در نشست نقد «یهودیت از لابه‌لای متون» به بررسی این کتاب با توجه به توصیه‌ مرحوم آیت‌الله‌ هاشمی مبنی بر رعایت انصاف در مطالعه ادیان اشاره شد. همچنین گفته شد یهودیت آشنای دیرین ما است که شاید زخم سیاست در مواردی میان ما و این آشنای دیرین فاصله انداخته باشد، اما این آشنای دیرین تجربه‌ای دینی دارد که به درد ما هم می‌خورد.

به گزارش ایسنا بر اساس خبر رسیده، علی‌اصغر محمدخانی - معاون فرهنگی شهر کتاب - در نشست نقد کتاب «یهودیت از لابه‌لای متون» نوشته آرتور هرتزبرگ با ترجمه عبدالرحیم سلیمانی که در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد، اظهار کرد: در سال‌های گذشته در حوزه‌های مختلف ادیان و شناخت ادیان و فرهنگ‌های مختلف آثار خوبی تألیف و ترجمه شده است. خواندن، بحث و گفت‌وگو درباره‌ این آثار در شرایط امروز جهانی ما را به هم نزدیک‌تر و به تصحیح برخی اشتباهات و تصاویر ناراست از هم کمک می‌کند. امیدواریم این تلاش برای شناخت بتواند از خشونت‌های موجود در جهان امروز و نافهمیدن‌ها و سوءبرداشت‌ها در حوزه‌ دینی و فرهنگی جلوگیری کند.

او درباره‌ «یهودیت از لابه‌لای متون» گفت: این کتاب شامل هفت فصل با عنوان‌ «قوم»، «خدا»، «تورات»، «تعالیم و احکام»، «دوره‌ سالانه»، «سرزمین»، «آموزه‌ها»، «دعا و نماز» است. مترجم در مقدمه‌ای مبسوط با نگاهی به ساختار نظام دینی یهود می‌کوشد ویژگی‌های نظام دینی یهودیت و تفاوت‌های آن را با نظام‌های دینی دیگر، به‌ویژه اسلام، نشان دهد. بسیاری یهودیت را شبیه‌ترین دین به اسلام می‌دانند. نویسنده اشاره می‌کند که دقیق‌ترین کلیدی که با آن می‌توانیم یهودیت را به زبان و با واژه‌های خودش بفهمیم در مفهوم قوم برگزیده تبلور یافته و یافت می‌شود؛ یعنی در برگزیدگی یا  آموزه‌ای که نوعی سِر و درعین‌حال بدنامی است.

محمدخانی در پایان گفت: آرتور هرتزبرگ (۱۹۲۱-۲۰۰۶) حاخام برجسته و مشهور محافظه‌کار آمریکایی است. ویراست اول این کتاب در ۱۹۶۰ منتشر شده و 30 سال بعد ویراست جدیدی از آن ارائه شده است. نویسنده در مقدمه‌ای دو سه صفحه‌ای درباره‌ نحوه‌ شکل‌گیری این کتاب توضیح داده است. او منابع کار خود را از حوزه‌های مختلف دیده است و در این کتاب آرای دو فیلسوف یهودی و شیوه‌ بسط آرای آن‌ها را درباره‌ خداوند و خالق هستی ارائه می‌کند. اثر دیگر این نویسنده، «یهودیان در امریکا»، در ۱۹۹۰ در آمریکا منتشر شده و مخاطب را با اولین جریان یهودی‌ آشنا می‌کند که به ایالات‌ متحده آمریکا مهاجرت کردند.

