کتاب «تصویر زن در هنر قاجار» [Qajar women : images of women in 19th-century Iran] نوشته مونیعه شیخ ابوضیا [Mounia Chekhab-Abudaya] نحوه‌ کاربرد تصویر زنان را به منظور شناخت تاریخچه‌ زندگی روزمره‌ و نقش آن‌ها در فعالیت‌های مرتبط با دنیای اشرافی ارائه می‌کند و در پی آن است که نشان دهد چگونه مفاهیم زیبایی زنانه در گذر زمان متحول شده و چگونه زن به عنوان یک نماد در هنر قاجار ظاهر می‌‌شود.

تصویر زن در هنر قاجار» [Qajar women : images of women in 19th-century Iran]  مونیعه شیخ ابوضیا [Mounia Chekhab-Abudaya]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در دوران حکمرانی سلسله‌ قاجار، سبک هنری درخور توجهی پرورش یافت که با اغراق، بر عامل مردانگی و زنانگی در پُرتره‌های خود تاکید می‌کرد. کتاب «تصویر زن در هنر قاجار» نحوه‌ کاربرد تصویر زنان را به منظور شناخت تاریخچه‌ زندگی روزمره‌ و نقش آن‌ها در فعالیت‌های مرتبط با دنیای اشرافی ارائه می‌کند و در پی آن است که نشان دهد چگونه مفاهیم زیبایی زنانه در گذر زمان متحول شده و چگونه زن به عنوان یک نماد در هنر قاجار ظاهر می‌‌شود. آنچه در این مجموعه در معرض نمایش قرار گرفته، آثاری است شامل نقاشی، قاب آینه و قلمدان (لاکی)، نسخه‌ خطی، جواهر و کاشی و سرامیک. در کنار این آثار، عکس‌هایی از دوره‌ قاجار که از آرشیو دیجیتال کتابخانه‌ دانشگاه هاروارد گزینش شده نیز جای دارد. نمایشگاه مذکور و کاتالوگ آن، در مجموع، حول چهار مضمونِ مرتبط با تصاویر زنان در ایران قرن نوزدهم قرار می‌گیرد: (1) انگاره‌های زیبایی، (2) زندگی روزمره، (3) زن، قدرت و نزاکت، (4) جایگاه نمادین زن در هنر قاجار.

برگزاری نمایشگاه‌های هنر ایران، در کنار روال مرسوم نشر کتاب، مقالات و مدخل‌های تخصصی، یکی از راه‌های مؤثر برای معرفی و شناسایی ابعاد گوناگون هنر یک دوره تاریخی است. دستاورد این نمایشگاه‌ها که معمولا در قالب «کاتالوگ» عرضه می‌شود، گاه ارزشی به مراتب بیش از سایر مجلدات و مکتوباتی دارد که تا آن زمان در آن زمینه به نگارش درآمده، به‌ویژه اگر متصدیان و دست‌اندرکاران مربوطه، در حوزه ذیربط، از دانش و آگاهی کافی هم برخوردار باشند. غنای مجموعه‌های هنری موزه‌ها نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار در کیفیت و ماندگاری این مقوله است، به ویژه وقتی این آثار برای نخستین بار منتشر می‌شوند. زمانی که این مهم به هنر عصر قاجار می‌رسد، اهمیت مساله دوچندان می‌‌شود، زیرا دو راهی مذکور به دلیل غفلت و قصور، به نسبتِ دیگر اعصار تاریخی، تاکنون کمتر مورد توجه و تفحص واقع شده و ارائه هر تصویر یا سند تازه‌ای برای آگاهی بیشتر در این زمینه، می‌تواند مفید و راهگشا باشد.


از زمان برگزاری مهمترین و بزرگترین نمایشگاه هنر قاجار با عنوان «نقاشی‌های سلطنتی ایران» به کوشش لیلا دیبا و مریم اختیار (1998، موزه بروکلین، نیویورک) شاهد برگزاری چندین نمایشگاه و گردهمایی عمده دیگر در این زمینه بوده‌ایم که مهمترین‌شان عبارتند از: «ایران در مسیر مدرنیته» (2017)، موزه پرگامون برلین (آلمان)؛ «فناوریهای تصویرسازی: هنر در ایرانِ قرن نوزدهم» (18-2017)، دانشگاه هاروارد (امریکا)؛ «امپراطوری گل سرخ» (2018)، موزهی لوور- لانس (فرانسه)، «سفالینه‌های قاجاری: پلی میان سنّت و تجدد» (2019)، موزه هنرهای اسلامی مالزی و مواردی دیگر.

«زنان قاجار: تصویر زن در ایرانِ قرن نوزدهم» (تصویر زن در هنر قاجار) عنوان نمایشگاهی است که برای نخستین‌بار در خاورمیانه و در یکی از کشورهای عربی همجوار با ایران برگزار شده و مشخصا موضوع هنر قاجار را دستمایه کار قرار داده است. این کارنما در سال‌های 16- 2015 در «موزه هنر اسلامی دوحه (قطر)» (MIA) در معرض دید عموم قرار گرفت و کاتالوگ حاصل از آن، کتابی است که در اینجا به فارسی برگردانده شده است. آثار این نمایشگاه از این حیث که حول موضوع واحد و جذابی همچون «تصویرگری زنان» شکل گرفته و بابت ارائه آثاری جدید و نادیده که با تحلیل‌های صاحبنظرانِ این عرصه نیز همراه شده، در نوع خود بی‌نظیر و جالب توجه است.

کتاب «تصویر زن در هنر قاجار» نوشته مونیعه شیخ ابوضیا با ترجمه علیرضا بهارلو در 208 صفحه از سوی نشر دانیار به چاپ رسیده است.

[این کتاب پیش از این توسط انتشارات یساولی منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ................

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...