«تصوف و قدرت سیاسی: بررسی رابطه تصوف و قدرت سیاسی در عصر ایلخانان» نوشته ولی محمد احمدوند توسط نشر تاریخ ایران منتشر شد. مساله نویسنده کشف رابطه اندیشه‌های عرفانی با روابط قدرت است.

تصوف و قدرت سیاسی: بررسی رابطه تصوف و قدرت سیاسی در عصر ایلخانان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر تاریخ ایران این کتاب را با شمارگان هزار نسخه، ۳۶۹ صفحه و بهای ۶۰ هزار تومان منتشر کرد.

کتاب ۶ فصل به ترتیب با این عناوین دارد: «مروری بر مبانی نظری و ادبیات موضوع»، «گفتمان تصوف»، «کارکرد تصوف و مشروعیت قدرت سیاسی»، «گفتمان فقهی و نقد تصوف»، «عناصر و مؤلفه‌های گفتمان تصوف» و «مطالعه موردی: زن در گفتمان عرفانی قرن هفتم».

نویسنده در این فصول تلاش کرده تا رابطه قدرت با تصوف را در دو قرن هفت و هشت که ملازم با شکوفایی اندیشه عرفانی در ایران و سرزمین‌های اسلامی است، بررسی کند. به همین دلیل از میان عرفا و مشاهیر صوفیه، شخصیت‌هایی چون مولانا، سعدی، عزیزالدین نسفی، سمنانی و… نیز که به نحوی نماینده اندیشه عرفانی عصر خود هستند، مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. قرن هفتم هجری قرنی است که تاریخ ایران شاهد تولید انبوه آثار صوفیانه و هژمونیک شدن ارزش‌های عرفانی در گستره جامعه آن روزگار ایران است و ضرورت دارد تا چگونگی در دسترس قرار گرفتن این ارزش‌ها در جامعه بررسی شود. چنانچه فوکو میان رژیم‌های دانایی و استراتژی‌های قدرت رابطه‌ای تعاملی می‌بیند، این پژوهش نیز به بررسی رابطه قدرت سیاسی به مثابه یکی از امکان‌های سیاسی با رژیم دانایی تصوف عصر ایلخانان می‌پردازد.

مساله اصلی نویسنده کشف رابطه اندیشه‌های عرفانی با روابط قدرت است و برای رسیدن به این مقصود از رویکرد گفتمان فوکو استفاده می‌کند. کشف کلیت‌ها و صورتبندی‌های گفتمانی که ذیل آن دانش مبنای شکل گیری و مشروعیت قدرت به دست می‌آید و در مقابل نیز بحث پیرامون آن دانش تولید شده توسط قدرت سیاسی، کار مهم نویسنده در این کتاب است.

به عبارتی می‌توان گفت که هدف اصلی نویسنده کشف قانونمندی‌ها، ساختار اجتماعی، هویت اجتماعی در زمانه‌ای خاص، ساختار سوژگی، کردارها و استراتژی‌های قدرتی است که به تولید معرفت عرفانی منجر شده و به تبع بازخورد معرفت عرفانی در نظام دانایی اعصاری که غلبه با معرفت عرفانی در مقایسه با دیگر معارف بوده و در مجموع بررسی کارکرد عرفان در مشروعیت قدرت سیاسی است.

در این پژوهش تحلیل می‌شود که چرا در عصر ایلخانان تصوف به صورت نیرویی فایق درآمد و چه ارتباطی بین قدرت و این سنخ از آگاهی و معرفت شناسی در اندیشه دینی وجود دارد. در این عصر به ندرت می‌توان کسانی را یافت که مرید شیخی نبوده یا با دست کم به نوعی با خانقاه سروکار نداشته باشند، تصوف در عصر ایلخانی در همه جا و بر همه چیز سایه انداخته بود. تحلیل این قدرت گرفتن عرفان و تصوف در آن دوره بسیار می‌تواند به مساله گشودگی در فرهنگ ایرانی هم کمک کند و اینکه این گشودگی از چه سنخ و چه نوعی است؟

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...