در رثای مرگ عشق | هم‌میهن


کتاب «احتضار اروس» [Agonie des Eros یا The Agony of Eros] نوشته بیونگ ـ چول هان [Byung-Chul Han]، یکی از پرخواننده‌ترین فیلسوفان اروپای امروزی، استدلالی است درباره‌ی این موضوع که عشق مستلزم شجاعت پذیرش انکار خود یا نفی خویشتن به‌خاطر کشف دیگری است. بیونگ-چول هان، یکی از اعضای نسل جدید متفکران آلمانی است که شامل مارکوس گابریل و آرمن آوانسیان می‌شود. هان در کتاب «احتضار اروس» خطر عشق و میل را در جامعه‌ی امروزی در نظر می‌گیرد.

احتضار اروس» [Agonie des Eros یا The Agony of Eros] نوشته بیونگ ـ چول هان [Byung-Chul Han]

به نظر هان، عشق به شجاعتِ پذیرش نفی خود به‌خاطر کشف دیگری نیاز دارد. در دنیای فردگرایی بت‌انگاری‌ شده و تعامل اجتماعی مبتنی بر فناوری، این دیگری است که از بین می‌رود، نه خود. در جامعه‌ی امروزی که به‌طور فزاینده‌ای خودشیفته است، ما به‌دنبال عشق و میل در «دوزخی یکسان» هستیم. هان در این کتاب به مواردی می‌پردازد که اروس را امروز تهدید می‌کند.

نویسنده بر طیف گسترده‌ای از منابع تکیه می‌کند تا استدلالش متقن‌تر باشد - فیلم «مالیخولیا»ی لارنس فون تریه، «تریستان و ایزولده» واگنر، «پنجاه سایه‌ی گری»، میشل فوکو (نقدی کوبنده از ارزش‌گذاری فوکو از قدرت)، مارتین بوبر، هگل، بودریار، فلوبر، بارت، افلاطون و دیگران تنها بخشی از منابعی است که او در این اثر به آن‌ها ارجاع می‌دهد. هان «قبیح‌نگاری» جامعه را در نظر می‌گیرد و نشان می‌دهد که چگونه هرزه‌نگاری، اروس را بی‌حرمت می‌کند؛ و به سطح‌بندی تفاوت‌های اساسی سرمایه‌داری می‌پردازد و سیاست اروس را در «جامعه‌ی فرسوده‌ی» کنونی ما بررسی می‌کند.

هان استدلال می‌کند مرده بودن برای عشق، مرده بودن برای خود اندیشه است. هان در «احتضار اروس» به شکلی قابل توجه و قابل تأمل جامعه مدرن را بررسی می‌کند. این رساله‌ی استثنایی بینش‌های عمیقی ارائه می‌دهد و منبع ارزشمندی برای درک و مشارکت در مبارزه‌ی حیاتی امروز است؛ دفاع و «اختراع مجدد» عشق، همان‌طور که رمبو می‌خواست. این‌ها بخشی از نوشته‌ی آلن بدیو در پیشگفتاری است که بر این کتاب نوشته است.

نویسنده در این کتاب اشاره می‌کند که عشق صرفاً توافقی برای هم‌زیستی خوشایند میان دو فرد نیست؛ عشق درواقع تجربه‌ی رادیکال وجود دیگری است، چه‌بسا افراطی‌ترین شکل آن. نویسنده برای اثبات این مطلب، پدیدارشناسی عشق حقیقی شامل عشق جنسی به دست می‌دهد و به جست‌وجوی خطرات بی‌شماری می‌پردازد که با آن روبه‌روست.

از یک‌سو وصف چیزی است که در تجربه‌ی مطلق غیریت رخ می‌دهد از سوی دیگر به‌معنای صدور کیفرخواست، براساس سیاهه‌ای از بندهای مختلف علیه هر آن چیزی است که ما را از این تجربه دور می‌کند و حتی مانع از آن است که ببینیم چنین چیزی اصلاً وجود دارد و این‌که این وضع چه عواقبی به دنبال دارد. این کتاب به سبکی نوشته شده است که هم یک خواننده‌ی عمومی و هم تحصیل‌کرده را به خواندن دعوت می‌کند.

