کتاب «گردشگری و سفر در دوره‌ی قاجار»، تألیف مینا جاویدان ساعی‌پور، با تکیه به وجوه مختلف سفر، مسافران و آداب و رسوم آن به بازار کتاب آمده است.

گردشگری و سفر در دوره‌ی قاجار مینا جاویدان ساعی‌پور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایرنا، «در سفرهای همراه شاه قاجار، غیر سواران گارد شاهی، زیندار، نَسَق‌چی و امیرآخور، میرشکار، ناظم‌خلوت و نایب‌ناظر (سرپرست مباشران) و همچنین تعدادی از زنان اندرون حضور داشتند. شاه همواره در کالسکه هشت‌اسبه خود تنها بود و هنگامی‌که سوار بر اسب حرکت می‌کرد، افراد گارد با او فاصله می‌گرفتند. زیرا شاهان قاجار در طی سفرهای داخلی، شکار نیز می‌کردند.»

این بخشی از کتاب گردشگری و سفر در دوره‌ی قاجار است که «با تکیه بر آداب و رسوم و فرهنگ سفر» به همت مینا جاویدان ساعی‌پور فراهم آمده و بر آن است بازنمایی «نسبتاً جامع از فرهنگ و آداب و رسوم سفر در دوره قاجار» در ۱۶ فصل به‌همراه نتیجه‌گیری‌ ارائه دهد.

فصل اول با عنوان «گونه‌شناسی سفر در ایران» با زیرعنوان‌های سفر چاپاری، سفر کاروانی، سفر دریایی، سفر ملوکانه، ترکیب و ظاهر قافله ملوکانه و فصل دوم با عنوان «اسباب سفر در دوره قاجار» با زیرعنوان‌های اسباب حمل و نقل زمینی، حیوانات چهارپا، غذای چهارپایان، مداوای چهارپایان، تیمار چهارپایان، آزار چهارپایان، وسایل نقلیه بدون چرخ، کجاوه، مَحمِل، تخت روان، وسایل نقلیه چرخ‌دار، گاری، کالسکه، دِلیجان، خط آهن، اتومبیل، اسباب حمل و نقل آبی، کشتی، پالَکی، گمی، کَلَک، کرجی و قَفه تنظیم شده اند.

فصل سوم با عنوان «مایحتاج و ملزومات سفر» با زیرعنوان‌های اسباب پخت و پز، اسباب اتراق، وسایل شخصی مورد نیاز، ملزومات دفع حشرات، جعبه دارو، سایر تجهیزات، فصل چهارم با عنوان «غذا و خوراک در سفر» با زیرعنوان‌های آب، نان، غذا، خوراک شکاری، چاشنی، تنقلات، دسترسی به خوراک در سفر و فصل پنجم با عنوان «وضع ظاهر و لباس سفر» با زیرعنوان‌های کلاه، تن‌پوش، پوشش زنان در سفر، جوراب، کفش، سایر لباس‌ها، وضع ظاهر و شیوه لباس پوشیدن رانندگان و عوامل سفر موضوعات مرتبط را بررسی می‌کنند.

بیماری و سلامت در سفرهای دوره قاجار

فصل ششم با عنوان «پزشکی و بهداشت در سفر» با زیرعنوان‌های بهداشت در سفر، بهداشت فردی، استحمام مسافران، بهداشت عمومی در سفر، پزشکی در سفر، تب، اسهال خونی، ادرار خونی و استفراغ، بیماری و طاعون، بیماری سالک، گزیدگی حشرات در سفر و توصیه‌های مربوطه، توصیه‌هایی برای رهایی حشرات در سفر، پزشکی در سفر دریایی، روش‌های غیرپزشکی مداوا در سفر، دوره‌گردان طبیب‌نما، چشمه‌های شفابخش در طول راه، سرنوشت شوم مسافرانی که در اثر بیماری جان می‌باختند، قرنطینه در سفر، قرنطینه در مرزهای آبی جنوب ایران، قرنطینه در مرز روسیه، قرنطینه در مرزهای ترکیه‌ی عثمانی و فصل هفتم با عنوان «قوانین سفر و قوانین کاروان» با زیرعنوان‌های مدیریت و اداره کاروان، زمان حرکت کاروان، بسته‌بندی و بارنمودن اسباب، حیوانات بارکش کاروان، آواز خواندن برای حیوان، نقش سگ در کاروان، پیش‌بینی آب و هوا، راهیابی کاروان‌ها، طی مسیر، توقف و استراحت کاروان‌ها، تأمین امنیت کاروان‌ها در کتاب آمده‌اند. همچنین فصل هشتم با عنوان «توقف‌گاه‌ها» با زیرعنوان‌های کاروانسراها، ساختمان کاروانسرا، اتاق‌ها، چهارپایان و طویله در کاروانسرا، تهویه در کاروانسراها، تأمین آب کاروانسراها، سرویس بهداشتی و حمام، امکانات رفاهی، بهداشت در کاروانسراها، تغذیه در کاروانسراها، مشکلات اسکان در کاروانسراها، هزینه استفاده از کاروانسراها، امنیت در کاروانسراها، بهداشت در کاروانسراها، سروصدا در کاروانسراها، سایر موارد در رابطه با کاروانسراها، چاپارخانه‌ها، امکانات رفاهی چاپارخانه‌ها، چاپارخانه‌ها و پست‌خانه‌ها، کرایه چاپارخانه‌ها، قهوه‌خانه‌ها، خانه‌های روستایی و چادر قبایل، سایر توقفگاه‌ها تنظیم شده است.