پژوهش با منطق قرآنی

عبدالرحیم سلیمانی، مترجم، محقق و استاد ادیان، هم در این نشست اظهار کرد: از سال‌ها پیش، وقتی تصمیم گرفتم دنیا و عالَم ادیان را بشناسم، در گام‌های نخست به سراغ قرآن مجید رفتم و فهمیدم این کتاب برای نگرش به ادیان دیگر منطقی دارد که بسیار غریب است و نه در گذشته‌ها از آن استقبال می‌شده و نه اکنون. برخی ادیان دیگر را صرفاً برای دفاع از دین خودشان یا برای نقد و پیدا کردن ایرادهای آن‌ها مطالعه می‌کنند، اما قرآن مجید برای مطالعه و معرفی ادیان دیگر در گام نخست نقاط مثبت آن‌ها را برجسته می‌کند. حتی وقتی مشرکان حجاز را معرفی می‌کند، از نقاط ضعف آن‌ها  شروع نمی‌کند، بلکه در شش آیه می‌فرماید که «و اگر از آنان بپرسی: آسمان‌ها و زمین را چه کسی آفریده است؟ قطعاً خواهند گفت: آن‌ها را همان قادر دانا آفریده است» (زخرف، ۹). درباره‌ اهل کتاب نیز قرآن مجید در قدم اول چندبار متون «عهد قدیم» و «عهد جدید» را (که طبق شواهد همین عهد قدیم و جدید امروزی است) تصدیق کرده است؛ یعنی در گام اول خداشناسی و نقاط مثبت آن را برجسته می‌کند و در گام بعدی اختلاف‌نظرها را بیان می‌کند. پس، منطق قرآن در گام نخست نقاط مثبت را می‌جوید و آن‌ها را برجسته می‌کند. در گام دوم نیز منطق آن تا حد امکان همگرایی حول نقاط مشترک است.

او ادامه داد: هیچ‌گاه نخواستم در مطالعه صرفاً نقاط ضعف یهودیت یا دینی دیگر را پیدا کنم. همچنین کوشیدم صداقت و امانت را رعایت کنم. در جلسه‌ای وقتی نزد آیت‌الله هاشمی‌ گفتیم که در حوزه‌ ادیان کار می‌کنیم، او به ما توصیه کرد که دیگر ادیان را به‌گونه‌ای معرفی کنید که وقتی پیروان این ادیان کتاب شما را خواندند، بگویند انصاف را رعایت کرده‌اید. من با این رویکرد و با منطق قرآنی به سراغ ادیان رفتم و به ترجمه و تألیف و پژوهش پرداختم.

این محقق بیان کرد: در این منطق، در مرحله‌ اول باید به‌درستی این ادیان را بشناسیم و بدانیم که برادران یهودی ما به‌راستی چه چیزی را در نظر دارند. یکی از راه‌های درست شناختن ادیان نیز ترجمه کردن و مطالعه‌ متون و آثار تألیفی و پژوهشی آن‌ها است. در این مسیر، برگردان کتاب «یهودیت از لابه‌لای متون» را در روند کاری خود لازم دیدم، چراکه ما در باب عادت‌ها و آیین‌های یهودی فقیر بودیم و این کتاب در قالب نقل‌قول مستقیم از متون مختلف ارائه شده بود و می‌توانست مجموعه فیش ارزنده‌ای برای محققان و پژوهشگران باشد. ویژگی مهم دیگر این کتاب بیان مسائل جدید است. شاید برادران غربی ما با بعضی مسائل (مثل حکم مرده یا زنده پنداشتن فرد مرگ مغزی‌شده) زودتر روبه‌رو شدند و زودتر از ما شروع کردند به تحقیق در مساله. به نظرم شیوه پرداختن به چنین مسائلی می‌تواند در حوزه‌های علمیه ما نیز مورد توجه قرار گیرد. شاید راه اینان بتواند به ما هم کمک کند و برای‌مان سودمند باشد.

او در پایان گفت:  کوشیدم ترجمه‌ خوبی ارائه دهم. البته کسانی چون آرش آبایی هم در این کار به من کمک کردند. حمیدرضا فرزین کتابی دیگر در باب عادت‌ها و باورهای یهودیان ترجمه کرده که ارزنده است. ولی من پیش‌تر ترجمه‌ این کتاب را در دست گرفته بودم و پس از سپردن آن به دست ارزیاب و انتشارات متوجه شدم که ویراست جدید کتاب منتشر شده است و آن را از نو ترجمه کردم.

