تبارشناسی‌؛ دریچه‌ای رو به گذشته | جام جم


به عقیده من در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که نوشتن یک رمان، آن‌هم در ژانر جنایی-معمایی، کار بسیار پرریسکی است. نویسنده این ژانر با دو نکته مهم روبه‌رو است‌؛ اول این‌که موضوع رمان تکراری نباشد‌؛ به‌هرحال ژانر معمایی‌-جنایی با وجود سابقه زمانی کوتاهش، به‌کرات در قالب رمان و فیلم و سریال تکرار شده و مخاطب امروز در این زمینه به‌اصطلاح حرفه‌ای شده. نکته دوم و مهم‌تر این‌که خواننده امروزی به‌مدد قرار‌گرفتن در زمانه‌ای که چشم و گوشش پر است از تصاویر و سکانس‌های سینمایی و سریالی و نیز به‌مدد وفور آثار ادبی-معمایی بسیار نکته‌سنج، باهوش و نشانه‌شناس شده، اگر نویسنده دقت و هوش لازم را به خرج ندهد، پایان‌بندی رمان عنصر غافلگیری را ازدست می‌دهد.بسیار دیده وخوانده‌ام که درتعریف رمانی معمایی می‌گویند: «پایانش را نمی‌شد حدس زد.»

چارلی دانلی [charlie donlea] خلاصه رمان نجواهایی از گذشته» [Long time gone]

آقای چارلی دانلی [charlie donlea]، نویسنده جوان آمریکایی در رمان «نجواهایی از گذشته» [Long time gone] در تمام اِلمان‌هایی که نوشتم به‌خوبی و با تبحر عمل کرده است. رمان «نجواهایی از گذشته» تریلری است که ماجرایی هیجان‌انگیز دارد. شخصیت این رمان، اسلون که بنا به دلیلی که جزو پی‌رنگ هیجان‌انگیز رمان است به شارلوت تغییرنام پیدا می‌کند، درموقعیتی خاص و البته خطرناک قرار می‌گیرد، گرچه خودش چندان از خطرش آگاه نیست و به‌همین دلیل در دل قصه دست به کارهای خطرناکی می‌زند و به ملاقات با افراد خطرناکی می‌رود، بی‌آنکه خودش بداند. اسلون/شارلوت درهرروایت و درهر بخش که پیش می‌رویم به خطربیشتر نزدیک می‌شود و خواننده نیز با این هیجان و بحران مواجه می‌شود که تمام این ویژگی‌ها از خصوصیات یک تریلر موفق است.چارلی دانلی نویسنده‌ای است که روی هوش و به‌روز بودن خواننده حساب باز کرده است. او در رمان «نجواهایی از گذشته» از درون‌مایه‌ای هیجان‌انگیز و جالب استفاده کرده است‌.

تبارشناسی‌
اسلون که خود دانشجوی رشته پزشکی قانونی است و فرزندخوانده پدر و مادرش، تصمیم می‌گیرد از طریق یک سایت تبارشناسی و با ارسال نمونه دی‌ان‌ای خود، پدر و مادر ویا فامیل زیست‌شناختی خودش را پیدا کند، ولی اصلا خبر ندارد که این‌کار دریچه‌ای است به سرزمینی ناشناخته و البته پرخطر برای او. رمان با نظرگاه سوم‌شخص نوشته شده؛ راوی سوم‌شخصی که مانند دانای کل به گذشته و حال در رفت‌وآمد است و ذره‌ذره و البته با ریتم مناسبی خواننده را درگیر ماجرا می‌کند.نویسنده علاوه بر استفاده از این درون‌مایه جذاب دررمانش، ازموضوع ترند این سال‌هاهم غافل نبوده‌؛ یعنی ازعلاقه مردم به گوش‌دادن به پادکست‌های جنایی. در رمان یک پادکستر معروف که سرگذشت‌ها و پرونده‌های جنایی را دنبال وروایت می‌کندهم وارد ماجرای اسلون می‌شود. این‌که من خواننده متوجه می‌شوم که نویسنده با دخیل‌کردن نشانه‌های به‌روز و امروزی قصد مواجه‌شدن با خواننده باهوش امروز را دارد، برایم با ارزش است.

رمان خوشخوان «نجواهایی از گذشته» علاوه بر پایان غافلگیرکننده‌اش با ترجمه روان و مفهوم آقای سعید سیمرغ، از طرف نشر کامک در قطع و فونت و طرح جلد زیبا و مناسب و البته با یک ویرایش تمیز وارد بازار کتاب شده که به‌نظرم گزینه مناسبی است برای روزهای تعطیل؛ رمانی که شما را برای مدتی وارد جهانی تازه وهیجان‌انگیز می‌کند.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...