کتاب «حاشیه همان متن است» یا تأملات، دریافت‌‌ها و برداشت‌‌های پیروز کلانتری از سی سال زندگی‌اش ‌‌با فیلم‌‌ مستند (از ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰) توسط نشر اطراف منتشر شد.

حاشیه همان متن است» یا تأملات، دریافت‌‌ها و برداشت‌‌های پیروز کلانتری

به گزارش کتاب نیوز، پیروز کلانتری (متولد ۱۳۳۲) عضو هیئت مؤسس انجمن مستندسازان سینمای ایران و یکی از مستندسازان شناخته‌شده‌ی کشور است. از مهم‌ترین فیلم‌های مستند او می‌توان به «می‌برد تا به کجا»، «همایون»، «واریته‌ی بلوچی»، «سالینجرخوانی در پارک شهر» و «در خیابان‌های ناتمام» اشاره کرد.

ناشر درباره محتوای این کتاب توضیح داده است:
مضمون اصلی یادداشت‌های نویسنده رابطه‌‌ی فیلم مستند و زندگی و رفت‌‌وآمد میان زیست‌‌های این دو جهان است. پیروز کلانتری در این کتاب تصویری از سال‌های فعالیتش در عرصه‌ی فیلم مستند پیش چشم‌مان می‌گذارد اما به این بسنده نمی‌کند و لابه‌لای واگوییِ خاطرات دور و نزدیکش، از خیلی چیزهای دیگر هم می‌نویسد مثل جایگاه مستندساز در تلاطم‌های اجتماعی و سیاسی؛ معانی و دلالت‌های دوگانه‌هایی مثل مرکز/پیرامون؛ نسبت مستندساز و دنیای واقعی؛ اهمیت روایتِ وجوهِ پنهانِ جامعه؛ شکل و جنس ارتباط آدم‌های پشت و جلوی دوربینِ مستندساز؛ تمایز فیلم مستند و سینمای مستند؛ دلبستگی‌ به فیلم‌های عباس کیارستمی و...

برشی از متن کتاب:
«روزگاری در دهه‌های پنجاه و شصت سرنخِ همه‌ی مستندهای مربوط به نقاط مختلف ایران به کارگردان‌های تلویزیون و اتاق‌شان در «جام جم» گره می‌خورد که باید شال و کلاه می‌کردند و راه می‌افتادند می‌رفتند برای ایران‌یابی و ایران‌شناسی. امروز دوربین در دست ده‌ها و صدها جوان است که مدادم زندگی‌ها و آدم‌ها و بناها و طبیعت و جغرافیای هر گوشه‌ی ایران را ثبت می‌کنند.
در دهه‌ی شصت مستندهای اجتماعی، نگاه کلان‌نگر و تحلیلی به مسائلی نظیر مسکن و کار کودکان و مهاجرت و طلاق و فقر و... داشتند و حضور آدم‌ها در فیلم‌ها در حد تیپ و گروه اجتماعی خلاصه می‌شد. در دهه‌ی هفتاد -و فراتر از آن دهه‌ی هشتاد و امروز هم- فیلم‌های مستندمان خرده‌زندگی‌های متعدد و متنوع آدم‌ها را دنبال می‌کنند. این فیلم‌ها ظاهر کلان یا رسمی نگاه به گروه‌ها و طبقات اجتماعی را پس می‌زنند و در جست‌وجوی تاریخ خرد زندگی ایران و ایرانی‌اند.
در دو دهه‌ی اخیر کم پیش نیامده که مستندی را دیده‌ام و شگفت‌زده شده‌ام از پرده‌ای که آن فیلم از روی بخشی نادیده از زندگی‌های دور از نگاه و نظرم برداشته. چهره‌ی تازه‌ای که این مستندها از زندگی آدم‌ها و خانواده‌های ایرانی برایم آشکار کرده، دلم را لرزانده و دلداده‌ی کاری شده‌ام که با فیلم مستند می‌شود کرد: کنار زدن زندگی جمعیت و جماعت و تاریخ و روایتِ کلان و رسمی، برای راه جستن به زندگی جاری و یکه و ملموس تک‌آدم‌ها و روایت خرد و ذره‌ای از تک‌زندگی‌ها.»

کتاب «حاشیه همان متن است» اثر پیروز کلانتری در ۱۴۴صفحه و با بهای 71هزار تومان توسط نشر اطراف منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...