کلماتی که شقاوت را محکوم می‌کند | شهرآرا


«برچیدن کتابخانه‌ام» [Packing My Library: An Elegy and Ten Digressions] قصه نویسنده‌ای است که رابطه‌ای عاطفی و عمیق با کتابخانه ۳۵هزار جلدی‌اش دارد و در کش و قوس این جابه‌جایی به شرح داستان‌های خودش و کتاب‌هایش می‌پردازد. آلبرتو مانگل [Alberto Manguel]، نویسنده و مترجم کانادایی آرژانتینی این کتاب در ۱۰ گریز برای از دست دادن کتابخانه‌اش مرثیه‌سرایی و در میان این مرثیه‌ها تأمل کرده است.

خلاصه کتاب برچیدن کتابخانه‌ام» [Packing My Library: An Elegy and Ten Digressions]  آلبرتو مانگل [Alberto Manguel]،

مرثیه‌ای به بلندای تاریخ که از ابتدای خلقت شروع می‌شود و در راه به کتابخانه‌هایی می‌رسد که نابود شده‌اند و از آن‌ها فقط اسمشان را می‌دانیم و در پایان به امروز و کتابخانه ملی آرژانتین می‌رسد.

یکی از گریز‌های جذاب کتاب درباره درهم تنیدگی کلمه و جهان است. مانگل در این بحث به باور‌های دینی در ادیان مختلف رجوع می‌کند و می‌نویسد: «به چشم تمام مردم اهل کتاب، به‌زعم هر سه گروه فرزندان ستیزه‌جوی ابراهیم، کلمه و جهان به‌غایت در هم تنیده‌اند. نخستین آیه از انجیل یوحنا، "در آغاز کلمه بود"، در هر سه این فرهنگ‌ها صادق است.»

نویسنده در گریز ششم کتاب به سراغ رابطه انسان و کلمات می‌رود و با نقل روایتی از مراسم خاکسپاری بورخس نویسنده شهیر آرژانتینی که مانگل هم در جوانی با او آشنایی داشته است، می‌نویسد: «سخنرانی مراسم خاکسپاری بورخس را پدر پی‌یر ژاکه و کشیش ایدوار دو مون‌مولان بر عهده گرفتند و کشیش مون‌مولان خطابه سنجیده‌اش را با نخستین آیه انجیل یوحنا آغاز کرد و سپس گفت: "بورخس مردی بود بی وقفه در پی کلمه صحیح، کلمه‌ای که در برگیرنده کل، معنای غایی همه چیز، باشد." و در ادامه توضیح داد که طبق آموزۀ کتاب مقدس بشر نمی‌تواند تنها با تکیه بر جهد خود به آن کلمه دست یابد.

همان طور که یوحنا آشکارا گفته این ما نیستیم که کلمه را کشف می‌کنیم، کلمه سراغ‌مان می‌آید. کشیش مون‌مولان آرمان ادبی بورخس را کاملا بجا خلاصه کرد: رسالت نویسنده یافتن کلمه‌های برای نامیدن جهان است، در عین اینکه می‌داند این کلمه‌ها بالذات، دسترس ناپذیرند. کلمه‌ها تنها ابزارمان برای معنابخشی و کشف معنا هستند و در عین حال این امکان را به ما می‌دهند که آن معنا را درک کنیم و به ما نشان می‌دهند که این معنا ورای مرز و محدوده کلمات و فراسوی زبان است.

مترجمان شاید بهتر از هر کلمه پرداز دیگری این را می‌دانند آنچه از کلمه‌ها می‌آفرینیم نمی‌تواند تمامیت ابژه مدنظر را در بر گیرد. آن کلمه که در آغاز بوده می‌نامد، ولی هرگز نامیده نمی‌شود. بورخس سراسر زندگی‌اش در کندوکاو این حقیقت بود.»

برچیدن کتابخانه‌ام به عنوان یک جستار بلند از داستان‌ها، نظریه‌ها و کتاب‌های بسیاری در راستای هدف خودش که همان شناختن کتاب‌ها و شرح ارتباط انسان و کلمه است استفاده کرده است و همین هم یکی از دلایل خواندنی شدن کتاب «برچیدن کتابخانه‌ام» است.

مانگل در گریز دهم و صفحات پایانی کتاب درباره ادبیات و اهمیت مطالعه آن را نوعی کنش مدنی برمی‌شمارد و می‌نویسد: «دست‌کم به یک معنا، ادبیات سراسر کنشی مدنی است: چراکه از جنس حفظ خاطرات و محفوظات است. ادبیات یکسره از چیزی حفاظت می‌کند که ممکن بود با گوشت و استخوان نویسنده زیر خاک مدفون شود.

خواندن همانا بازپس‌گیری همین حق نامیرایی بشری است، چراکه حدیث نوشتن جهانشمول و بی‌مرز است. انسان‌ها جداجدا چیز زیادی به خاطر نمی‌آورند: حتی خارق‌العاده‌ترین حافظه‌ها، همچون ذهن کورش، پادشاه سرزمین پارس، کسی که می‌توانست همه سربازانش را به‌نام بخواند، در قیاس با کتاب‌هایی که کتابخانه‌‎هایمان را می‌انبارند بی‌مقدارند.

کتاب‌های ما روایت تاریخ‌مان‌اند: روایت مکاشفه‌ها و قساوت‌هایمان. بدین معنا، کل ادبیات شهادت‌نامه است. ولی میان این شهادت‌ها تأملاتی برآن مکاشفه‌ها و قساوت‌ها نیز یافت می‌شود، کلماتی که مکاشفات را از بهر همرسانی به دیگران عرضه می‌کنند، و کلماتی که شقاوت‌ها را در سیطره خود می‌گیرند و محکومشان می‌کنند، طوری که دیگر نمی‌توانند در خفا صورت گیرند. این تأملات یادآور چیز‌هایی بهترند، یادآور امید و تسلی و همدلی، و براین نکته دلالت دارند که همه ما قادر به انجام این کار‌ها نیز هستیم...

در نتیجه کنش مدنی، در زمانه صلح یا جنگ، به تعبیری ادامه خواندن‌مان است، چراکه کتاب‌هایمان هستند که می‌توانند با استفاده از تجربه و معلومات دیگران ما را هدایت کنند و به ما بصیرتی از آینده نامعلوم و عبرتی از گذشته لایتغیر بدهند.»

به‌هرحال اگر اهل پناه بردن به کلمات و کتاب‌ها هستید، برچیدن کتابخانه‌ام فرصت مناسبی است تا برای ساعتی هم که شده از شر و شقاوت جهان به امن کتاب پناه برد.

کتاب برچیدن کتابخانه‌ام را نیما م. اشرفی ترجمه کرده است و از سوی نشر «مان کتاب» منتشر در ۱۵۲ صفحه و با قیمت ۹۵ هزارتومان منتشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...