد. کروپتکین با آن‌که خود واضع عبارت کمونیسم آنارشیستی نبود، اما به یکی از اصلی‌ترین مبلغان آن تبدیل شد و در این کتاب، به تبیین منطق و عقلانیت آن پرداخت. این نگاه کروپتکین دست‌کم تا زمان ظهور و اوج‌گیری سندیکالیسم انقلابی در ابتدای قرن بیستم، اصلی‌ترین بستر شکل‌گیری جنبش جهانی آنارشیستی بود. به باور کروپتکین، اصلی‌ترین منبع فقر در جهان مدرن، نه کم بودن تولید، بلکه نابرابری در توزیع بود و تنها راه فایق آمدن بر آن، سازمان‌دهی دوباره جامعه بر اساس اصول آنارشیستی. در این کتاب او این باور را آشکار می‌سازد که جامعه‌ای آنارشیستی، با به‌کار بستن فناوری‌های نوین در تولید صنعتی و کشاورزی، می‌تواند بدون هیچ مشکلی به تأمین نیازهای اعضای خود بپردازد. او این دیدگاه را در کتاب مزارع، کارخانه‌ها و کارگاه‌ها که به نوعی ادامه تسخیر نان محسوب می‌شد، بیشتر بسط داده است.

همان گونه که از نام این رساله و زمینه گسترده‌تر اندیشه کروپتکین برمی‌آید این رساله دفاعی است «علمی» از اتوپیای آنارشیستی. علمی بودن زیربنای فلسفه ایدئولوژی کروپتکین را تشکیل می‌دهد و برخی از نوشته‌های او نیز معطوف به همین هدف است که نشان دهد آنارشیسم نظریه‌ای علمی در باب جامعه است.

این متن پرشور پیتر کروپتکین با ترجمه شیوای اسکندری، به عنوان اولین اثر از مجموعه آثار پیترکروپتکین که شامل ترجمه سه کتاب مهم دیگر آنارشیسم؛ فلسفه و آرمان، یاری متقابل: عامل تکامل و مزارع، کارخانه‌ها و کارگاه‌ها از اوست و در قالب مجموعه‌ای با نام «متون کلاسیک آنارشیسم» با ترجمه آثاری از متفکران دیگر آنارشیسم همچون پی‌یر_ژوزف پرودون، ماکس اشتیرنر و اریکو مالاتستا در نشر افکار ادامه خواهد یافت که می‌تواند نویدبخش آن باشد که شاهد تصوری فراتر از کلیشه‌های مبتذل عامیانه از آنارشیسم در ادبیات فلسفی_اجتماعی‌مان باشیم و تاملات جدی‌تر در اندیشه سیاسی و حتی جنبش‌های یاری‌گری اجتماعی در کشورمان رقم بخورد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...