وضعیت امنیت راه‌ها

فصل نهم با عنوان «امنیت راه‌ها» با زیرعنوان‌های نواحی ناامن، نواحی مرزی شرقی، نواحی شمال غربی ایران، ایالات کردنشین، جاده میان لرستان و کردستان، در نواحی مرکزی ایران، نواحی عشایرنشین بختیاری و قشقایی، نواحی جنوب غربی ایران، منطقه خوزستان، روش کار راهزنان، تمهیدات مسافران و کاروان در برابر راهزنان، راهکار دولت برای تامین امنیت جاده‌ها، استخدام قَراسواران، تأسیس پست های راهداری، به‌کارگیری راهبانان، استقرار جزایرچی‌ها، از میان برداشتن کمین‌گاه‌های طبیعی، حصارکشی به دور روستاها و شهرها، داشتن توصیه‌نامه در سفر، گزارشات دزدی و غارت به دولت، مجازات راهزنان، عوامل فساد تشدید کننده ناامنی راه‌ها، فصل دهم با عنوان «آداب و رسوم و مراحل انجام سفر و آیین‌های مربوطه» با زیرعنوان‌های تنظیم وصیت‌نامه و حلیّت طلبیدن قبل از سفر، مشخص کردن زمان سفر، انتخاب همسفر و عوامل سفر، زیارت اماکن مقدس یا مردِ خدا قبل از عزیمت، آیین بَدرَقه، دعا در سفر، سوغات سفر، دیدگاه مسافران خارجی به ایران و ایرانیان در بدو ورود، رفتار ایرانیان با مسافران خارجی در شهرها و اماکن مقدس، آیین پیشواز مسافر، قربانی، هدایا و پیشکشی در سفر، زیاده‌خواهی ایرانیان برای انعام ستاندن از مسافران خارجی، آیین مهمان‌نوازی از مسافران، رسم سیورسات، آداب پایان سفر، فصل یازدهم با عنوان «سفرهای زیارتی» با زیرعنوان‌های زیارت مکه و حج، زیارت کربلا و عتبات، زیارت مشهد، زیارت قم،زیارت شاه عبدالعظیم، زیارت قدمگاه، زیارت بی‌بی شهربانو، زیارت نیابتی یا وکالتی، چاوش‌خوانی، حمل جنازه، زیارت صوفیانه، گواهینامه‌های زیارتی، بازگشت از زیارت، فصل دوازدهم با عنوان «زنان و سفر» با زیرعنوان‌های تعداد زنان در سفر، زنان در جاده‌ها، وسیله نقلیه زنان در سفر، زنان و زیارت، سفر دخترک در لباس پسران و فصل سیزدهم با عنوان «سرگرمی و تفریح در سفر» با زیرعنوان‌ عملیات چوب‌دستی و قیقاج تدوین شده‌اند.

