دو کتاب «برای این لحظه متشکرم» و «آدم‌های خوشبخت کتاب می‌خوانند و قهوه می‌نوشند» با ترجمه ابوالفضل الله‌دادی با چاپ‌های ششم و هفتم در نمایشگاه کتاب تهران عرضه شدند.

آدم‌های خوشبخت کتاب می‌خوانند و قهوه می‌نوشند

ابوالفضل الله‌دادی مترجم در گفت‌وگو با خبرنگار مهر در حاشیه سی و دومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: امسال ترجمه‌هایم از کتاب‌های «برای این لحظه متشکرم» (خاطرات والری تریرویلر بانوی اول سابق فرانسه) و رمان «آدم‌های خوشبخت کتاب می‌خوانند و قهوه می‌نوشند» [les gens heureux lisent et boivent du cafe] نوشته آنیس مارتن - لوگان [Agnès Martin-Lugand] به‌ترتیب با چاپ‌های ششم و هفتم در نمایشگاه کتاب عرضه شده‌اند.

وی افزود: ناشر هر دو اثر، انتشارات به‌نگار است و کتاب دیگرم که توسط این ناشر چاپ و نسخه‌های تجدید چاپش در نمایشگاه عرضه شده‌اند، رمان «زندگی آسان است نگران نباش» است که با چاپ چهارمش در این رویداد حضور دارد.

این مترجم در ادامه درباره ترجمه‌هایی که با همکاری نشر نگاه منتشر کرده، گفت: رمان «لالایی» نوشته لیلا سلیمانی، «مرسو چه کسی را کشت؟» نوشته کمال داوود، و سه رمان پلیسی سدریک بانل با عناوین «مرد کابل»، «بد» و «کابل اکسپرس» همگی با چاپ اول‌شان در نمایشگاه عرضه شده‌اند. اما ترجمه‌ام از کتاب «پسرانی از جنس روی» نوشته سوتلانا الکسیویچ با چاپ چهارم به نمایشگاه آمده است.

الله‌دادی همچنین درباره حضور ترجمه‌هایش که نشر ققنوس به نمایشگاه آورده، گفت: ۴ رمانی که از رومن پوئرتولاس ترجمه کرده‌ام و نشر ققنوس چاپشان کرده هم امسال در نمایشگاه حضور دارند که ۳ عنوان‌شان با چاپ اول و یکی از آن‌ها با چاپ سوم عرضه می‌شود. ترجمه «ناپلئون به جنگ داعش می‌رود»، «دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود» و «همه تابستان بدون فیسبوک» به‌عنوان کتاب‌های دوم تا چهارم این نویسنده با چاپ اول و اولین کتابش هم که «سفر شگفت‌انگیز مرتاضی که در جالباسی آیکیا گیر افتاده بود» با چاپ سوم به نمایشگاه آمده است.

وی در پایان گفت: ترجمه دیگرم، کتاب «معماری خلأ در آثار ژان ژنه» است که با چاپ اولش توسط نشر نی در نمایشگاه عرضه می‌شود.

این مترجم فردا چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت، از ساعت ۱۵ در غرفه نشر نگاه حضور داشته و با مخاطبان آثارش دیدار و گفتگو می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

دختری نوجوان، زیبا و در آستانه‌ بلوغ است و به خاطر فقر خانواده‌اش در یک محله‌ بدنام زندگی می‌کند... خواهرش نیز یک زن بد نام است... با رسیدن به سن بلوغ باید کار خواهر بزرگترش را انجام دهد تا کمک خرج خانواده باشد... پسر یک راهب ریاکار بودایی است... عاشق میدوری می‌شود اما خجالت می‌کشد از اینکه عشقش را به میدوری اظهار کند؛ به‌رغم اینکه همانند سایر همبازیان خود به کار خواهر بزرگتر میدوری آگاه است ...
تمایل به مبادله و خرید و فروش انگیزه‌های غریزی در انسان‌ها نیست، بلکه صرفاً پدیده‌ای متاخر است که از اروپای قرن 16 آغاز می‌شود... بحران جنگ جهانی اول، رکود بزرگ و جنگ جهانی دوم نتیجه عدم تعادل بین آرمان بازار و رفاه اجتماعی و ناتوانی هرگونه ضدجنبش اجتماعی، نظیر سوسیالیزم و کمونیزم، برای کاهش تنش‌ها بود... تاریخ انگلیس، از جنبش حصارکشی در قرن شانزدهم تا لغو قانون حمایت از فقرا در 1834، تاریخ کالایی سازی جامعه و طبیعت است... نئولیبرال‌ها و فاشیست‌ها همچنان مشغول آرمانشهر بازارند! ...
سنت حشره‌شناسی در ایران به دانشکده‌های کشاورزی پیوند خورده و خب طبعا بیشتر پژوهشگران به مطالعه حشرات آفت می‌پردازند... جمله معروفی وجود دارد که می‌گوید: «ما فقط چیزهایی را حفاظت می‌کنیم که می‌شناسیم»... وقتی این ادراک در یک مدیر سازمانی ایجاد شود، بی‌شک برای اتخاذ تصمیمات مهمی مثل سم‌پاشی، درختکاری یا چرای دام، لختی درنگ می‌کند... دولت چین در سال‌های بعد، صدها هزار گنجشک از روسیه وارد کرد!... سازمان محیط زیست، مجوزهای نمونه‌برداری من در ایران را باطل کرد ...
چه باور کنید و چه نکنید، خروج از بحران‌های ملی نیز به همان نظم و انضباطی نیاز دارند که برای خروج از بحران‌های شخصی نیاز است... چه شما در بحران میانسالی یا در بحران شغلی گرفتار شده باشید و چه کشور شما با کودتا توسط نظامیان تصرف شده باشد؛ اصول برای یافتن راه‌حل خروج از بحران و حرکت روبه جلو یکسان است... ملت‌ها برای خروج از تمامی آن بحران‌ها مجبور بودند که ابتدا در مورد وضعیت کنونی‌شان صادق باشند، سپس مسئولیت‌ها را بپذیرند و در نهایت محدودیت‌های‌شان را کنار بزنند تا خود را نجات دهند ...
در ایران، شهروندان درجه یک و دو و سه داریم: شهرنشینان، روستانشینان و اقلیت‌ها؛ ما باید ملت بشویم... اگر روستاییان مشکل داشته باشند یا فقیر باشند؛ به شهر که می‌روند، همه مشکلات را با خود خواهند برد... رشدِ روستای من، رشدِ بخش ماست و رشدِ شهرستانِ ما رشد استان و کشور است... روستاییان رأی می‌دهند، اهمیت جدولی و آماری دارند اهمیت تولیدی ندارند! رأی هم که دادند بعدش با بسته‌های معیشتی کمکشان می‌کنیم ولی خودشان اگر بخواهند مولد باشند، کاری نمی‌شود کرد... اگر کسی در روستا بماند مفهوم باختن را متوجه ...