آشنای دیرین

در ادامه علی شهبازی، استاد ادیان، نیز گفت: کتابی که امروز موضوع بحث است، از همان آغاز چشمگیر و وقتی آن را می‌خوانید دل‌نواز است. معمولاً ظاهر کتاب‌ها در قم مذهبی و همراه با گل و تزئینات سنتی است، اما این کتاب طرحی نسبتاً مدرن، ساده و هویتی دارد. بدین معنا که بخشی از هویت آن در طرح جلد بیان می‌شود. کاغذهای کاهی با چشم و ذهن همیار است. اما نگه‌داشتن آن انرژی زیادی می‌گیرد.

او توضیح داد: بخشی از سخنان سلیمانی در مقدمه درباره‌ این است که چرا دین یهود قوم‌محور است و نبوت برای ایشان مطرح نبوده یا در حاشیه‌ قوم است. پاسخ من این است که اصلاً غیر از این نباید باشد. خدا برای این قوم بود. این‌ها به‌صورت برده در مصر زندگی می‌کردند و خدا مأمور شد که آن‌ها را نجات دهد. اصلاً این قوم خدا است: بنی‌اسرائیل. در آن 40 سال خدا مواظب این‌ها است و هویت این قوم با او ساخته می‌شود. لذا خدا را با آن قوم می‌شناسد و معرفی می‌کند و در آخر است که خدا خدای جهانی می‌شود. لذا به نظر من، قومی‌بودن یا قوم‌محوری یهودیت شاید نکوهش نباشد و انتظاری جز این از آن نرود. نه فقط نبوت، بلکه باورهای دیگر را باید در حاشیه‌ قومیت او آورد. به همین سبب، در یهودیت مدرن می‌توان یهودی بود و خداناباور، اما نمی‌توان مسیحی یا مسلمان بود و خداناباور. یهودیت سکولار یا یهودیت طبیعت‌گرا ازاین‌رو معنا می‌یابد. این موردی است که به نظر در داوری‌ها باید رعایت شود.

شهبازی در ادامه گفت: معمولاً از میزان نزدیکی یهودیت به اسلام سخن می‌گوییم، اما از سوی دیگر، باید این را هم گفت که اسلام تا چه اندازه به یهودیت نزدیک است. به نظر من، انصاف در این است که به دو بودن این‌ها توجه کنیم. اختلاف بین این دو دین بسیار اندک است. بدین سبب، اهمیت شناخت یهودیت برای ما بیش از شناخت مسیحیت است. مسیحیت به دلیل رقابت برای ما مهم شده است. ولی یهودیت آشنای دیرین ما است. البته شاید زخم سیاست در مواردی میان ما و این آشنای دیرین فاصله انداخته باشد، اما این آشنای دیرین تجربه‌ای دینی دارد که به درد ما هم می‌خورد. چالش‌هایی که یهودیان در عصر مدرن و به‌ویژه مدرن متأخر با آن دست‌به‌گریبان بودند و چاره‌سازی‌های عالمان یهودی برای پاسخ‌گویی به آن چالش‌ها برای ما مهم است، چراکه این‌ها همان چالش‌هایی است که امروز مسلمانان با آن مواجهند. مثلاً بنیادگرایی اسلامی چالش سخت مسلمانان در دنیای امروز  است که روزی یهودیان و مسیحیان با آن دست‌به‌گریبان بوده‌اند. این موارد می‌تواند هم به‌منزله‌ جدایی‌ها و حتی پیوندهای آن آشنای دیرین بررسی شود و هم به‌منزله‌ عبرت. به این سبب، یهودیت بیش از مسیحیت برای اهل تحقیق اهمیت و اولویت دارد.