هان در این اثر با ایده‌هایی از فوکو، بدیو، بودریار، دلوز و گاتاری، هگل و بسیاری دیگر درگیر است. درحالی‌که اکثر کتاب اروس، به عشق و رابطه جنسی می‌پردازد، دانشمندانی که به مطالعه‌ی آیین‌ها، کالاشدگی و سفر می‌پردازند، گوهرهای پنهان را پیدا خواهند کرد. در بخشی از این کتاب در این باره آمده است: «سرمایه‌داری استفاده‌ی دیگری برای سکسوالیته نمی‌شناسد و این بی‌حرمتی به اروس یا عشق است و پایین آوردن شأن آن تا حد پورن. بر این اساس حرمت‌شکنی مدنظر آگامبن چیزی است که در ردیف حرمت‌شکنی است، نه بیشتر.» هان در این اثر شروع به توصیف عملکرد اروس در تجربه‌ی دیگری یا غیریت می‌کند. او توضیح می‌دهد که اروس نقش کلیدی در نحوه‌ی تجربه‌ی ما از دیگران دارد.

او خاطرنشان می‌کند که تجربه‌ی شهوانی واقعی شامل شناخت تفاوت‌ها و منحصربه‌فرد بودن فرد مقابل است. در مقابل، تمایل ما به مقایسه‌ی همه‌چیز منجر به یکنواختی می‌شود که تجارب واقعی را کسل‌کننده می‌کند، زیرا غنای تعامل واقعی با کسی را از بین می‌برد. درست مانند مصرف‌کنندگان مدرن، که اغلب به دنبال تعاملات متنی و مثبت هستند، از احساسات واقعی میلِ ناشی از برقراری ارتباط واقعی با شخص دیگری غافل می‌شوند.

اروس، تمایل به برقراری ارتباط با شخص دیگری است، باوجود این خطر که ما هرگز به‌طور کامل دیگری را درک نخواهیم کرد. هان از بارت استناد کرده و تأکید می‌کند که ما نمی‌توانیم واقعاً دیگری را بشناسیم یا توصیف کنیم، «هر ویژگی غلط، دردناک، نادرست و ناخوشایند است.» هان استدلال می‌کند که ما با ساده‌سازی بیش از حدِ تفاوت‌ها به صفات که به‌راحتی قابل مصرف‌اند، اهمیت دیگری را کاهش می‌دهیم و در نتیجه جنبه‌های چالش‌برانگیز آن‌ها را پنهان می‌کنیم.

یکی از دلایلی که ما مسیر کالا را انتخاب کردیم، تأکید سرمایه‌داری بر مصرف و عملکرد است. هان با نشان دادن اینکه در جامعه‌ی مبتنی بر دستاوردهای امروزی، تمرکز از مفهوم انضباطی «باید» به ایده‌ی توانمندکننده «می‌توان» تغییر کرده است و در ادامه مفهوم فوکو از انسان اقتصادمحور نئولیبرالی را نقد می‌کند. در یک بافت نئولیبرالی، افراد با محدودیت‌های بیشتری روبه‌رو هستند، زیرا به سمت خودتنظیمی سوق داده می‌شوند.

ما به‌دنبال موفقیت در کار و روابط هستیم زیرا احساس می‌کنیم نه‌تنها توانایی‌اش را داریم، بلکه موظف به رسیدن به آن هستیم. هان پیشنهاد می‌کند که ارتباط واقعی با «اروس» فراتر از دستاورد و عملکرد صِرف وجود دارد. او استدلال می‌کند که جامعه یک دیدگاه کالایی از جنسیت را ترویج می‌کند و آن را به مدلی مبتنی بر عملکرد تقلیل می‌دهد که در آن بدن و اجزای آن، جنسی‌سازی می‌شوند.

در این فرآیند، سرمایه‌داری، همه چیز را کالایی می‌کند و ارزش روابط واقعی و دیگری را در تعقیب مصرف کاهش می‌دهد. «احتضار اروس» هان بر شفافیت به‌عنوان یک هنجار فرهنگی ایجادشده توسط نیروهای بازار نئولیبرال تمرکز دارد، که او آن را به‌عنوان حرکتی سیری‌ناپذیر به سمت افشای داوطلبانه هم‌مرز با هرزه‌نگاری می‌داند.

به عقیده‌ی هان، دیکته کردن شفافیت یک نظام توتالیتر را مجبور به باز بودن کامل می‌کند که ارزش‌های اجتماعی دیگری مانند شرم، رازداری و اعتماد را تضعیف می‌کند. هان در این اثر شاهد این است که چطور عشق ـ در حس شدید و قوی‌اش که سنت تاریخی طولانی دارد ـ در معرض تهدید است. شاید تا حالا مرده باشد؛ در هر حال رو به احتضار است.

کتاب «احتضار اروس» نوشته بیونگ ـ چول هان با ترجمه‌ی فریبرز همایی توسط نشر نو در 81 صفحه منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...