فصل چهاردهم با عنوان «باورهای عامیانه در رابطه با سفر» با زیرعنوان‌های باورهای مربوط به زمان حرکت و شروع سفر، نوید رفتن به سفر، نوید رسیدن مسافر، کسب خبر از مسافر، به هم سلامت برگشتن از سفر، بازگرداندن مسافر، خنثی کردن و فسخ سفر شخص دیگر، جلوگیری از بازگشت مسافر، باورهای در رابطه با قربانی و سفر، باورهایی در رابطه با زیارت، دعا و عوامل مذهبی در سفر، عوامل ماورایی در سفر، باورهای در رابطه با نوزاد و سفر، باورهای در رابطه با زن و مسافر، باورهای در رابطه با آب و سفر، باورهای در رابطه با درخت و سفر، باورهای در رابطه با حیوانات و سفر، اسب و سفر، پرنده و سفر، مارمولک و مار و سفر، گربه و سفر، حشرات و سفر، شتر و سفر، باورهای در رابطه با عطسه و سفر، باورهای در رابطه با انگشتر و سفر، باورهای در رابطه با کفش و سفر، باورهای در رابطه با جارو و سفر، سایر نشانه‌ها در سفر، باورهای مردم در رابطه با مسافران اروپایی، فصل پانزدهم با عنوان «سایر» با زیرعنوان‌های تبدیل پول و ارز ، سفر و آسیب به محیط زیست، فصل شانزدهم با عنوان «واژگان و اصطلاحات و مشاغل مربوط به سفر در دوره قاجار» با زیرعنوان‌های واژگان و اصطلاحات، مطالب مربوط به سفر در دوره قاجار و «جمع‌بندی و نتیجه‌گیری» با زیرعنوان‌های روند تغییرات وسیله سفر، طبقه‌بندی مشکلات سفر، موقعیت اجتماعی مسافران با فرهنگ‌های گوناگون سفر، رویکرد دینی و مذهبی مسافران، ریشه‌یابی عناصر فرهنگی سفر، جایگاه آداب و رسوم گذشته در عصر کنونی (مربوط به سفر)، عناوین این کتاب هستند.

این عنوان‌ها و محتوایشان از میان ١۴١ کتاب و ١٩ منبع دیگر گردآمده است و کوشش شده با وجود کاستی‌ها، تصویری کامل از سفر در دوره قاجار به دست دهد.

از دلایل سفر تا پیشواز زائران و رسمی به نام چاوش‌خوانی

از جمله فرازهای کتاب، در فصل اول؛ «... در دوره قاجار، سفر با انگیزه‌های گوناگونی انجام می‌شد که می‌توان به مواردی ازجمله ییلاق و قشلاق ایلات و عشایر، تجارت و کسب درآمد، زیارت و عبادت و برآورده کردن نذر، سفرهای مأموریتی و سیاسی، سفرهای نظامی همراه با لشکرکشی، سفرهای درمانی، دیدار خویشاوندان، مأموریت پزشکی، بهره‌وری از مراکز دانش، مأموریت ترویج و تبلیغ دین، مهاجرت و پناه بردن از بیم جان به مکان‌های مقدس و... اشاره کرد...» (ص ۱۴) و در فصل دوم؛ «... راحت‌ترین و تازه‌ترین وسیله نقلیه بیشتر ثروتمندان در دوره قاجار، کالسکه بود. رجال طبقه یک مانند وزرا و حکام سوار کالسکه می‌شدند. کالسکه توسط اسب حمل می‌شد و هرچه صاحب کالسکه مقام بالاتری داشت، به تعداد اسب‌ها افزوده می‌شد...» (ص ۳۲) آمده است.
همچنین در فصل سوم «... مهم‌ترین وسایل پخت‌وپز سماور به شمار می‌آمد. سماور در خورجینِ وسایل خوراک‌پزی در ساک جداگانه حمل می‌شد. دیگ و تابه و ظروف آشپزی مسی و حلبی بود. همچنین ظرف غذاخوری استکانِ فلزی و محکم...» (ص ۳۹)، در فصل چهارم؛ «… در این دوره هر مسافری با خود آجیل داشت. حتی رسم بود نزدیکان ِمسافران با اهدای آجیل، آنان را بدرقه می‌کردند تا در طول سفر استفاده کنند... آجیل و خشکبار را در کیسه‌ای کتانی نگاه می‌داشتند و خشکی هوا به خوب ماندن آن کمک می‌کرد...» (ص ۴۹) و در فصل پنجم؛ «... ایرانیان فقط به هنگام سفر دستکش به دست می‌کردند. دستکش‌های آنان هرگز چرمی نبود، بلکه از نخ یا ابریشم تهیه می‌شد...» (ص ۵۳) قابل اشاره است.

