کتاب «تضاد قدرت، حق اعتصاب و اتحادیه‌های صنعتی» [Social order and the public philosophy : an analysis and interpretation of the work of Herbert Blumer] به همت ‏‫استنفورد ام. لیمن [Stanford M Lyman] در 6 فصل سعی کرده است تحلیلی انتقادی بر نظریه‌های جامعه‌شناسی صنعتی داشته باشد. نسخه اصلی این کتاب در سال 1988 منتشر شده است.

تضاد قدرت، حق اعتصاب و اتحادیه‌های صنعتی» [Social order and the public philosophy : an analysis and interpretation of the work of Herbert Blumer]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، هربرت بلومر از بنیان‌گذاران پارادایم تفسیرگرایی پرگماتیستی و از نسل اول مکتب شیکاگو، و نام‌گزار دستگاه نظری هم‌کنشگرایی نمادی، سخنگوی دستگاه نظری استادش جرج هربرت مید، و تاثیرگزار بر بسیاری از نظریه‌پردازان هم‌کنشگرای نمادی در تولید دستگاه‌های نظری هم‌کنشگرایی پرگمتیستی جدید است.

کتاب در فصل نخست به نظریه جامعه‌شناختی در روابط صنعتی می‌پردازد و در همین راستا به بررسی گونه‌های نظریه‌پردازی و پژوهش در قلمرو روابط صنعتی، و نیز به سنجش و شرحی برای بیان نارسایی و نابسندگی چنین نظریه‌سازی و پژوهش‌هایی می‌پردازد.

بلومر می‌گوید بخش گسترده‌ای از انگیزه، گرایش و اقبال به موضوع جامعه‌شناسی صنعتی، زودگذر، میرا و هم‌راستا با فورانی از هیجانات مشابهی است که در دیگر قلمروهای تاریخ معاصر جامعه‌شناسی آمریکا نیز رخ داده است. بلومر باور دارد جامعه‌شناسی صنعتی دایره معنایی گمراه‌کننده‌ای دارد.

فصل دوم حول محور منطق روابط کارکن-کارفرما و طبیعت و کارکرد اعتصاب کارگری می‌چرخد. بلومر در این بخش به سه نکته مهم تاکید می‌کند. اول شناخت طبیعت و کارکرد اعتصاب کارگری به مثابه فرآیندی دیالکتیکی؛ دوم درستی و لزوم حق اعتصاب در روابط صنعتی، به مثابه اهرمی برای دموکراتیزه کردن شرایط کار و سوم، کنترل دموکراتیک اعتصاب به مثابه کنش پیوسته.

بلومر اینطور می‌نویسد: «از میان تمامی اشکال متفاوت مالکیت یا مدیریت دو نوع منافع اساسی را می‌توان یافت که به وضوح در نقش کارفرمایان مشترک است، یکی از آن‌ها نیاز مستقیم هدایت نیروی کار است، و دیگری نیاز به تنظیم شیوه‌های سودآورانه‌ اداره. این دو نیاز گریزناپذیر و گوهرین در نقش مدیران است. این هر دو نیاز، لزوما مسئولیت‌های مدیران، یا به دیگر سخن، نقش‌هایی هستند که هر مدیری باید بر عهده بگیرد.»

کتاب در فصل سوم به موضوع صنعتی شدن و مسئله بی نظمی اجتماعی اشاره می‌کند. بلومر به این نکته اشاره می‌کند که برای بسیاری به طور معمول، صنعتی شدن جامعه به عنوان دوره‌ای از تنش، بی‌سازمانی و بی‌نظمی شناخته شده است؛ نارضایتی میان کارگران، ناآرامی در کل جمعیت، احساس بیگانگی در میان افراد بی‌جایگاه، پدیدار شدن خواسته‌ها و آرزوهایی تازه و ناخوشایند، شرایط زندگی پر ازدحام و ناخوشایند در شهرهای صنعتی، بی‌سازمانی خانواده و اجتماع بومی، تضاد بین کارگران و مدیریت، انگیزش‌ها و هیجانات کاری، ایجاد دکترین‌های رادیکال و تندرو، خیزش و بالا گرفتن جنبش‌های اعتراضی، مجادلات سیاسی فشرده و مواردی از این دست در شرایطی آشفته، نامنظم و عموما درگذار صنعتی‌شدن آغازین رخ می‌دهند.

بلومر می‌گوید چنین شرایط آزاردهنده‌ای به دلیل چنین طبیعتی پرهیجان، و به سبب ایجاد مسائلی بغرنج، و از این روی نیز که جامعه را درگیر و دار بازسازمانی قرار می‌دهند، توجه اندیشمندان را به خود جلب و برانگیخته است. بلومر می‌نویسد: «این رویدادها را می‌توان در قلمرو متمایزی از تاثیرات اجتماعی صنعتی شدن آغازین گنجانید. چنین تاثیرات اجتماعی از اشکال جدیدی که توسط صنعتی شدن تولید شده‌اند متفاوت هستند. این تاثیرات همچنین از تغییرات اجتماعی که گمان می‌رود صنعتی شدن در نظم سنتی پدید آورده است متفاوت هستند.»

فصل چهارم کتاب با این موضوع شروع می‌شود، نقد ارزیابی صنعتی شدن به مثابه سرچشمه بی‌نظمی اجتماعی. بلومر در این بخش در برابر تحلیل‌های نادرست و رایج در فهم صنعتی شدن به مثابه سرچشمه بی‌نظمی اجتماعی به سه نکته انتقادی اشاره می‌کند. اول تاکید بر تحلیل زمینه‌های تاریخی هر جامعه، دوم تاکید بر تحلیل زمینه‌ها و قوالب تفسیری کنش پیوسته و واحدهای کنشگری و سوم تاکید بر تحلیل زمینه‌های سازمانی و سیستمی هر جامعه.

بلومر در فصل پنجم به تنش گروهی و سازمان‌های ذینفع می‌پردازد و در فصل ششم نیز ساخت اجتماعی و تضاد قدرت را مطرح می‌کند. بلومر کنش قدرت را به سه دسته تقسیم کرده و از این میان، روابط قدرت را مهم و موضوع تحلیل خود از کنش قدرت برمی‌شمرد، اما مهم‌ترین و ناب‌ترین شکل آن قدرت بزرگ است که بیشتر در سطح کلان و جهانی کنش می‌کند. بلومر سرانجام روابط کار در میدان صنعت را در زمره روابط قدرت تحلیل می‌کند.

کتاب «تضاد قدرت، حق اعتصاب و اتحادیه‌های صنعتی» نوشته هربرت بلومر توسط ح.ا تنهایی و بیتا مدنی ترجمه شده و انتشارات اندیشه احسان آن را در 160 صفحه منتشر کرده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...