کتاب «موسیقی هزار ساله؛ تاریخ جدید سنت‌های موسیقایی ایران» [Music of a thousand years : a new history of Persian musical traditions] نوشته آن ایی. لوکاس [Ann E. Lucas] با ترجمه سهند سلطاندوست توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

«موسیقی هزار ساله؛ تاریخ جدید سنت‌های موسیقایی ایران» [Music of a thousand years : a new history of Persian musical traditions] نوشته آن ایی. لوکاس [Ann E. Lucas]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، آن. ایی. لوکاس نویسنده این‌کتاب دانشیار قوم‌موسیقی‌شناسی در گروه موسیقی کالج بوستون است که در برنامه‌ تدریس تمدن‌ها و جوامع اسلامی نیز مشارکت دارد. او به‌خاطر فعالیت‌هایش در زمینه‌ تاریخ‌نگاری موسیقی خاورمیانه شناخته می‌شود.

این‌پژوهشگر در کتاب پیش‌رو استدلال می‌کند موسیقی ایرانی نه میراثی باستانی، بلکه پدیده‌ای مدرن است و پیوندی ناگسستنی با تلقیات متغیر از تاریخ ملی ایران داشته است. لوکاس به جای در نظر گرفتن یک تاریخ یگانه برای موسیقی ایرانی، دگرسانی و گسست فرهنگی را در گذر زمان نشان می‌دهد و از دو تلقی متفاوت از خلق موسیقی، در نسبت با هنجارهای موسیقاییِ پیشامدرن (نظام دوازده مقام) و مدرن (نظام ردیف دستگاهی)، پرده برمی‌دارد. به این‌ترتیب «موسیقی هزارساله» که بازنویسی تاریخ موسیقی ایرانی است، نخستین اثری است که برداشت‌های موجود از تاریخ موسیقی خاورمیانه را با درک کنونی از تاریخ سیاسی این منطقه همسو می‌سازد. از نظر جیمز گلوین، تاریخ‌نگار خاورمیانه، لوکاس در کتابش تاریخ متعارف موسیقی ایرانی را زیر و زبر کرده و در این بازاندیشی، نشان داده این تاریخ نه ماجرای بقای یک سنت باستانی، بلکه سرگذشت اختراع و ابداع است.

نسخه اصلی کتاب «موسیقی هزارساله» سال ۲۰۱۹ منتشر شده است. این‌کتاب ۲ بخش اصلی دارد که عبارت‌اند از «بخش نخست: فرهنگ مقامی» و «بخش دوم: فرهنگ دستگاهی» و هرکدام فصل‌های مختلفی را در بر می‌گیرند. بخش اول کتاب ۵ فصل را شامل می‌شود که به این‌ترتیب‌اند:‌ امپراتوری موسیقایی، ساختار موسیقایی (کیهان‌شناسی و نظم جهانی، ح ۱۸۰۰ _ ۱۱۰۰ م/ ۱۲۰۰ _ ۵۰۰ ق)، موسیقی و سلوک اخلاقی (گوش سپردن به مخاطرات درون‌کیهانی)، سیاست خنیاگری (موسیقی شاهان، موسیقی امپراتوری، ح ۱۷۲۲ _ ۱۴۰۰ م / ۱۱۳۵ _ ۸۰۰ ق).

دومین بخش کتاب هم فصول ششم تا دهم را با این‌عناوین در بر می‌گیرد: ساختار موسیقاییْ ملت موسیقایی (ح. ۱۹۵۰ _۱۸۰۰ م/ ۱۳۳۰ _ ۱۲۸۰ ش)، موسیقی ملت (کاوش و بازسازی دستگاه)، موسیقی و اخلاقیات (احیای یک ملت، ح ۱۹۴۰ _ ۱۸۸۰ م / ۱۳۲۰ _ ۱۲۶۰ ش)، آواز ملت (کلام مردمان، موسیقی در خدمت ایران)، تاریخ عاملیت و قدرت موسیقی.

سهند سلطاندوست مترجم کتاب پیش‌رو می‌گوید عنوان این‌کتاب در اصل ماخوذ از زبان فارسی است و در واقع مولف آن را ترجمه کرده نه مترجم. او می‌گوید تمام هم و غم‌اش در دوران تحصیلات تکمیلی چه در پایان‌نامه کارشناسی ارشد و چه در نگارش رساله دکتری، این بوده که نشان دهد آنچه در افواه عام و خاص به موسیقی سنتی یا اصیل معروف است، تقریبا همان‌قدر قدمت و سابقه دارد که مثلا مکتب کمال‌الملک در نقاشی یا خط شکسته نستعلیق قاجاری در خوشنویسی.

نویسنده کتاب هم تلاش کرده با پی‌گیری روند تاریخ سیاسی و موسیقایی مناطق فارسی‌زبان، گره‌گاه‌های گسست را برجسته کند تا بتواند روی نظریه پر زور و زورآور تداوم تاریخی فرهنگ موسیقایی ایران خط بطلان بکشد. این‌پژوهشگر منکر وجود چیزی به عنوان تاریخ یکه و یکتای موسیقی ایرانی است و در کتابش هم اشاره کرده که خلاف موسیقی‌شناسان ایرانی که گویی دنبال تکه گمشده‌ای از جورچین تصویر تمام‌نمای موسیقی تاریخی در یک فرهنگ واحد ایرانی بوده‌اند، در مقاطع زمانی و مواضع مکانی مختلف، عوالم موسیقایی متفاوتی را در این‌منطقه دیده که سخن‌گفتن از اصول دست‌نخورده را منتفی می‌کند.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

پس از دهه ۱۹۲۰،‌ حمایت سلسله‌ها به‌طور کامل از بین رفت و فضاهای مذکور به مکان‌های جدیدی برای آموزش و اجرای موسیقی بدل شدند. تا زمانی که رضاشاه در سال ۱۹۲۵/۱۳۰۴ به قدرت رسید، موسیقی‌دانانی که سنت ردیف‌دستگاهی را اجرا می‌کردند دیگر به هیچ‌وجه موسیقی‌دان درباری نبودند: آنها شهروندانی دارای شغل شخصی بودند که یکی از سنت‌های موسیقی ملی ایران را اجرا و تدریس می‌کردند.

تا اواسط قرن نوزدهم، سلسله قاجار هر دو نوع موسیقی بومی و اروپایی را تحت اختیار خود داشت. نوسازی قوای نظامی قاجار مستلزم جایگزینی تمام شیوه‌های بومی و سازماندهی همه‌چیز به تقلید از نحوه سازماندهی نظامیان اروپایی ازجمله موسیقی نظامی اروپا بود. در نقطه مقابل، مجریان سنت ردیف‌دستگاهی در ابتدا عمدتا شامل نوازندگان دربار اندرونی و بیرونی بودند که در محیط‌های بسته یا تفرج‌گاه‌هایی که حامیان‌شان می‌فرمودند، همان‌طور که قرن‌ها روال کار موسیقی‌دانان بود، اجرا می‌کردند. سلسله قاجار همچنین تعزیه را، که نوعی ممتاز از نمایش موسیقایی شیعی بود که صفویان آیین آن را به‌عنوان بخشی از حاکمیت خود به‌جا می‌آوردند، حفظ کردند. نوازندگان دربار و گروه‌های موسیقی نظامی می‌توانستند هر دو همزمان در تعزیه قاجار حضور یابند. مشخصا تعزیه‌خوانان اغلب خوانندگان دربار بودند و بنابراین ممکن بود مجریان سنت ردیف‌دستگاهی باشند.

این‌کتاب با ۳۰۲ صفحه مصور، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۲۱۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ................

در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...