در فصل ششم که در مورد بیماری و سلامت مسافران است؛ «... در سفر، بسیاری از بیماری‌ها و مرگ‌ومیرهای ناشی از آن به دلیل ضعف بهداشت عمومی و کثرت مگس، پشه و سایر حشرات در راه‌ها، توقفگاه‌ها و کاروانسراها بود. کِرم و دیگر جانوران افتاده در حوض و آب‌انبارها، وجو ساس و شپش و دیگر حشرات در حجره کاروانسراها، سبب بیماری و حتی مرگ مسافران می‌شد...» (ص ۵۷)، در فصل هفتم؛ «... یکی از مهم‌ترین اقدامات مسافران قبل از انجام سفر، پیداکردن و انتخاب یک جلودار و کاروانسالارِ باتجربه و امانت‌دار بود که چند رأس حیوان بارکش خوب داشته باشد و بتواند در موقع مقرر آماده حرکت باشد...» (ص ۷۱)، در فصل هشتم؛ «...بعضی از کاروانسراها بسیار بزرگ بوده و نمای ورودی دژمانند و پرهیبت داشتند... کاروانسراها در کنار آبادی‌ها ساخته می‌شدند تا ارزاق و خواسته‌های مسافران از آن جا تأمین شود...» (ص ۸۷) و در فصل نهم؛ «... کاروانیان می‌دانستند که راه‌ها و توقفگاه‌هایی که از روستاها فاصله زیادی داشتند، از دستبرد راهزنان در امان نخواهند بود... آنان در سفرهای شبانه برای حفظ امنیت خود، تعدادی سوار مسلح که تفنگچی نامیده می‌شدند، اجیر کرده تا مواظب باروبنه و همراهان باشند. تفنگچی‌ها عضو قشون و یا سرباز نبودند بلکه شغلشان پاسداریِ بار کاروان‌ها بود...» (ص ۱۰۵) ذکر شده است.

همچنین در فصل دهم؛ «... در ایران برخلاف آیین بدرقه مسافران، آیین‌ها و باورهای در رابطه با استقبال و پیشواز از مسافران تنوع زیادی برخوردار نبود؛ چراکه وقتی مسافری به سلامت از سفر بازمی‌گشت، نیازی به عوامل ماورایی برای بدشگونی و با خوش‌یمنیِ سفر، نداشت؛ درنتیجه در مراسم استقبال بیشتر به جنبه تشریفات آن پرداخته می‌شد...» (ص ۱۲۶)، فصل یازدهم؛ «... مراسم پیشوازِ زائران همیشه با چاوش‌خوانی همراه بود. در این مراسم، دستمالی ابریشمین به دور سر زائران می‌بستند تا از دیگر استقبال‌کنندگان تشخیص داده شود. حاجیانی که از مکه می‌آمدند، تا چهل روز از صبح تا شب در خانه می‌نشستند واقوام و نزدیکان برای دست‌بوسی و عرض زیارت قبول خدمتشان می‌رییدند....» (ص ۱۴۷)،

فصل دوازدهم؛ «… در مسافرت‌ها تعداد مسافران مرد و زن قابل مقایسه نبود. به ازای هر صدمرد شاید حتی یک زن نیز در راه‌ها دیده نمی‌شد. در توقفگاه‌ها کمتر زنی به چشم می‌خورد... زنان مسافر در قهوه‌خانه‌ها جایی نداشتند و برای استراحت و نوشیدن چای و غیره بیرون قهوه‌خانه‌ها و احتمالا گوشه‌ای کنار جاده می‌نشستند...» (ص ۱۵۶)، در فصل سیزدهم؛ «... در مسافرت‌ها چای و قلیان از توجه و محبوبیت خاصی برخوردار بود. سوای اینکه جهت رفع خستگی به کار می‌رفت جنبه سرگرمی و تفنن نیز داشت و جزو ضروریات محسوب می‌شد. مسافران جهت تهیه چای و قلیان در گوشه‌ای زغال ریخته و با قراردادن آتشی در میان آن و با دمیدن پیوسته بر آن، آتش روشن می‌کردند، کتری را روی آن گذاشته و چای دم می‌نمودند. از همان زغال‌های گداخته روی تنباکو گذارده و قلیانی هم درست می‌کردند...» (ص ۱۶۱)، در فصل چهاردهم؛ «... هرگاه می‌خواستند کسی به سفر رود، پیراهن او را برداشته و زیر رختخواب او پهن می‌کردند و با هفت میخ آن را به زمین می کوبیدند و می‌گفتند "میخ او را کوفتیم تا تکان نخورد"...» (ص ۱۷۴) و در فصل پانزدهم؛ «... مسافران خارجی به هنگام سفر به ایران می‌بایست از بادکوبه چندصد قران (با سکه‌های یک و دو قرانی) تهیه و با خود حمل می‌کردند تا برای مخارج چندهفته‌ای در طی مسیر، آن را برای انعام و کرایه اسب و چهارپا و غیره خرج کنند….» (ص ۱۹۵) قابل اشاره است.

چاپ نخست کتاب گردشگری و سفر در دوره‌ی قاجار، نوشته مینا جاویدان ساعی‌پور، در ٢۴٨ صفحه، زمستان سال گذشته، ازسوی نشر آروَن به طبع رسیده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...