این استاد ادیان سپس  بیان کرد: نکته دیگری که در حاشیه‌ این کتاب باید برای خودمان یادآوری کنیم این است که الهیات، دین و مکاتب همچون فرهنگ موجودی زنده‌اند که در بستر تاریخ دچار تطور و دگرگونی می‌شوند. این امر در این کتاب رعایت شده است. چنان‌که از کتاب مقدس نقل‌قول شده و به‌مرور به تلمود و نویسندگان معاصر می‌رسد. این سیر تاریخی بسیار مهم است. بخشی از یهودیتی که امروز با آن سروکار داریم، در این کتاب به حق و به‌درستی منعکس شده است. اما بخش مهمی از یهودیت هم به عهده‌ خواننده‌ کتاب گذاشته شده است. برای نمونه، آن سیر تاریخی که در الهیات و مکاتب دغدغه‌ من است، به انصاف به انجام نرسیده است. مثلاً اصلاح‌گری یهودی فقط عنوان شده است و دغدغه و پرسش‌های جانکاه اینان، تاب‌آوری و پاسخ‌گویی اینان به آن پرسش‌ها مطرح نشده است. البته انتظاری هم نیست، چراکه حجم کتاب بسیار فراتر از این می‌رفت. به ‌هر روی، چالش خدا، چالش انسان، چالش خرد در عصر روشنگری، چالش خودفرمانروایی، چالش دین و استقلال فردی، چالش‌هایی جانکاه بودند که اینان از سر گذراندند، اما در این کتاب چندان برجسته نیستند، گرچه مایه‌های آن‌ها به‌درستی مطرح شده و تقریباً به‌درستی به خواننده آدرس می‌دهد تا آن‌ها را پیگیری کند.

شهبازی همچنین گفت: در این کتاب به فمینیسم یهودی نیز گذرا اشاره شده است، گویا به اقتضای محافظه‌کار بودن (به معنای محافظه‌کار الهیاتی و آیینی) نویسنده. درحالی‌که یکی از جدی‌ترین مسائل روزگار فعلی ما و یهودیان فمینیسم است. عده‌ای که تا دیروز ملک بودند، امروز ادعای مالکیت می‌کنند؛ عده‌ای که در حاشیه بودند، الآن به مرکز فراخوانده شده‌اند یا خود مرکز درست می‌کنند. امروز خدای فمینیستی، کتاب مقدس فمینیستی، ترجمه‌ها و تفسیرهای فمینیستی، نام‌ها و ضمایر فمینیستی رخ کرده است. فمینیسم جریانی است که در پی خودش آیین و معبد می‌سازد. پس انتظار می‌رود در کتابی با نگاه تاریخی پررنگ شود. مخاطبان را به این ارجاع می‌دهم که فمینیسم یا مسائل مطرح‌شده در این کتاب را از دید یهودیان اصلاح‌طلب و ارتدوکس پیگیری کنند تا آن زنجیره انسجام و نمود خودش را در روان آن‌ها بیشتر نشان دهد.

او در پایان با بیان این‌که بیان این مطالب کلی آسیبی به فاخر بودن و وزین بودن کتاب و ترجمه‌ زیبا و همه‌فهم آن نمی‌زند، بر درستی ترجمه تأکید کرد. سپس درباره‌ برگردان برخی واژگان و اصطلاحات پیشنهادهایی کرد. همچنین به مواردی در ویراست فارسی، همچون نامشخص بودن و به‌هم خوردن مرز میان نقل‌قول‌ها و نوشتار نویسنده در برخی جاها و یکدست نشدن برگردان‌ها در کل متن اشاره کرد.

بیان تفاوت‌ها

آرش آبایی، محقق و دین‌پژوه کلیمی، هم اظهار کرد: ویرایش این کتاب را در حوزه‌ واژگان عبری و متن‌های وابسته به متون عبری بر عهده داشتم. حتی در مواردی علاوه بر متن اصلی به متن اصلی عبری یا آرامی هم مراجعه کردم. پس، در این کتاب نقش داشتم و با آن بیشتر آشنایم. مترجم پیش‌ از این کتاب «یهودیت» که بیشتر نگاهی تاریخی دارد و چندین بار تجدید چاپ شده و «بررسی متنی و سندی متون مقدس یهودی-مسیحی» را منتشر کرده است. پس، سابقه‌ تحقیقات او در حوزه‌ یهودیت موثق است. افزون بر این، به توصیه‌ آیت‌الله هاشمی نیز عمل کرده است. کتاب «یهودیت» را به انجمن کلیمیان ارسال کرده، بخشی از نظرات مرجع دینی ما را اعمال کردند و در چاپ‌های بعدی نظرات را عیناً چاپ کردند. این کتاب را نیز به دست من سپردند تا در مقام کسی که با امور یهودیت یا متن عبری آشنایی دارد آن را تصحیح و بررسی کنم.

