کتاب «یک روایت معتبر درباره قیام ۲۹ بهمن تبریز» نوشته علی موسوی همزمان با سالگرد قیام ۲۹ بهمن، توسط انتشارات به‌نشر منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر، قیام مردم تبریز مقدمه‌ای برای روشن‌شدن زمینه‌های قیام در بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک ایران شد و در تاریخ انقلاب به‌عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل شتاب‌دهنده به انقلاب اسلامی محسوب می‌شود. پس از ماجرای ۲۹ بهمن در تبریز، رژیم پهلوی تلاش زیادی برای آرام‌کردن اوضاع کرد. در مجلس سنا و شورای ملی هم نمایندگان همسو با محمدرضا پهلوی تمام تلاش خود را برای پاک نشان دادن چهره رژیم انجام دادند تا اینکه در ۸ اسفند، امام خمینی(ره) اعلامیه‌ای صادر کرد و تمام تلاش رژیم پهلوی را برای سرکوب قیام مردم بی‌نتیجه کرد.

کتاب «یک روایت معتبر درباره قیام ۲۹ بهمن تبریز» با بررسی سابقه و نحوه شکل‌گیری این قیام، به بازخوانی برگی دیگر از تاریخ انقلاب اسلامی می‌پردازد. شهادت آقا سیدمصطفی خمینی، یکی از این‌اتفاقات و مکمل مرگ دکتر علی شریعتی در ایجاد یک خیز بلند برای انقلابی‌ها بود. اگرچه به‌خاطر ناآشنایی مردم عادی تبریز با دکتر شریعتی، اقدام دانشجویان در دانشگاه ها تاثیر چندانی در فضای شهر نداشت؛ در مقابل شهادت حاج آقا مصطفی خمینی در ۳۰ مهر، شک عجیبی بر عموم مردم مذهبی و انقلابی تبریز وارد کرده و می‌شد از دو فرصت به دست آمده؛ برای آگاهی مردم کوچه و خیابان تبریز استفاده کرد و آرام آرام آتش انقلاب را در تبریز دوباره شعله‌ور کرد.

در این‌کتاب همچنین حوادث قیام ۱۹ دی مردم قم و برگزاری چهلم شهادت طلاب حوزه علمیه قم به‌عنوان عامل تاثیرگذار قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز مطرح شده است. رژیم پهلوی از پیوستگی و به هم تنیدگی بافت انقلاب و مردم انقلابی سراسر کشور با خبر بود و می‌دانست خیلی زود دیگر شهرها نسبت به کشتاری که در قم انجام شده، عکس‌العمل نشان می‌دهند. تبریز یکی از مهم‌ترین و حساس‌ترین شهرها بود و رژیم به‌شدت از گرم‌شدن دیگ سنگی تبریز هراسان بود. دانشجویان و انقلابی‌های تبریز که نتوانسته بودند بعد از شهادت آقا مصطفی خمینی، مجلس ختم مناسبی برای او بگیرند، دنبال بهانه‌ای برای شعله‌ور کردن دوباره انقلاب در تبریز بودند.

«یک روایت معتبر درباره قیام ۲۹ بهمن تبریز»، با تصاویری از تبریز دهه ۵۰ ، راهپیمایی پزشکان و کارکنان بیمارستان امام خمینی و دانشجویان دانشگاه‌های این‌شهر در اعتراض به حمله مسلحانه به آن بیمارستان، تصاویر شهدای قیام خونین ۲۹ بهمن تبریز، تظاهرات ۲۹ بهمن و ... همراه است. کتاب مذکور با اشاره به برگزاری مراسم چهلمین روز حادثه خونین و شهادت عده‌ای از فضلا و طلاب حوزه علمیه قم در روز ۲۹ بهمن سال ۵۶ و سخنرانی حضرت امام (ره) در روز ۲۹ بهمن در مسجد شیخ انصاری نجف اشرف به مناسبت چهلم شهدای قم، نحوه شکل گیری حوادث و قیام ۲۹ بهمن در تبریز را روایت می‌کند.

این‌کتاب با ۸۱ صفحه و شمارگان هزار نسخه منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...