او در ادامه بیان کرد: عنوان «یهودیت از لابه‌لای متون» خود تفاوت ماهوی این کتاب را با سایر کتاب‌ها می‌رساند. کتاب‌های بسیاری در این سال‌ها درباره‌ یهودیت منتشر شده است. بیشتر این کتاب‌ها توصیفی‌اند و نویسنده در آن‌ها درباره‌ یهودیت توضیح داده و جاهایی به آیات هم اشاره کرده است. اما نویسنده در این کتاب تماماً عین متن را ارائه کرده است. پس، بار داوری و قضاوت از روی دوش او بر دوش مخاطب منتقل شده است. ما با کتابی مواجهیم که مستند و گزارش است و تحلیل یا نظر نویسنده چندان در آن منعکس نیست. اگر نویسنده می‌خواست این موارد را صرفاً توضیح بدهد، حجم کتاب یک‌پنجم می‌شد. اما حجم فعلی آن از عین متون تشکیل شده است که ارزش این اثر را دوچندان می‌کند. این متون لزوماً تورات یا عهد عتیق نیستند، بلکه شامل متونی است که از «تلمود» یا «میدراش» یعنی تفاسیر فقهی و در مواردی مکاتبات یا فتواهای آنها را عیناً ذکر کرده است. از این نظر، اولین بار است که به زبان فارسی چنین کتابی داریم.

او تصریح کرد: به‌هرروی، ترجمه‌ فارسی «عهد عتیق» و «عهد قدیم» در چند قرائت در دسترس همه هست. اما تا پیش‌ازاین، از «تلمود» یا مکاتبات و فتاوا چیزی در دست نداشتیم. حتی بخش‌هایی از مناجات یهودی هم در این کتاب ترجمه شده است. این کتاب تخصصی‌تر است و افزون بر این‌که کتابی آموزشی است، می‌تواند به‌جای کتاب مرجع نیز به کار رود.

آبایی افزود: سلیمانی امانت‌دارانه ترجمه می‌کند و کتاب را فارغ از اعتقاد خود برگردان می‌کند. این روش درست در بیشتر کتاب‌های دانشگاه ادیان و مذاهب یا دانشگاه مفید دیده می‌شود. در این کتاب‌ها مترجم خودش را از باورهای شخصی جدا می‌کند و حداکثر نظر مخالف خود را در پانوشت بیان می‌کند و خدشه‌ای به اصل متن وارد نمی‌کند. از این نظر، این ترجمه امانت‌دارانه است.

این محقق و دین‌پژوه کلیمی گفت: آرتور هرتزبرگ حاخامی محافظه‌کار است. بدین معنا که از تعصب دینی یا راست‌کیشی فاصله گرفته و آزاداندیش‌تر است، لذا صداهای متنوعی از یهودیت را بیان می‌کند. پس، در این کتاب با یهودیتی یکدست مواجه نیستیم و صداهای متناقضی می‌شنویم و بخش‌هایی از تحولات فقهی یهود را می‌بینیم. مسائل جدید یا ثانوی که جامعه‌ یهود با آن مواجه بوده به معرض نظرسنجی و صدور رأی گذاشته شده است. برخی از این علما همچنان بر فضای زمان حضرت موسی؛ یعنی زمان تلمود، پافشاری می‌کنند، اما علمای دیگری در پی سازگاری فضای عملی احکام و باورهای یهودی با فضای زمانه یا سیاسی یا حاکمانه‌ی زمانه‌اند. پس، حضور این تحولات و صداهای متنوع و گاه ناسازگار با هم در این کتاب مرهون نگاه نویسنده است. دیگر آن‌که تنوع دیدگاه را در یهودیتی می‌رساند که در معرض شرایط متفاوتی قرار گرفته است.

او توضیح داد: باید توجه کنیم که یهودیت برخلاف اسلام و مسیحیت از دوران ویرانی معبد، که دو هزاره است، فاقد حاکمیت بوده و در شرایطی با مسائل خود مواجه می‌شده که قدرت حاکمه‌ سیاسی نداشته، اقلیت بوده و در جوامع و ملیت‌های مختلف پراکنده بوده‌ است. علمای یهود برحسب مکانی که قرار داشتند، راه حلی برای مسائل ارائه می‌کردند. پس، فضای فقهی در این کتاب گسترده است.

او اظهار کرد: دو نکته که به نظرم لُب کلام است در مقدمه‌ مترجم و نویسنده بیان شده است. مترجم در مقدمه به این نکته اشاره می‌کند که هدف در این کتاب ارزش‌گذاری و داوری نیست، بلکه بیان تفاوت‌ها است. به نوعی او تأکید می‌کند که اصل مشکلات میان ادیان تفاوت در نظام است. او بر این باور است که «بدفهمی از آن‌جا آغاز شده است که هر فرد مسلمان زندگی پیامبران را آن‌گونه که در «عهد قدیم» مطرح شده است، در نظام الهیاتی قرآن قرار می‌دهد و بنابراین، آن را ناسازگار می‌یابد». بدین معنا که وقتی «توراتِ» یهودیت را مطالعه می‌کنیم باید در نظر داشته باشیم که آن در نقطه‌ای قرار دارد و باید آن را در همان نقطه بررسی کنیم، نه این‌که آن را در جایگاه خودمان بسنجیم زیرا  این ناسازگاری ایجاد می‌کند.

آبایی در ادامه گفت: نویسنده نیز در مقدمه‌ تکلیف یهودیت را در مقابل جهان مشخص می‌کند. او ایده‌ قوم برگزیده را به‌درستی به قوم کاهن ارتباط می‌دهد. کلمه‌ «کاهن» در یهودیت بسیار مهم است و پیش از یهودیت به روحانی بت گفته می‌شد. در این دوره، مردم در عبادت دخیل نبودند و فقط وجوهات و هدایا می‌دانند و کاهن مراسم مذهبی را انجام می‌داد. یهودیت مفهوم کِهانت را حفظ می‌کند و آن را از بت به سمت خدا می‌چرخاند. حالا کاهن معبد بیت‌المقدس قربانی‌ها و آیین‌های عبادی را انجام می‌داد و اکثر یهودیان باز فقط وجوهات یا قربانی را فراهم می‌آوردند و نظاره‌گر بودند. سرانجام، در سال۷۰ میلادی معبد از بین می‌رود و کهانت از حالت موروثی درمی‌آید و به‌صورت امری علمی و اکتسابی به حاخام‌ها و علما منتقل می‌شود. پس، شکل روحانیت یهودی تغییر می‌کند. در «تورات» قوم برگزیده به قوم کاهن ملت‌ها تعبیر شده است؛ یعنی ایده‌ اولیه این بوده است که یهودیان کاهنان جهان باشند و مردم جهان برای مسائل عبادی و توحیدی به یهودیت اقتدا کنند. قرار بوده که مردم موحد بشوند، نه این‌که یهودی بشوند. در خود کتاب به هفت فرمان بنی نور اشاره شده است. یهودیان بر این باورند که هفت فرمان شامل پرهیز از گناهان کبیره است و هر فردی که این هفت حکم را انجام دهد، فارغ از هر قومی، رستگار است. یهودیت قرارداد سنگین‌تری می‌بندد و کهانت و هدایت مردم را به‌سوی نجات می‌پذیرد. این ایده‌ قوم برگزیده است.

او در پایان گفت: جامعه‌ یهودی ایران معمولاً با مشکلاتی به لحاظ دینی یا باورها روبه‌رو بوده و همیشه اعتراض خود را به هر طریقی اعلام کرده است. کتاب‌هایی علیه باورهای ما نوشته شده است و باورهای یهودی را تحریف و به مخاطب عرضه کرده‌اند. در کنار این ناراستی‌ها و اعتراض‌ها، این نکات مثبت را هم شاهدیم که روحانی مسلمانی از قم، از دانشگاه مفید، کتابی راجع به یهودیت را به‌درستی و امانت‌داری از یهودی معتبری ترجمه کرده است. چنان‌که کتاب‌های دیگری در دانشگاه ادیان و مذاهب و دانشگاه مفید ترجمه شده است. پس، ما در کنار آن ناراستی‌ها این بخش مثبت و درستکاری‌ها را هم می‌بینیم و قدردانیم.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...